باز هم تناقض گویی دیگری از مریم رجوی رئیس جمهور خود انتصابی و مادام العمر فرقه رجوی
در سالگردی دیگر از هشتم مارس روز جهانی زن شاهد بودیم که مجددا مریم رجوی چگونه از آزادیهای زنان ایران زمین سخن گفت و وعده هایی داد که سراسر تناقض بود.
چرا میگویم تناقض؟
در یک نگاه متوجه میشویم که مناسبات درون سازمان مجاهدین خلق اصلا با تبلیغاتش در دنیای بیرون همخوانی ندارد. شاید مطالب زندگی زنان موجود در سازمان مجاهدین خلق را شنیده و یا خوانده باشید و بدانید که زندگی زنان در سازمان مجاهدین خلق یک زندگی بسیار وحشتناک میباشد که چه بسا در کمتر جایی سراغ داشته باشید.
زنانی که در چنبره مرگبار این فرقه وحشت و ترور گرفتار آمده اند و راهی برای گریز ندارند؛ زنانی از میان رها شدگان همچون خانم ها بتول سلطانی و حمیرا محمد نژاد و زهرا میر باقری و زهرا معینی و مریم سنجابی و فرشته هدایتی و نسرین ابراهیمی و… که همگی زمانی از مسئولین و فرماندهان سازمان و به عبارتی ارتش آزادیبخش ملی بودند که از آن فرار کرده و خود را نجات دادند. همگی یک حرف مشترک داشتند و دارند که ماندن در مناسبات سازمان مجاهدین خلق زندگی نیست بلکه شکنجه روحی و روانی میباشد که باید علاوه بر تحمل این سختی، به یک سختی دیگر هم تن بدهند و آن به عقد ازدواج مسعود رجوی در آمدن است.
این زنان آزاده بارها در خاطرات نویسی و مصاحبه های تلوزیونی به شرایط بسیار اسفبار زنان در فرقه رجوی اذعان کرده و حقایق را به مردم گفته اند. حالا باز مریم رجوی یک شوی دیگر را ترتیب داده و همانند سالهای قبل تعدادی را با وعده و وعید و نیرنگ به صحنه آورد تا با وارونه نمایی واقعیت ها به اصطلاح از حقوق زنان ایران دفاع نماید و حق آنها را بخواهد.
این نهایت بی شرمی و وقاحت است که دست به چنین کاری بزند که البته در این رابطه رجوی چیزی کم ندارد و روی سنگ پای قزوین را سفید کرده است. باید به مریم رجوی گفت که اگر آزادی زنان خوب است چرا برای زنان درون سازمان حتی به اندازه یک ذره خوب نیست؟ اگر آزادی خوب است چرا زنان داخل سازمان را مختار نمی کنید تا خود آگاهانه انتخاب نمایند که هر کجا دوست دارند زندگی کنند؟ درب ها را باز کنید و فرصت بدهید تا آنها انتخاب نمایند، موانع را از سر راه آنان بردارید و ببینید که چه درصدی از همان زنان باقی خواهند ماند. خودتان بهتر از هر کسی میدانید که نباید به چنین ریسکی دست زد چون بعد پشیمانی بسیاری برای شما خواهد ماند و مایه آبروریزی شدید برای شما و سازمان تان خواهد شد. زیرا همگان خواهند دید که اکثریت قریب به اتفاق زنان حاضر در سازمان، شما و سازمانتان را ترک خواهند کرد و شما دیگر نخواهید توانست که در انظار عمومی خود را نشان دهید و باید همانند رهبر عقیدتیتان مخفی شده و از پاسخگویی فرار کنید.
مطلقا نباید به این حرکات و حرفهای پوچ این فرقه و سایر کسانیکه دم از آزادی توسط این فرقه می زنند توجه کرد. ما سالهای متمادی در بین این افراد زندگی کرده ایم و تجارب بسیار در این زمینه داریم و میدانیم که هر چه میگویند دروغ است و فقط و فقط برای بقدرت رسیدن از این حرفهای قشنگ میزنند وگرنه شاخص وجود دارد و کسی که مدعی است که این سازمان درست میگوید باید ثابت نماید.
مگر می شود زنان در درون سازمان از کمترین آزادی برخوردار نباشند و بعد به دنبال آزادی زنان در ایران بود؟ زنان در داخل سازمان حق انتخاب همسر و ازدواج کردن و بچه دار شدن ندارند بعد مریم رجوی مدعی است که در ایران زنان برای ازدواج محدودیت دارند و مشکلاتشان مانع از ازدواج آنان است. زنان در داخل سازمان حق تردد به بیرون از پادگان ها و حتی تردد آزادانه در داخل پادگان ها را ندارند و بعد مریم رجوی مدعی است که در ایران زنان بدون اجازه حق مسافرت به خارج از کشور ندارند. زنان در داخل سازمان حق انتخاب لباس تحت هیچ شرایطی ندارند و بعد مریم رجوی مدعی است که در ایران حجاب اجباری وجود دارد.
باید به مریم رجوی گفت که”کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی” یا اینکه”تو که لالایی بلد هستی چرا خودت خوابت نمی برد؟” مریم رجوی برای زنان ایران خوب بلد است نسخه بپیچد اما وقتی به زنان داخل سازمان می رسد آنها را کور و کر می خواهد تا به هر نحو ممکن از آنان سوء استفاده بشود.
مریم رجوی خوب می داند که اگر کمترین آزادی در درون تشکیلاتش به رسمیت بشناسد موجب فروپاشی آن خواهد شد چرا که صرفا به دلیل اختناق ذهنی و عینی حاکم در درون سازمان است که نیروها حفظ و کنترل می شوند. این تشکیلات دروغین فقط و فقط می تواند با حقه و نیرنگ و دروغ نگاه داشته شود. باید از مریم رجوی پرسید که آن جامعه بی طبقه توحیدی که از آن دم می زنی کجاست و حد آزادی در آن چیست؟ چرا مناسبات درون سازمان دقیقا برعکس ادعاهایت است؟ چرا این مدینه فاضله ابتدا در داخل تشکیلات برپا نمی شود و همه چیز برعکس است. چرا فدا و صداقتی که به نیروها آموزش داده می شود شامل رهبری فرقه نمی گردد؟
چنین چیزی البته که مشاهده نشده و نخواهد شد؛ زیرا مناسبات فرقه ای همین است. مناسباتی که بر پایه قدرت طلبی مطلق رهبر فرقه سوار است و از نیروها فقط برای رسیدن به اهداف پلید استفاده ابزاری می شود، وگرنه واقعا اگر هدف مبارزه بود که مسعود رجوی خود را سالیان مخفی نمی کرد و از آن شربت شهادتی که برای دیگران تجویز میکرد خود از آن ابا نمی نمود و می نوشید تا به بهشت برین برود. چرا خودش از نوشیدن این شربت فراری است؟ چرا که مطلقا به بهشت و جهنم اعتقاد ندارد.
اما در پایان سخن که بمناسبت روز جهانی زن آغاز کردیم تاکید بکنم که زنان در مناسبات اهریمنی سازمان مجاهدین خلق نیازمند کمک هستند و از همه افکار عمومی و هموطنان آزاده میهنم درخواست دارم که به کمک این زنان مظلوم بشتابند و از هیچ کمکی دریغ ننمایند.
به امید آزادی هر چه زودتر این زنان ستم کشیده از ظلم رجوی
بخشعلی علیزاده