جناب محترم آقای جافای من زهرا معینی ایرانی الاصل و شهروند کشور آلمان هستم که سالها در عراق، در اسارت فرقه ای رجوی بودم سران فرقه ای رجوی ارتباط من و خانواده‌ام و دوستانم را قطع کردند و امکان هیچ گونه تماسی را به من نمیدادند.
در فرقه ای رجوی من سلامتی خودم را از دست دادم، سران فرقه ای رجوی دائماً به ما دروغ میگفتند من در عراق شاهد سر به نیست شدن بعضی از افراد بودم هما بشر دوست به خاطر اینکه میخواست به نزد بچه هاش به ایران برگرده چونکه به ضد انسانی بودن سران رجوی پی برده بود در یک آتش سوزی ساختگی، آتش گرفت و مرد.
خانمی به اسم رؤیا، او یک زن کرد ایرانی بود وقتی در یک نشست جمعی به مسعود رجوی گفت در ایران کسی منتظر شما نیست او را به شکلی سر به نیست کردن، سران فرقه ی رجوی ما را مجبور کردند که از همسران خودمون جدا بشویم و اگر کسی مخالفت میکردند آن‌ها هم سر به نیست می شدند.
آن‌ها افرادیکه صاحب فرزند بودند را هم مجبور کردند که از فرزندانشان جدا بشوند برای سران فرقه مهم نبود که اون فرزندان چند ماهه یا چند ساله هستند، تعدادی ازاین بچه‌ها به ایران یا به اروپا و حتی به آمریکا فرستاند به تعدادی از این بچه‌ها تجاوز شد،تعدادی گم شدند، اگر خواهر یا برادر بودند از هم جدا شدند وهر کدام را به کشوری فرستادند.
در سال 1992 در تیم حفاظت مریم رجوی بودم که به همراه 450 نفر از عراق به فرانسه آمدم سران فرقه ای رجوی من را به آلمان آوردند بجای اینکه آن‌ها من را برای مداوا ببرند آن‌ها من را مجبور میکردند که به زور از مردم پول جمع کنم البته این موارد تنها برای من نبود بلکه شامل تمام افرادیکه آن‌ها سالها به اسارت در آورده بود میشد.
اوخر سال 1994 بود که متوجه دورغگوییها، کلاه برداریها، دزدیها و…پی بردم و تصمیم گرفتم که ازآن‌ها فرارکنم چونکه اگر میگفتم نمیخواهم با آن‌ها کار کنم آن‌ها سر من را زیر آب میکردند… من نزد پلیس آلمان رفتم و تمام شواهد خودم را در اختیار دولت آلمان گذاشتم و درهمان موقع مسعود رجوی حکم مرگ من را صادرکرد.
در دوماه گذشته آقای مصظفی محمدی و خانم محبوبه حمزه پدرومادرخانم سمیه محمدی ایرانی الاصل و شهروند کشور کانادا هستند که به کشور شما سفر کردند برای آزادی دخترشان این پدر و مادرقبل از کشور شما (آلبانی) زمانیکه فرقه ی رجوی هنوز در عراق پایگاهی داشتند به عراق سفر کرده بودند برای آزادی دخترشان،اما بارها مورد تهاجم و ضرب و شتم نیروهای فرقه ای رجوی قرار گرفتند.
آقای محمدی چند بار هم در اورسورواز حومه ای پاریس مورد ضرب وشتم قرارگرفته جناب جافای نامه‌ای که از طرف خانم سمیه محمدی برای شما فرستاده شده حرفهای او نیست بلکه اون صحبتها را به اسم سمیه سران فرقه ای رجوی نوشتند و برای شما ارسال کردند.
موج جدید گزارشها در مطبوعات آلبانی در حمایت از خانواده آقای محمدی این کمپین چهره ی واقعی فرقه ای تروریستی رجوی را به دولتمردان و مردم آلبانی نشان میدهد و به دست و پا افتادن فرقه رجوی در آلبانی برای خنثی کردن کمپین خانواده‌ای محمدی.
در روز یک‌شنبه 2 سپتامبر 2018 وقتی فرقه رجوی از تلاشها و حمایتهای مردمی و رسانه‌های آلبانی نسبت به این پدر ومادر برای آزادی دخترشان با سراسیمه گی سمیه محمدی را به یک تلویزیون آورده و به او یک متن آماده شده را میدهند به زبان انگلیسی بخواند و یک نفر همراه او هست.
اگر واقعاً سمیه محمدی فرد آزاد در فرقه ای رجوی هست وآزادانه انتخاب کرده که با فرقه ای رجوی همکاری کنه چرا خانم رجوی و سران مافیائی فرقه ای رجوی حاضر نیستند که خانم سمیه محمدی به تنهایی بدون حضور افراد فرقه رجوی با پدر و مادرش و با حضور نیروهای امنیتی و خبرنگاران آزاد در کشور شما دیدار کنند وچهره در چهره به خانواده اش بگوید.
فرقه رجوی از این وحشت دارند که اگرخانم سمیه محمدی با خانواده اش دیدار کنند تحت تأثیر خانواده اش قرار بگیرد و از فرقه رجوی جدا شود و همین موضوع باعث شود بقیه ی افراد اسیر در فرقه رجوی هم اعلام جدایی کنند وکنترل از دست سران مافیایی رجوی در برود جناب آقای جافای من بارها از مریم رجوی خواستم که با ما منتقدین خودش که سالها به خاطر هدف آزادی مردم ایران میجنگیدیم و سلامتی خودمون را به خطر انداختیم یک مناظره تلویزیونی برگزار کنند حتی در تلوزیون خودشون اما همیشه بی پاسخ ماند من آماده هستم که تجارب خودم را درباره ای این فرقه با شما و با رسانه‌های آلبانی در میان بگذارم با سپاس از شما.
زهرا معینی، آلمان