” سخن روز” یا سرمقاله ی باند رجوی” موج انزوا، سردرگمی و تردید” نام دارد که درآن آمده است:
“… وزیر خارجهٔ آمریکا از یک آزمایش موشکی جدید رژیم که ظاهراً مخفیانه صورت گرفته خبر داد و برایان هوک، رئیس گروه اقدام ایران در وزارتخارجه نمایشگاهی از سلاحهایی که رژیم برای گروههای دستنشاندهٔ خود در منطقه ارسال میکرده ترتیب داد…”.
این مسئله در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح شد و نماینده ی روسیه با قانونی دانستن اقدامات مربوط به تقویت بنیه ی دفاعی ایران، این طرح را که با شیطنت وبقصد ارجاع پرونده ی ایران به شورای امنیت تهیه شده بود، ناکام گذاشت و سلطه گران وباند رجوی را دماغ سوخته کرد.
وضمنا، آیا بنظر شما منصفانه نبود که دراین نمایشگاه، سلاح های غیر متعارف کشف شده ازداعش و… را هم که توسط آمریکا وایادیش دراختیار این جلادان گذاشته شده بود، درمعرض دید قرار داده وقضاوت درمورد عملکرد طرفین دعوا را به افکار عمومی جهان می سپرد؟
بازهم:
” تفاوت بعدی موضعگیری جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا بود که گفت: «این رفتار را نمیتوانیم تحمل کنیم”.
این دوست سابق وارباب فعلی باند رجوی کدام کار ایران را که هیچ ضرری هم به آمریکا نداشته، تحمل کرده است تا این یکی را تحمل کند.
مسلم است که او بعنوان یک صهیونیست قهار دوست دارد که ایران هیچ وسیله ی دفاعی دربرابر حملات احتمالی اسرائیل- پادگان نظامی غرب درمنطقه- نداشته باشد واساسا کسی موی دماغ این وصله ی ننگینی که به خاورمیانه دوخته اند، نگردد.
او بطور طبیعی میخواهد که این پادگان نظامی اش درهر صورت موفق به انجام عملیات ضد بشری خود باشد وشما رجوی ها چرا ازاین موضوع استقبال میکنید؟!
دوباره:
” سومین تفاوت در توجه ویژه به تمام دخالتهای رژیم است. از جمله طرح جدید مجلس نمایندگان آمریکا است که رژیم را بهخاطر نفوذ در عراق مورد تحریم جدید قرار داده است”.
عجب!
پس نفوذ درعراق خوب نبوده است؟!
پس چرا درسال 2003 با 500هزار سرباز باین کشور مصیبت دیده حمله کردید، موجب قتل نزدیک یک میلیون نفر شده و میلیون ها نفر را مجبور به جلای وطن کردید؟!
وزمانی که براثر مقاومت حماسی مردم عراق مجبور به ترک این کشور- با باقی گذاشتن بزرگترین سفارت خانه ی موجود درجهان – شدید، بلافاصله نقشه ها کشیده وبا رخنه دادن داعش، بهانه ی حضور مجدد درعراق را بدست آوردید.
این درحالی است که ایران هیچ قدمی بدون اجازه ی دولت قانونی عراق درخاک این کشور بر نمیدارد.
مجددا:
” مثلاً قاسمی، سخنگوی وزارتخارجه رژیم در واکنش ضعیفی گفته است: «هیچ قطعنامهای در شورای امنیت، برنامه موشکی و یا آزمایشهای موشکی ایران را ممنوع نکرده است”.
انتظار داشتید که این دیپلمات ایرانی، موضع اش را همراه با بد و بیراه گفتن اعلام کند تا شما بهانه ای بدست آورده و بگویید که ایران دارد زورگویی میکند وبهتر است تنبیه شود؟!
نه عزیز!
شما دیگر حرف نسنجیده ای ازدهان یک مقام رسمی ایرانی نخواهید شنید که برای چند صباحی به سوژه ی تبلیغ خود تبدیل کرده وبه خرابکاری برعلیه ایران بپردازید.
همینطور:
” الآن گامبه گام در مورد خواستهای اعتراضی دارد عقبنشینی میکند. ملاحظه میکنید فشارهای جهانی و اعتراضات داخلی، رژیم را بین ۲راهحل انقباض یا زهر قرار داده است. در حالی که تحولات در داخل و خارج بهسرعت دارد علیه رژیم رقم میخورد آخرش هم بهنظر میرسد که دستاوردش هم چوب بوده و هم پیاز”!
عقب نشینی یک دولت درمقابل خواسته های برحق ومنطقی ملت خود، نه تنها نشانه ی ضعف نیست، بلکه نمونه هایی ازدرک متقابل را بدست میدهد واین چیزی است که برسطح دموکراسی وعدالت اجتماعی درکشور افزوده و امنیت جامعه و رضایت خاطر مردم را بهتر وبیشتر ازهمه چیز تامین خواهد کرد.
به گمانم، وحشت شما از یافتن زبان مشترک بین دولت وملت است که بخوبی میدانید ریشه ی شما و اربابانتان را دراین کشور خشک خواهد کرد و دراین میان شماها خواهید بود که باوجود اینهمه تلاش، هم چوب را خواهید خورد وهم پیاز را نوش جان!
صابر