چهل‌سالگی همواره آغاز یک مرحله‌ی جدید در زندگی انسان تلقی می‌شده است. در معارف اسلامی کسی که چهل سال از عمرش گذشته باشد را دارای «کمال عقل» می‌دانند. اکنون عمر انقلاب مردم ایران به کوری چشم دشمنان به چهل رسیده است و وارد پنجمین دهه عمر خود می شود.
تا چند روز دیگر انقلاب اسلامی ایران چهل سالگی خود را جشن می گیرد. وقتی انقلاب پیروز شد دشمنان قسم خورده نظام روز شماری برای سقوط نصب کردند و با هر اتفاقی که در بیرون و درون انقلاب می افتاد، می گفتند 6 ماه دیگر، یک سال دیگر یا دو سال دیگر سقوط می کند! اما ماه ها و سال ها گذشت و این آرزوی ضد انقلاب برآورده نشد.
دشمنان داخلی به کمک آمریکایی ها پس از پیروزی انقلاب، جنگ داخلی راه انداختند، غائله کردستان، خلق عرب، خلق بلوچ و… را به پا کردند. و روز شمار براندازی و سقوط نظام را طرح و راه اندازی و گفتند انقلاب چند روز دیگر سقوط می کند! اما نشد. بعد از آن غائله اتحاد شوم لیبرال ها و مجاهدین و ملحدین را راه انداختند و با چاشنی ترور 17 هزار شهروند مظلوم ایران به میدان آمدند و گفتند سه ماه یا چهار ماه دیگر نظام سقوط می کند! اما باز هم نشد.
آمریکایی ها اینبار یک جنگ خارجی نیابتی را به گماشتگی صدام راه انداختند و شانس خود را اینگونه امتحان کردند و مردم غیور و جوانان شجاع کشور را هشت سال گرفتار جنگ تحمیلی کردند. وعده های چند ماهه برای سقوط نظام دادند وسپس مجاهدین، با چاشنی عملیات فروغ جاویدان شیپور سقوط را سردادند. عملیات فروغ جاویدان تبدیل شد به عملیات غروب جاویدان و باز هم نشد.
مجاهدین، اول مجبور شدند به دشمن بعثی پناهنده شوند و از پشت به ملت خنجر بزنند. بعد هم که صدام سقوط کرد، به وطن اصلی خود یعنی آمریکا، اسرائیل، انگلیس و فرانسه رفتند و آنجا روزگار می گذرانند. فعلاً کارشان برگزاری میتینگ سالانه است و دق دلی خود را در همین میتینگ با جیغ علیه ملت ایران و داد علیه ملت های جهان و برخی دولت ها که با ایران همراهی و همگرایی دارند، خالی می کنند.
یکی از مقامات آمریکایی که پای ثابت این نشست هاست «جان بولتون» صهیونیست است. کثیری از سیاستمداران جهان می دانند که او جزء شیرین مغزترین دیپلمات های آمریکایی است. او در نشست اخیر مجاهدین گفته است: «نباید بگذاریم رژیم ایران چهل سالگی خود را ببیند.» این گفته بیشتر به یک جوک بی مزه سیاسی شبیه است، چرا که نشان می دهد هر کاری در این چهل سال خواستند، انجام دادند و نتیجه ای هم نگرفتند. حالا در این چند ماه باقی مانده چه غلطی می خواهند انجام دهند؟ معلوم نیست.
حضور چند چهره سیاسی آمریکا به غیر از بولتون در این نشست نشان می دهد آمریکایی ها در پروژه براندازی نظام همچنان به ترور و تروریسم و دخیل بستن به فرقه تروریستی رجوی فکر می کنند و نمی توانند آنها را نادیده بگیرند. بالاخره آنها توانایی این را داشتند که خون 17 هزار شهروند بی گناه ایرانی را به زمین بریزند و قدرت قصابی و خونریزی و خشونت خود را نشان داده اند.
آمریکایی ها این روزها بیش از هر چیز به دو موضوع در قبال انقلاب اسلامی و ملت ایران فکر می کنند؛ تهدید و تحریم. آنها حاضر نیستند این موضوعات را از راهبرد اصلی خود در قبال ملت و دولت ایران حذف کنند. و نشست و جلسه اخیر آنها در کشور لهستان هم برهمین مدار استوار بود.
آنها چهل سال فریب مجاهدین را خوردند. مجاهدین هم چهل سال در خط آمریکا حرکت کردند و نتیجه نگرفتند. امروز باید روزشماره براندازی را با بازه زمانی چهل سال دیگر تنظیم کنند.
باید خدا را شاکر باشیم که در اتاق فکر براندازی ایران در واشنگتن، پاریس و لندن عده ای نشسته اند و با چهل سال برنامه ریزی واهی در برابر مقدس ترین انقلاب در جهان و بزرگ ترین دموکراسی دنیا و در منطقه یعنی ایران قرار گرفتند و هر چه هزینه و تلاش کردند، کمتر نتیجه گرفتند. آنها در این چهل سال گرفتار فریب کسانی شدند که احمق تر از خودشان بوده و هستند.