فرقه های مخرب همیشه برای به اسارت نگه داشتن اعضا و سوء استفاده از آنها در جهت اهداف شوم رهبرانشان از شیوه های مختلف مغزشوی استفاده میکنند تابتوانند مانند ابزاری در اختیاراهداف فرقه باشند، فرقه رجوی هم از همان ابتدای انقلاب ایدئولوژیک درونی خود وبدنبال آن با آوردن بندهای انقلاب و بحثهای دیگر مثل طعمه،دیگ وغسل هفتگی…وبا فشار آوردن به اعضا،آنها را مجبوربه تن دادن به اهداف رهبری کرد. بعنوان مثال بند الف انقلاب،طلاق همسربود،(کسانی که متاهل بودند میبایستی ازهمسران خود طلاق می گرفتند وافراد مجرد هم حق متاهل شدن نداشتند) ویا غسل هفتگی که درآن اعضا مجبور بودند تا اگرخاطره ایی ازدوران گذشته دارند ویا در درون مناسبات مسائل جنسی در طول هفته به ذهن شان خطور می کرد آخر هفته آن را به صورت فاکت نوشته و درجمع بازگو کنند. ولی بحثی که درفرقه درروزهای آخرین بعد از بمباران لیبرتی وقبل از انتقال آنها به آلبانی برای اعضاء گذاشتند بحث “موشکهای مخملی” بود.در آن نشست مژگان پارسایی به نفرات گفته بود: حالاکه قرار است به آلبانی بروید بایدحواستان به بورژوازی باشد،بورژوازی خطرهای خودش را دارد و بدتر ازموشک های لیبرتی است آنجا هم موشک دارد باید مراقب باشید وبه سنگرانقلاب بروید،بورژوازی موشک مخملی میزند (منظوروی زنان آلبانی بود) که در ظاهر کاری نمیکنند اما در باطن انقلابتان را سوراخ وشما را از مجاهدت به دورمیکند بنابراین حال که قراراست به یک کشور اروپایی بروید باید حواستان باشد.
گرچه در آن نشست نفرات از ته دل به این مزخرفات مژگان میخندیدند و به همدیگر میگفتند موشک های مخملی که بهتراز موشکهای لیبرتی است که ازما کشته می گیرند. اما این موضوع برای فرقه بسیار حائراهمیت بود.فرقه ای که اعضایش راسالها از دنیای بیرون ودیدن مردم عادی جامعه و واقعیت های آن دور ودر مقرهای خود درعراق محبوس نگاه داشته بود حال استقرارآنها درجامعه بورژوازی آلبانی برایش حسابی گران تمام میشد چون میدانستند آمارریزش نیرو بالا وانقلاب پوشالی مریم فروخواهد ریخت به همین دلیل سران فرقه قبل ازانتقال اعضا به آلبانی بحث موشکهای مخملی را مطرح کردند. اما درکل هدف فرقه این بود تا اعضا را همچنان درحصارفرقه اسیرنگاه دارند. ولی ظاهرا موشک های مخملی آلبانی مخرب ترازموشک های آلبانی بوده وباعث تخریب انقلاب پوشالی مریم شده وبه همین دلیل سیل ریزش نیروازفرقه افزایش یافت اکثراعضا با پی بردن به این مسئله که بحث های کشکی انقلاب مریم سرپوشی برای نگاه داشتن آنها درفرقه بوده است. با افزایش ریزش نیروسران فرقه به وحشت افتاده وبرای جلوگیری ازادامه این روند به ترفند های مختلفی ازجمله محدود وکنترل کردن تردد نفرات به داخل شهر ودرنهایت انتقال اعضا به مکانی دور ازشهربکار بستند.بعنوان مثال مهدی ابریشمچی به همراه احمد واقف برای اعضا نشست گذاشته وبه آنها گفته: ما مجاهد خلقیم ویک مجاهد نباید در آپارتمان زندگی کند، گوشی و اینترنت نباید داشته باشید وهمه می بایست ساعت هفت غروب در مقرهایشان حاضر باشند و… ما می خواهیم یک اشرف در اینجا درست کنیم”. که درآن نشست ظاهرا اعضا عصبانی شده ومهدی ابریشمچی را مورد خطاب قرارداده وگفتند اینجا هم می خواهید اشرف درست کنید؟ باززندان سازی ، ایجاد پست های نگهبانی وتولید کارهای پوشالی؟ ما که اینجا هزاران کیلومترازمرزایران فاصله داریم چطورمی خواهیم سرنگون کنیم؟ که درآن نشست احمد واقف ازدیگر مسئولین سازمان خواست بحث و فضای نشست را عوض کند به نفرات گفته من شنیده ام وقتی شما بیرون میروید به دنبال زنان ومکانهای نا مناسب می روید؟ که یکدفعه فضای جمع متشنج شده همه به این حرف او اعتراض کرده وبه ابریشمچی گفتند این چکاره است که وسط حرف ما میپرد وتهدید می کنند که اگه یکبار دیگر احمد واقف را به نشست بیاورید ما هم دیگر درچنین نشست هایی حاضر نمی شویم. با جمع بندی این موارد میتوان چنین نتیجه گرفت که شرایط آلبانی کیفا با عراق برای فرقه رجوی متفاوت است و دیگر بحث های پوشالی که صرفا برای انحراف اذهان اعضا و اسارت هرچه بیشتر آنها تنظیم میشد نمیتواند پاسخگوی این مرحله باشد اعضا به چنان آگاهی رسیدند که دیگربرای این مزخرفات تره هم خرد نمی کنند باید در هفته ها و ماههای آینده منتظر حرکات اعتراضی گسترده تری از طرف اعضا بود که لاجرم به ریزش و جدایی هرچه بیشتر نیروها و فروپاشی تشکیلات ضد انسانی رجوی راه خواهد برد.
: تورج :