برادر عزیزم اکنون باز عیدی دیگر از راه رسید و بابا و مامان و بقیه خواهران و برادرانت چشم به راه هستیم و جای تو را در کنار سفره هفت سین خالی می بینیم.
اکنون سی و هفت سال از نبود تو در کنار ما گذشته است و هر لحظه بابا و مامان نام تو را صدا می زنند وقتی برای ملاقات با تو به اشرف می آمدم بعد از بازگشت نمی دانستم که چه جوابی به آنها بدهم. تو که این گونه بی وفا نبودی و همیشه کمک کار همه ما بودی چی کاری با تو کردند که اینگونه عاطفه در تو خشکیده است ولی ما با توجه به شناختی که از ماهیت رجوی داریم می دانیم شاید اکنون شما از خودتان احساسی نسبت به پدر و مادر و بقیه خانواده خود نداشته باشید ولی این حس و عاطفه هیچ وقت از بین رفتنی نیست و می دانم که در خلوت خودت همیشه به یاد ما و محل خودت رستم کلا هستی.
برادر خوبم امروز سر باغ بودم وقتی چشمم به شکوفه درختان آلوچه و غنچه های باز شده دیگر درختان نگاه می کردم دلم می خواست اینجا بودی و خوب نگاه می کردی که خداوند چه نعمتی به ما داده است ولی متاسفانه با توجه به سیستم مغزشویی که رجوی بر روی شما انجام داده به ذهنتان هم نمی زند که از این گونه نعمت ها و زیبایی ها لذت ببرید.
در ضمن باید یادت باشد که باغ بابا بزرگ اکنون پر از درختان انار و پرتغال است و صحنه جالبی بوجود آورده است و بهتر است خودت از نزدیک آنها را مشاهده کنی. من و بقیه اعضای خانواده آرزو داریم از مناسبات جهنمی رجوی خارج شده و زندگی جدیدی را آغاز کنی همان گونه که دیگر دوستانت این کار را انجام دادند. برادر خوبم فقط باید اراده کنی چون دیگران دوستانت این کار را انجام دادند. اکنون باید دیگر فریب شعارهای توخالی مسئولین سازمان را نخوری چون پیش خودت فکر کن که چند سال است که رجوی وعده سرنگونی می دهد آیا توانست گام مثبتی در این مسیر بردارد؟ او سعی دارد که با فریبکاری شما را نزد خودش نگهدارد تا به زندگی شاهانه خود ادامه دهد.
زیاد حرف زدم سال جدید را به تو برادر خوبم محمد مهدی تبریک عرض می کنم و باشد که سال آینده سال رهایی تو از فرقه رجوی باشد و شروع یک زندگی جدید.
ما همه اعضای خانواده پیشاپیش به تو تبریک می گوئیم و آرزوی سلامتی شما را داریم. عکسی از مادر برای تو می گذارم که وی در نبودن تو چقدر سختی کشیده و شکسته است.
دوستدار همیشگی تو برادرت حسین ثابت رستمی از رستم کلا – مازندران
اسفند 97