از جشن و شادی در 11 سپتامبر 2001 تا گریه و شیون در عزای جان مک کین

روز سه شنبه 11سپتامبر 2001 برابر با 20 شهریور 1380 ودرساعت 8:26 سلسله عملیات انتحاری توسط گروه تروریستی القاعده درخاک امریکا به وقوع پیوست.دراین روز 19 عضو القاعده چهارهواپیمای تجاری ومسافربری را بودند. هواپیما ربایان دوهواپیما را به مرکز تجاری امریکا و قسمتی از پنتاگون کوبیدند. درجریان این حمله 2977 نفر از انسانهای بیگناه قربانی 19 تروریست هواپیما ربا ونزدیک به 6000 نفردیگر مجروح شدند.حادثه 11ستامبر2001 بزرگ ترین عملیات تروریستی درتاریخ ایالات متحده امریکاست که پیامدهای مختلف سیاسی،اقتصادی،امنیتی ونظامی را برای این کشور وجامعه جهانی در برداشت. مسعود رجوی درکنار موج محکومیت های جهانی این حادثه تاسف بار توسط سران کشورها وافکارعمومی، کارناول جشن شادی درقرارگاه های خود برقرار نمود.

از همان ابتدای شروع عملیات تروریستی ودرحالیکه جهان دربهت وغم وشوک عجیبی فرو رفته بود مسئولین مجاهدین خلق با توجیه رجوی با تجمع اعضا در قرارگاهها با اصابت هرهواپیما به اهداف اقتصادی و فرو ریختن اتش واهن گداخته وجزغاله شدن اجساد شهروندان عادی با غریو شادی ودست زدن های ممتد از قرارگاههای مجاهدین خلق به هوا برمی خواست. مهدی ابریشم چی ملیجک دربار رجوی بربالای میزی قرار گرفته بود واطلاعیه نظامی صادر شده توسط تروریست های ادم کش القاعده را با صدای بلند می خواند واعضا را تهییج میکرد که سوت و کف بزنند. ان روز این فرقه ضدانسانی به گویاترین شکل همدستی وهم سنخ بودن ماهوی خود را با تروریست های القاعده و رهبرجنایتکارش بن لادن نشان داد. چند روز بعد مسعود رجوی این دنائت و شقاوت را به اوج رساند. به همه اعضا گفته شد که برای شرکت درنشست با مسعود خود را اماده کنند. در روز نشست همراه داشتن خودکار و دفتر به نشست ممنوع اعلام شد. همه درسالن اجتماعات باقرزاده نشسته ودرانتظار امدن مسعود و مریم بودند. روی پرده بزرگ واید اسکرین سالن مستمرا صحنه های برخورد هواپیماهای تروریست ها به برج های دوقلو و دیگرمراکز تجاری وغیرنظامی پخش میشد. با امدن مسعود و مریم غریو صدای اعضای شرکت کننده درنشست با طنین سرود فریاد مرگ بر امریکا درهم امیخته بود. مسعود و مریم بر بالای سن سالن امدند. مسعود از جمعیت خواست سکوت کنند سپس باشور وهیجان خاصی اطلاعیه های صادرشده درمورد اصابت هواپیماها به اهداف و میزان تلفات را خواند.

رجوی با اشاره به پرده نمایش گفت:”بنازمت! این تازه قدرت اسلام ارتجاعی است وای بحال روزی که امریکا بخواهد بااسلام انقلابی ما درگیرشود.حاکمان متوهم امریکا چی فکر کردند؟همیشه شعبان یک روز هم رمضان…” سرود سرکوچه کمینه مجاهد پرکینه… امریکایی بیرون شو، خونت روی زمین درسالن طنین افکن شد و رجوی باچوب اشاره و همچون رهبران ارکستر جمعیت را رهبری میکرد.

آن روز رجوی چنان در دود ودم حمایت صدام و توهم قدرت طلبانه اسیر بود که تا نوک بینی خودش را نمی دید. او فکر نمی کرد دامنه این اقدام تروریستی به خاک عراق وسرنگونی اربابش صدام راه ببرد. با حمله امریکا و نیروهای ائتلاف به عراق رجوی به یکباره از تک و تاب و هارت و پورت های توخالی و ژست ضدامریکایی افتاد. سلاح ها را به فرماندهان امریکایی تحویل و لباس فرم نظامی از تن اعضا خارج و ارتش ازادیبخش را منحل اعلام کرد. حرکت موازی و سازش با امریکا دردستور کار قرار گرفت تاجاییکه در هدفی مشترک درکمین ودستگیری اعضای دولت ومسولین رژیم سرنگون شده صدام اقدام کردند. مسولین امنیتی ارتش امریکا به مسولین استحاله شده رجوی افتخار می کردند که اطلاعات ذیقیمتی از محل اختفای رهبران رژیم صدام در اختیار انها قرار داده اند که اگر این اطلاعات نبود هرگز نمی توانستند مسولین دولت سابق را دستگیرکنند. رجوی که هیچگاه و در هیچ سرفصل تاریخی مرد ماندن برسراصول نبوده و نیست این بارهم دریک دگردیسی ضدانقلابی در ان سر فصل چابلوسی و تملق و چاکرمنشی در آستان سرکرده اصلی امپریالیزم جای شعارهای ضدامپریالیستی ونابودی ان راگرفت. مهره های جنایتکاری امثال مک کین که دستش بخون مردم ویتنام وسوریه اغشته و رویای به خاک وخون کشیدن مردم ایران را درمغز علیلش می پروراند صحنه گردان اصلی مراسم های اوشد. در مرگ او جامعه از تن دریدند و مریم رجوی مویه ها کرد و جامه زتن پاره کرد. اری درصحنه بروز عملکردها و افشای ماهیت انسان های فرصت طلبی امثال رجوی این چنین درتوهم کسب قدرت وحاکمیت ازمایش پس میدهند ودست کثیف خود را رو می کنند.

اکرامی

خروج از نسخه موبایل