تبلور عدالت اجتماعی را در کدام عمل باند رجوی ببینیم؟!

سازمان استحاله شده ی مجاهدین، ابتدا موضوعی را عمدتا ازطرف مریم مطرح میکند، جار وجنجال فراوان درحول وحوش آن برپا میکند وچند صباحی اسرای دربند خودش را سرگرم این موضوع کرده و فرصتی بدست میآورد.
بعد که آبها ازآسیاب افتاد، سراغ مسائل دیگری رفته وبا همدیگر- که از سر صدقه ی آموزش های مسعود رجوی جملگی تحلیلگران تاپی هم هستند؟! – مصاحبه های طولانی انجام داده و وقت تلویزیون و حجم صفحات اینترنت خود را پر میکنند.
دراین مورد کارشان شبیه سلمانی هایی است که وقتی مشتری پیدا میکنند، سر یکدیگر را اصلاح میکنند.
این بارقرعه ی فال بنام مهدی براعی- که از مخلصان خاص رجوی است – افتاده که مصاحبه ای نموده و دوای درمان هردردی را ارائه دهد درنسخه ای که 15 صفحه ایست!
اومیگوید:
” مردم و مقاومت ایران این رژیم را سرنگون خواهند کرد، مردم و مقاومت ایران به هیچ چیزی دل نبسته‌اند، اولین کاری که می‌کنید این است که از راه مبارزات مردم برای سرنگونی این رژیم کنار بروید.”
اینجا اجتماع نقیضین مطرح شده بخاطر اینکه بین مردم وباند رجوی، تضاد منافع حل ناشدنی وجود دارد واین همکاری تنگاتنگ درچنین وضعیتی وجود ندارد و براعی هم درسن وسالی است که این را میداند ودانسته دروغ میگوید!
ثانیا، رجوی ها ازوضع اسفناک تشکیلات خود اطلاع دارند وهم روابط خصمانه ی مردم با خودشان را درک میکنند وبنابراین به چیزهایی دل نبسته اند که مهدی براعی برشمرده است.
تمام کارهای فرقه ی رجوی نشان میدهد که آنها به تحرکات ضد ایرانی آمریکا، اسرائیل وعربستان دل بسته اند که شاید ازاین طریق بشود” چلبی وار” وارد ایران شده ومصدر امری بشوند.
درمورد اخیر، بدشانسی سازمان مجاهدین رجوی دراین است که هم تعداد” احمد چلبی” های ایرانی بسیار بیشتر ازنوع عراقی اش هست وهم ایران بخاطر بعضی موانع وملاحظات سیاسی- نظامی، کشوری نیست که بسادگی کشورهای اشغال شده به تصرف دشمنان بشریت درآید.
دوباره:
” یکی از مبارزات سیاسی بین‌المللی‌ مقاومت ایران مقابله با سیاست مماشات بوده. هر کسی از این سیاست مماشات فاصله بگیرد و دور بشود و نخواهد از این رژیم حمایت بکند باید استقبال کرد، باید حمایت کرد، تا این رژیم نتواند به این و سیله عمر خودش را طولانی بکند”.
کشورهای قدرتمندی که منافع خود را درمماشات با ایران ببینند، به توصیه ها وچاپلوسی های باند حقیر رجوی توجهی نخواهد کرد!
قدرت های مورد نظر، هرچه ازدستشان برآمده انجام دادند که ازتوسعه ی ایران جلوگیری کنند و شاید زمانی بطور ظاهری کاری انجام ندادند که از سر نتوانستن بود وآقای براعی قادر است که این مسئله را- فرق بین نتوانستن ومماشات را- درک نموده ومجبور به دروغگویی نباشد!
بازهم:
” مقاومت ایران یک مقاومت مستقل مردمی‌ است که اتکایش هم به مردم خودش است ولاغیر به هیچ چیز دیگری دل نبسته‌اند نباید هم دل بست. این رژیم توسط مردم ایران و مقاومت ایران باید سرنگون بشود”.
استقلال، چسب ناچسبی است که شما به باند رجوی میچسبانید. شما با کنار رفتن عربستان و…، علت وجودی خود را ازدست میدهید ومردم ایران تکیه گاهی برای شما نبوده ونیستند که اگر اینطور بود، تظاهرات مسلحانه ی 30 خرداد شما را بحال خود رها نکرده ویا خانه های تیمی تان را لو نمیدادند!
اگر مردم پشتیبان شما بودند، درغلبه برعملیات خائنانه ی فروغ جاویدان، همراه نیروهای مسلح ایران، این چنین دماری ازروزگارتان در نمیآوردند!
نتیجه اینکه شما قادر به سرنگونی این رژیم نیستید و اگر این رژیم بدست مردم سرنگون شود، کشکی هم بشما نخواهند داد که بسابید!
همچنین:
” سازمان مجاهدین خلق بخشی از شورای ملی مقاومت است، البته نیروی اصلی این شورا است. ولی به هر حال، برنامه‌هایش تابع برنامه‌های شورای ملی مقاومت است: قسمت اول آن سرنگونی رژیم است. و قسمت دوم آن برقراری حاکمیت مردم”.
برعکس، شورای مقاومت رجوی، زیرمجموعه ی باند رجوی است وچنین جریانی که درخیانت به ملک وملت شهره ی آفاق است، قادر به برقراری حاکمیت مردم نیست.
شورای مورد نظر، هرگز استقلال فکری نداشته وتابع مسعود – واینک مریم؟- است وبرنامه هایش همانقدر اعتبار عملی دارد که برنامه های رجوی در برقراری” جامعه ی بی طبقه ی توحیدی” داشت!
“… جامعه آینده ایران هیچگونه وابستگی هم نباید داشته باشد و مسلماً مردم ایران و ملت ایران آن‌قدر قدرتمند هستند که خواهند توانست هنگامی که قدرت و حاکمیت در دست خودشان قرار بگیرد، ایرانی آزاد و آباد خواهند ساخت”.
این قدرت ولیاقت آتی مردم ایران چه ارتباطی بشما دارد که شب و روز از دشمنانش میخواهید که زیر فشار تحریم قرار دهد؟!
نکند که میخواهید مردم ایران را تحمیل این مشقات، به فولاد آبدیده ای تبدیل کنید؟!
صابر

خروج از نسخه موبایل