در حالیکه مسعود رجوی بهمراه بنی صدر، رییس جمهور مخلوع ایران در مرداد سال 1360 از کشور فرار کردند. اما رجوی دو نفر از نزدیکترین اعضایش را در تهران جا گذاشت. اشرف ربیعی همسرش و موسی خیابانی نفر دوم فرقه در آن زمان.
چرایی اینکه این دو نفر در ایران و در خانه ای مجلل در تهران، یعنی در دسترس ترین منطقه به مرکزیت سپاه پاسداران و کمیته نگه داشته شدند، سالها بعد مشخص شد.
شش ماه پس از فرار مسعود رجوی از کشور، یعنی در 19 بهمن 1360، خانه تیمی موسی خیابانی که مدتی قبل شناسایی شده بود با عملیات غافلگیرانه نیروهای کمیته و سپاه پاسداران منهدم و موسی خیابانی و اشرف ربیعی و همه نفرات مستقر در آن کشته شدند.
جالب است بدانید سر تیم حفاظت موسی خیابانی و اشرف ربیعی، کسی نبود جز مهدی ابریشمچی، همسر سابق مریم قجرعضدانلو. اما هم ابریشمچی و هم مریم قجر هر دو در فرانسه و در کنار مسعود رجوی بودند.
اگر بحث مبارزاتی و ایدئولوژیک فرقه رجوی بود که باید جای ابریشمچی و اشرف ربیعی عوض می شد و اشرف در کنار مسعود در فرانسه بود و ابریشمچی در خانه تیمی موسی خیابانی به هلاکت می رسید و امروز خزعبلاتی که از زبان مریم رجوی می شنویم از اشرف ربیعی شنیده می شد و هیچ گاه مریم رجوی در مقام همردیف رهبری خائن این فرقه قرار نمی گرفت.
موسی خیابانی، اشرف ربیعی و حتی شهرزاد، دختر ابوالحسن بنی صدر که برای مدت کوتاهی در فرانسه با مسعود رجوی ازدواج کرده بود، هرسه موانع مسعود رجوی برای رسیدن به قدرت مطلق فرقه مجاهدین و مریم قجر عضدانلو بودند. به همین دلیل باید از سیستم آینده ی تشکیلاتی این فرقه حذف می شدند.
اما اینکه امروز فرقه رجوی از 19 بهمن1360 بعنوان عاشورای مجاهدین یاد می کنند، ناشی از وقاحت سرکردگان آن و بی عقلی کسانیست که سوگ مسعود رجوی در فراق رقیب قدرت و سوگ مریم قجر را در فراق رقیب عشقی خود باور دارند.
در لجن زار رجوی، خیانت های اخلاقی با پوشش انقلاب ایدئولوژیک به مغز هوادارانی که به امید مجاهدت و مبارزه پا به عرصه همراهی این فرقه گذاشتند خورانده می شود و متاسفانه، ساختار فرقه ای این تشکیلات ضد اخلاقی، چنان عقلانیت اعضاء را تسخیر می کند که تا به امروز بر این باورند که مسعود و مریم از هلاکت موسی و اشرف ناراحتند و عذاب وجدان دارند.