قرنطینه یا به نوعی جدا کردن فردی که میخواهد از فرقه جدا شود و دنبال زندگی مطلوب خود برود. چرا فرقه مجاهدین دست به چنین عملی میزند؟
باید کمی به عقب برگشت و دید در گذشته نحوه قرنطینه به چه شکل بوده است. مسعود رجوی و مریم رجوی در عراق (اشرف و لیبرتی) یک جای خاصی را برای اینکار تعیین میکردند و فرد کلا از بقیه جدا بود و هر کاری میخواستند میتوانستند بر سر او بیاورند.
ولی از یک نظر فرد راحتر بود چون با افراد مختلف روبرو نمی شد.
اما در آلبانی و در شهر و آپارتمان فرق میکرد. باز یک سئوال پیش میآید چرا قرنطینه؟
وقتی که نه سلاحی وجود داشته باشد نه فرد مثلا در ستاد بالایی کار میکرده و بی خبر از همه جا بوده است، نگه داشتن فرد چه معنایی دارد؟
در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۱ بعد از بحثهای طولانی که با من شد که از رفتن منصرف شوم ولی از آن جایی که دیدند من بر سر خروج از فرقه جدی هستم به من ابلاغ شد که دو ماه باید بمانم بعد بروم چون من نمیخواستم وارد درگیری با آنها شوم لذا قبول کردم به من گفته شد از این به بعد در نشستهای بزرگ بخصوص نشستی که مریم رجوی در آن شرکت دارد نمیروی و همچنین نشستهای دیگر. این مهم نبود ولی چیزی که من را تحت فشار روحی قرار میداد ساعتهای متمادی باید در اتاق خودم محبوس میماندم بخاطر اینکه کسی نفهمد که من در حال جدا شدن هستم. به من چنین ذهنیتی را القا می کردند که اگر اتفاقی برای من بیفتد هیچکس از سرنوشت من مطلع نمی شود و این موضوع دست فرقه مجاهدین خلق و مریم رجوی را برای هر موضوع احتمالی باز می گذاشت. این خود برای یک شکنجه مستمر بود و همین باعث شده بود که لحظه به لحظه فشار روحی زیادی را تحمل کنم بعضی وقتها مرگ ساده تر از زندگی بود به همین دلیل چند بار تصمیم گرفتم که خودم را راحت کنم و به زندگیم پایان بدهم. یک ماه زیر فشار بخاطر هیچ و پوچ تنها یک نوع انتقام گیری است که به این شکل خودش را بارز میکند وگرنه من چه اطلاعاتی داشتم از طرفی هم به این شکل میخواستند فاصله زمانی جدا شده ها را تنظیم کنند و به دولت آلبانی بگویند که جدا شده در بین ما کم است چون به لحاظ سیاسی برای اینها افت داشت.
بله یک ماه هر روز زیر شکنجه روحی شاید که فرد بشکند و منصرف شود
یک ماه هر روز زخم زبون شنیدن دستمزد ما برای ۲۸ سال شب و روز کار کردن در هر زمان و مکان و هر شرایطی این بود داستان قرنطینه من حتما که در حال حاضر در زندان اشرف ۳ فرق میکند و دستشان کاملا باز است که هر بلایی سر فرد بیاورند.
علی هاجری، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ