وحشت مجاهدین از باز خوانی حوادث دهه شصت


برای پاسخ دادن به سئوال باید گفت که حرکات مجاهدین و عوامل آن در رابطه با اتفاقات دهه شصت چگونه می باشد. برای شناخت بیشتر نسل جوان از اتفاقات دهه شصت و اینکه چرا رجوی دست به سلاح برد لازم است که در این رابطه مستند و فیلم هایی ساخته می شد تا همه به ماهیت واقعی شان پی ببرند و بدانند که چگونه نسلی که هنوز شناختی از ماهیت واقعی رجوی نداشته به دام آنان افتاده و جانشان را از دست دادند.

در این باره باید به فیلم هایی اشاره کرد که توسط کارگردانان و مستند سازان تهیه و برای افشاگری ماهیت رجوی نیز افشاگری جدا شدگان موثر بوده و به همه ثابت کرد که رجوی ماهیتی دوگانه داشته و در ظاهر خوب ولی در باطن جنایت کار می باشد.

با این وضعیت باید گفت که افشاگری ها چه ماهیتی دارد که این گونه سران فرقه رجوی و عوامل آنان به دستور سران شان افسار پاره می کنند که نخیر این گونه نیست و ماهیت ما انقلابی است!!! و یا در برنامه های تلویزیونی خود به نام پرونده سعی می کنند خود را مبرا از هر گناهی نشان دهند و این گونه اراجیف. اگر شما مشکلی ندارید پس چرا هر بار با پخش این برنامه ها و رو شدن ماهیت تان این گونه خود را خراب می کنید. چیزی که ما از ماهیت مناسبات رجوی می دانیم تمام مستندها و فیلم ها دقیقاٌ فقط گوشه ای از حقایق پنهان داخل روابط و مناسبات تشکیلاتی را نشان می دهد چون هنوز کار زیادی دارد تا همه به ماهیت واقعی رجوی بطور کامل پی ببرند.

اما از جانب دیگر باید گفت که با پخش یک مستند و یا فیلم و حرف یک فرد که از سازمان انتقاد می کند دستگاه تبلیغاتی رجوی سعی می کنند با هزاران بهانه او را خراب نموده و خودشان را مبرا از گناه نشان دهند. اگر شما ریگی به کفش ندارید پس چرا حاضر به پاسخگویی و یا مناظره تلویزیونی نیستید و همیشه از عنوان سخنگو سازمان سعی دارید به بعضی از ابهامات جواب می دهید. اگر مشکلی نیست چرا حاضر نمی شوید در اروپا با جدا شدگان به بحث پرداخته تا اگر حرفتان درست باشد سرتان را بالا بگیرد ولی این گونه نیست نیرویی که بیش از دو دهه در مناسبات شما زندگی کرده باشد و به تمام ابعاد خیانت و مناسبات سازمان اشراف پیدا می کند می داند که تمام حرفهای رجوی در مورد پاک بودن مناسبات و به اصطلاح انقلابی بودن و زائده جنگ عراق علیه ایران نبودن دروغی بیش نیست و اکنون هم با تمام دریدگی سعی می کنند با به صحنه آوردن نفرات معلوم الحال خود روی افشاگری های جدا شدگان و دیگران خاک بپاشند. اگر قلم به دستان رجوی قدری انصاف می داشتند می توانستند از خودشان سئوال کنند که چرا همه جدا شدگان یک حرف ثابت برای گفتن در مورد خیانت رجوی دارند ؟ چرا برای یک لحظه هم شده به این افشاگری ها شک نمی کنید و از خودتان سئوال نمی کنید تا به ماهیت رجوی پی ببرید؟ چرا وقتی این همه افشاگری علیه رجوی برای شناخت بهتر ماهیت او وجود دارد خودشان را به کودنی زده و انگار اتفاقی نیفتاده است؟ چرا هنوز قلم بدستان بی حال و بیبوته رجوی فکر می کنند با ردیف کردن یک مشت کلمات روی خیانتی که رجوی علیه مردم ایران انجام داده را بپوشانند؟ باید به همه قلم بدستان مزدور و جیره خوار رجوی گفت هر چقدر می خواهید اندر باب مستندها و فیلم ها و افشاگری های جدا شدگان روده درازی کنید ولی بدانید که ما می دانیم که هر کدام از این افشاگری ها دقیقاٌ به کجا می خورد که بوی سوختگی از جانب شما بیرون   می آید. بهتر است به مریم قجر گفت تا می توانید از شعارهای مسخره و عوام فریب خود در مورد به اصطلاح آزادی و زنان و… استفاده کنید ولی چیزی که نمود بیرونی دارد درد و سوزش بی اندازه شما در مقابل دوستان جدا شده می باشد پس باید گفت که مریم قجر بسوز که هنوز جا برای سوختن تو و نفراتت باقی است.

انجمن نجات – مرکز استان مازندران

هادی شبانی 

خروج از نسخه موبایل