قرارگاه پارسیان مقر اصلی رجوی در جوار مقبره الکرخ درحوالی زندان ابوغریب واقع بود که از منطقه گشت حفاظتی امنیتی محسوب میشد که شبانه روز بواسطه گشت مشترک با عارفی (مخابرات صدام) تحت پوشش قرار داشت مبادا که ازآن نقطه علیه مقر پارسیان بتوسط معارضین عراقی مورد هدف قرار بگیرد.
تابستان 1375 بود که مسئولیت گشت وکنترل مقبره الکرخ به من سپرده شد و با یک تیم زبده به اتفاق یک عضو عارفی در آنجا مستقر بودیم تا با دیدبانی و گشت و کنترل درحفاظت از قرارگاه پارسیان و مقر رجوی مانع ازهرگونه اتفاقی ازجمله حمله و هجوم خمپاره ای به مقر رجوی باشیم که سابقه شلیک خمپاره ازهمین مکان به سمت قرارگاه پارسیان را درکارنامه خودش داشت.
درجریان گشت روزانه موردی بود که دیدم سگان وحشی و هار به داخل قبوری که سنگ قبر نداشتند، هجوم می بردند ومردگان را از داخل قبر بیرون می کشیدند وطعمه خود می کردند.
دراین وانفسا به دستورعارفی بالای سر 3 قبر از قبور مقبره الکرخ متوقف شدیم تا سگان هار نتوانند به داخل آنها ورود کرده و برای خوردن با خود از قبر بیرون بکشند.
وقتی عضو مخابرات صدام با نگاه سوال برانگیز من مواجه شد با تعجب گفت:” سید علی مگر نمی دانی این 3 قبر مجاهدی خلق و از شما هستند!؟”
عنصرعارفی در ادامه گفت:” راستش فکرکردم که شما خبر دارید. حالا که اینطور شد بی خیال شو و به کسی چیزی نگو. چرا که به ما هم دستور داده بودند که این قضیه محرمانه باشد و برای کسی بازگو نکنیم. آخراین 3 تن ازاعضای ناراضی مجاهدین خلق وجماعت برادرمسعود بودند که کشته شدند ودراینجا دفن شدند.”
دربازگشت ازگشت گزارش ماوقع را برای فرمانده حفاظت قرارگاه وجیهه کربلایی نوشتم مبنی براینکه بهتراست سنگ قبور شهدای خودمان درمقبره الکرخ را تهیه کرده تا ازبی نشانی وگمنامی دربیایند.
فردای آنروز محبوبه جمشیدی (آذر) ازموضع فرمانده قرارگاه وقت پارسیان وحفاظت شخص مسعود رجوی صدایم زد و در جلسه اضطراری گفت:” ببین آقا، همین جوری تورا نیاوردیم اینجا! اینجا مقررهبری است که انبوه اطلاعات دارد ولابد کسانی را درحوزه حفاظت دور و نزدیک مقررهبری سازماندهی میکنیم که اعتماد مطلق داریم. توهم باید به این قضیه واقف باشی وحواست را جمع کنی و حافظ اسرار سازمان و رهبری باشی! نه اینکه کنجکاوانه ازعارفی اطلاعات بگیری که مطمئن باش داشتن اینگونه اطلاعات و درز کردن آن به بیرون برای خودت هزینه سنگینی خواهد داشت. الان هم برو گشت مقبره الکرخ را به احد تحویل بده و برو اسلحه خانه گشت را تحویل بگیر و درآنجا کارکن ونبینم که دیگر بار ازاین گونه کنجکاوی داشته باشی ودنبال اطلاعات و اسرار سازمان و رهبری باشی!”
علی پوراحمد