سایت مزدور و تروریستی سازمان، در اطلاعیه ای تحت عنوان:”پیش‌پرداخت علیه مجاهدین برای بازگشت دو مزدور غلامعلی میرزایی و عظیم میش‌مست به زیر قبای ملا”! مدعی مزدور شدن این دو عضو سابق سازمان شده است. این که هرکس به رجوی پشت کرد، بلافاصله مزدور می شود، قصه قدیمی و تکراری در فرقه قرون وسطائی رجوی است.
التماس سران تشکیلات از اعضاء، برای بیشتر ماندن در مناسبات یک رویه ارتجاعی و پوشالی و یک عمل سوخته است. اینکه شخص خانم مریم عضدانلو، پشت این درخواست های ملتمسانه است بر کسی پوشیده نیست.
همه این قبیل اسناد، نشانگر این واقعیت است که سازمان درگیر درخواست های مکرر اعضاء برای خروج از مناسبات قرون وسطائی اش است. الان هم درآلبانی تمام انرژی سازمان معطوف به نگه داشتن اعضاء در سازمان است.
اما آنچه ما شاهد هستیم، دیگر حنای” برگ اخراج” و” در صورت ترک سازمان، مسائل مالی تان به عهده خودتان است” و… رنگی ندارد! انسان بهتر است از گرسنگی بمیرد اما ننگ ماندن در فرقه رجوی را نپذیرد.
– اگر برقراری تماس تلفنی بعد از 30 یا 40 سال با خانواده جرم است!
– اگر دادن خبر سلامتی به خانواده، بعد از بیش از ربع قرن و یا بیشتر، جرم است!
– اگر قصد تشکیل خانواده، جرم است!
– اگر پشت کردن به دنیای سیاه گذشته، جرم است!
– اگر نبودن با تروریست ها، جرم است!
– اگر آزادی، جرم است!
– اگر آزاد اندیشیدن، جرم است!
– اگر فکر کردن و تعقل، جرم است!
– اگر پدر شدن، مادر شدن وتشکیل زندگی، جرم است!
– اگر برگشتن به آغوش خانواده و پدر و مادر پیر، جرم است!
ما به این همه” جرم” افتخار می کنیم!
به همه کسانی هم که به فرقه گرائی پشت کردند، افتخار می کنیم.
در متن اطلاعیه ننگین فرقه رجوی از عبارت”اسیران جنگی آزاد شده توسط مجاهدین”، در مورد این دو قربانی فرقه، استفاده شده است. در سازمان اغلب” انتخاب” نکردند که” مجاهد” شوند! همه را سازمان با نیرنگ و فریب و با دجال بازی، به قرارگاه کشاندند و تبدیل به ربات های بی اختیاری به اسم” مجاهد خلق” کردند. اسیران سرفرازمیهن مان هم که از اردوگاههای مرگ صدام حسین با فریب و نیرنگ جذب سازمان شدند از این امر مستثنی نیستند.
سازمان با عمر انسان ها، این گرانبهاترین سرمایه هر انسان، بازی مرگی راه انداخته که لاجرم سرانجام شومی را برای آنها رقم زده است.
آقای مسعود رجوی مرحوم! از همان ابتدا، با همه اعضایی که طی سالیان درخواست جدائی دادند، به این گونه تنظیم کرده است. همه را مجبورکرده چنین دست نوشته هائی بنویسند، در ظاهر افراد را ملزم و مجبور کرده که مجددأ انتخاب کنند که بمانند! اما در واقع، همه این اسناد، مدارک محکومیت و بن بست ایدئولوژیک و تشکیلاتی رجوی ها را نشان می دهد. همه این اسناد، دلایلی بر عدم مشروعیت فرقه رجوی است.
این اسناد نشان می دهد که، سالهاست اعضاء، درخواست جدائی می کنند و از روابط غیرانسانی فرقه، بریدند. اما این سران دیکتاتور فرقه هستند که به زور زندان و شکنجه، همه را تا به امروز در اسارت خود نگه داشتند.
ما هم در سازمان پرذلت رجوی! از این دست انتخاب ها برای ماندن، زیاد نوشتیم و به مسئولمان دادیم! اما به قول شاعر:
خشت اول گر نهد معمار کج،
تا ثریا می رود، دیوار کج…
سنگ بنای فرقه ی رجوی، بر شکنجه، زندان انفرادی، دست بند، چشم بند، سیاهی، تاریکی، قبر، جهالت و نا آگاه نگه داشتن، بنیاد نهاده شده است! محال است که این بنا، سلامت به سرمنزل برسد.
در خاتمه هم درود بیکران خودم را نثار کسانی می کنم که به رجوی” نه” گفتند…
فرید
