رهایی ایران که نه! هدف استقرار حکومت بلامنازع رجوی بود!

احسان امین‌الرعایا هم جزو کسانی بود که بمناسبت تاسیس سازمان، درسیمای آزادی کش رجوی حاضر شد وسخنانی طولانی وتکراری تحویل داد که بهتر دیدم که نسبت به پاره ای از سخنان او – که هر پاراگرافش تکرار پاراگراف های قبل بود وخسته کننده -نظریاتی داشته باشم.

اومیگوید:

” اشاره بکنم که در بخش مهمی از این تاریخچه، ما نقش هدایتگرانه رهبر مقاومت ایران، مسعود رجوی را می‌بینیم. او ایده‌ها و تزهای مشخصی را برای پروژهٔ رهایی ایران و ایرانی مطرح کرده، شرایطش را ترسیم کرده و پیش برده است”.

منظورش تاریخ مبارزاتی یکصد سال اخیر ملت ایران است که ازنظر او، سازمان مجاهدین خلق نقش درجه اولی درهدایت مردم داشته است؟؟!!

به مسعود رجوی که می رسیم، باید گفت که او ازسال 1360، هر تز وایده ای را که مشخص کرده، عملا به فراهم شدن خوشگذرانی خودش تبدیل شده و برعلیه منافع ملی ایران بوده است!

اوچه چیزی را جز اسارت وبردگی و جاسوسی برای بیگانگان انجام داد؟!

احسان امین الرعایا به این پرسش ما چنین جواب دندان شکنی؟؟!! میدهد:

” این شرایطی را که گفتم رهبر مقاومت ایران ترسیم کرده مستقیماً رو در روی عوامل اسیر کننده جامعه ایران است؛ آن غل و زنجیرهایی که بسته شده به دست و پای مردم ایران و البته به دلهایشان، هم در عرصه اقتصادی و تولیدی و هم به‌خصوص در عرصه سیاسی، فرهنگی و دینی و در روابط انسانی و اجتماعی. برای رهایی از این اسارتها مسعود رجوی خطوطی را کشف کرده؛ نه تنها کشف کرده بلکه با یک مبارزه بی‌امان برای برآورده کردن آنها فعالیت، هدایت و رهبری کرده است”.

طبق کدام تز مسعود، غل وزنجیرها ازپای ما باز شده ویا خواهد شد؟!

درعرصه ی اقتصادی وتولیدی چه نظریه ی مشخصی ارائه داد وچرا ما ازنتایج درخشان این نظریات مشعشع بی خبریم؟

درعرصه ی سیاسی  وفرهنگی چه کرد؟

غیر ازاینکه دیکتاتوری بی چون وچرایی را درداخل تشکیلات برقرار نموده ومانع بروزهرگونه خلاقیتی شد که در آزادی شکوفا میشود؟!

چرا گنگ حرف میزنی آقا؟

آیا با این ابهام گویی ات میخواهی ثابت کنی که به بردگی کشیدن مضاعف زنان (در وجوه جسمی وجنسی)، فاصله ی طبقاتی را کم میکند وآزادی ببار میآورد؟!

بازهم:

” مسعود رجوی مبارزه و کوشش دامنه‌داری را برای ایجاد یک آنتی‌تز در برابر دیانت سرکوبگر و فریبکار رژیم بر اساس اسلام دمکراتیک؛ اسلامی بر اساس حقیقت اسلام، بر اساس آزادی و البته بر اساس نفی ستم و استثمار به پیش برده و رهبری کرده است”.

پس اسلام دموکراتیک همان سرکوب کردن تمامی هم رده های رجوی بوده است؟!

اگر اسلام رجوی دموکراتیک بوده ونفی ستم واستثمار را هدف خود قرار داده بود، اقامت درقصرهای افسانه ای و برنامه های رقص رهائی و… برای چه بوده است؟!

” و بالاخره چهارمین پهنه، عرصه خیلی مهم دیگری است که…در اینجا مسعود رجوی دست گذاشته‌ روی یک دینامیزم خیلی مهم اسارت انسان و جامعه انسانی؛ که آن جنسیت زدگی است. ایشان این را مطرح کردند و رویش دست گذاشتند؛ به این معنا که مبارزه برای آزادی و نبرد برای کنار زدن و نفی استثمار، ضرورتاً باید با نفی جنیسیت‌زدگی توأم باشد؛ و این یک شرط اساسی برای رهایی است”.

آیا او همان امتیازات شاهانه ای که بدست آورده بود، بطور بالمناصفه با زنان تحت اسارتش تقسیم میکرد؟!

او بدترین اهانت ها وتحقیر ها را درحق زنان تشکیلات – وآن هم بنفع خود که ازجنس مخالف بود- انجام داد وبنابراین صحبتی ازنفی جنسیت نمیتواند باشد واین کار اونامی جز سیر به قهقرا نمیتواند داشته باشد!

اینکه زنان حقوق کمتری نسبت به مردان دارند، حقیقتی است اما رجوی با خالی کردن پشت آنها ازحمایت همسران وفرزندانشان، بیشتر وبیشتر قربانی شان کرد!!

“… مبارزه برای واژگونی نظام اسبتدادی، اگر‌چه لازم است اما کافی نیست. شما نمی‌توانید بدون کنار زدن بهره‌کشی و غارت دسترنج مردم از سوی سرمایه‌دار، به آزادی حقیقی مردم برسید…”.

بارک اله پسر!

پس بدین خاطر است که شب وروز دست اندرکار چاپلوسی دربرابر امپریالیزم آمریکا – بعنوان نمود بارز سرمایه داری واستثمارگری- هستید؟؟!!

من مجبورم ازنوشته ی شما واقدامات عملی سازمان نتیجه بگیرم که راه آزادی از نوکری سلطه گران میگذرد!!

دوباره:

” در مناسبات آدم‌ها، فرد برای این‌که قدرت خودش را تثبیت کند و افزایش دهد، دیگران را حذف و تحقیر کرده و حقوق آنها را ضایع می‌کند و نادیده می‌گیرد. این هم باید کنار گذاشته شود”.

درست است آقا!

اما چرا خودتان این مسئله رامورد توجه قرار نمی دهید وهیچ انتقادی را ازرجوی بر نمی تابید؟!

نکند معتقدید که رجوی یک انسان فرا زمینی بوده و حکم شما درمورد ایشان، صادق نیست ویااین حکم وقاعده شامل باند رجوی نمیباشد؟!

صابر

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا