بازهم باند رجوی فرصتی را ایجاد کرده تا طی آن به دروغگویی و تبلیغ بی حاصل بنفع خود شتافته وبه بندیان رجوی و شنوندگان خود القا کند که مخارج سنگین این باند ضد ملی، توسط کمک های مردم؟؟!! تامین میشود و عربستان و… ای درپشت این کمک ها قرار ندارد.
در سرمقاله ی رسانه ی رسمی تر این گروه ماکیاولیستی چنین آمده است:
” این هموطنان شریف، این زنان و مردان دردمند، از مجاهدین و از سیمای آزادی چه دیدهاند که این چنین بیقرار و عاشقوار، از مال و گاه از نان شب خود میزنند و آنچه را که دارند، بیدریغ نثار میکنند تا چراغ سیما همچنان روشن و پرفروغ بماند”؟
مردم نه چیز خوبی از این مرکز دروغ پراکنی شنیده اند ونه کمکی بدان میکنند.
مردمی که بقول شما به نان شب محتاجند، چگونه میتوانند این مبالغ صنعی وهنگفت را جمع کرده، نثار شمایی کنند که بالاتر از وسع خود، درحق آنها ستم روا داشته اید:
فرزندان انها را فریفته وجان وزندگی شان را صرف فرو نشاندن بوالهوسی های متعدد مسعود ومریم کردید.
ازمحاصره ی اقتصادی آنها و تنگناهای مرتبط به وجد آمده اید وبا این حال بدین حد ازفشار دشمن برمردم ایران بسنده نکرده وزورگویان جهانی را به تشدید این اقدامات فراخواندید! و…
دوباره:
” آنها در این سیما، «روشنی چراغ خانهٔ یک ملت» و «تلألؤ مهر تابان» را در تاریکی و سرمای زمستان یک تاریخ میبینند… آنها «پژواک صدای کارگران هفتتپه» و همهٔ اقشار به جان آمدهٔ میهن را از سیمای آزادی میشنوند”.
من که درمیان آنها هستم، غلط میکنم که چنین توقع احمقانه ای ازیک دشمن حقیر و البته بشدت بیرحم، داشته باشم.
صدای کارگران که هیچ گونه وابستگی را بر نتافته و یک جورهایی بنفع یک دولت ملی و مقتدر حرکت میکنند، هیچ تشابهی با کارهای شما ندارد که هیچ، بلکه درتضاد آنتاگونیستی با آن قرار دارد!
بازهم:
” البته بسیاری از نیروها و جریانهای سیاسی آرزو دارند که کانون و گرهگاه امیدها و آرزوهای مردم ایران و پژواک صدای آنها باشند، اما چرا آنها نمیتوانند و مجاهدین میتوانند؟ به یک دلیل خیلی ساده! مجاهدین مستقلند، جز خلق خود وامدار هیچ قدرتی نیستند و هیچگونه وابستگی به هیچ دولتی ندارند و بهقول معروف از هفت دولت آزادند و در نتیجه با منافع هیچ طرفی، جز منافع ملت و میهنشان ایران تنظیم نمیکنند؛ روشن است که این استقلال مطلق سیاسی ریشه در استقلال مطلق مالی آنها دارد”.
هیچ گروه سیاسی باندازه ی شما بین مردم بدنام نیست وتصور نمیرود که آرزوی داشتن موقعیتی شبیه موقعیت ننگین شما را داشته باشند.
ضمنا، با وجود مدارک مستند وشواهد معتبر، هیچ انسان منصفی نمیتواند تصوری ازاستقلال مجاهدین داشته باشد و درهمین حال، هیچ فرد معقول وبیطرفی شهادت به عدم وابستگی باند رجوی نمیدهد.
اگر استقلالی درکار بود، سر ساییدن شبانه روزی بر بارگاه خونریزترین دشمنان بشریت که توسط رجوی ها انجام میگیرد، چه معنایی داشت؟!
شما گفته اید گه درعین اینکه شما را وابسته معرفی میکنند، درعین حال متهم تان میکنند که به شخصیت های وابسته به همین بیگانگان، پول میدهید.
ما ترک ها در رد این صغری کبری چیدن های شما، مثلی داریم:” قوش وار اتین ییه للر/ قوش وار اونا ات یئدردللر = پرنده ایست که گوشتش را میخورند و پرنده ای دیگر که باو گوشت میخورانند”!
بله شما از یک طرف از اربابان پول میگیرید وازطرف دیگر قسمتی ازآنرا صرف آن نوع روسپیان سیاسی میکنید که درگذشته مصدر اموری بودند تا برایتان مشروعیتی دربین ستمگران جهانی دست وپا کنند.
همینطور:
” محک مردم برای تشخیص سره از ناسره چندان پنهان و پیچیده نیست و در کلام آنها هم طی برنامهٔ همیاری و در خلال تماسها مداوماً تکرار میشود، مجاهدین تنها کسانی هستند که درد مردم را دارند…”!
قسمت اول موضوع درست است وازهمین روست که مردم شما را به هیچ نمی شمارند.
اینکه کسانی که مجبور به تماس گرفتن با سیمای کریه شما هستند، بسختی درمیان ملت یافت میشوند وچرا؟
ماها که جدا شده ویا عضوی ازخانواده های مرتبط با گروگانگیری رجوی هستیم، بطور طبیعی بیشترین امکانات را داریم که از وضع مردمی که ممکن است به باند رجوی کمک کنند، کسب اطلاع کنیم.
مثلا فرض کنید من با 500نفر ازاین افراد در دور وبرم- فامیلان ودوستانم که بهترین گزینه ها برای حمایت از رجوی میتوانند باشند- آشنا هستم.
دربین این 500 نفر، حتی یک نفر ازآنها به ذهن اش هم نمیرسد که بخواهد از رجوی ها حمایت کند.
با این حساب وبا لحاظ علم احتمالات ریاضی، میتوان نتیجه گرفت که کمکی که ازداخل باشد، درحد صفر است.
ضمنا درد رجوی، مسلط شدن امپریالیزم آمریکا برایران است تا ازطریق آن به وزارت و صدارت برسد که هیچ ارتباطی با درد مردم که کسب استقلال اقتصادی وتوسعه ی کشور است، ندارد.
صابر