معضل جدید تشکیلات رجوی در آلبانی، مواجهه اسرای اردوگاه اشرف، با جداشده ها در خیابان های تیرانا و سایر محل هاست. از یک طرف اعضاء را نمی شود مثل عراق، ممنوع الخروج کرد، چرا که نمی توان ادعا کرد که تهدیدهای تروریستی وجود دارد، از طرف دیگر سازمان نمی تواند جلوی تردد آزادانه جداشده ها در خیابان ها را بگیرد تا با نفرات سازمان روبرو نشوند!
اخبار اولیه از درون تشکیلات حاکیست که مریم عضدانلو رهبر خودخوانده فرقه رجوی، گفته:
” همه نفرات بریده از تشکیلات، که حتی در نقش هوادارهستند، باید از آلبانی خارج شوند تا این بی مرزی بین مجاهد اشرفی و بریده که مدعی هواداری از سازمان هم هست وحتی از فرقه حقوق می گیرد و در خیابان های تیرانا با یکدیگر مواجه می شوند از میان برداشته شود، چون ادامه این وضعیت باعث می شود که برخی در تشکیلات، آب زیر پوستشان برود و هوای بیرون آمدن به سرشان بزند”
شنیده ها از تهیه یک لیست 35 نفره برای قاچاق به اروپا توسط یک کشیش جداشده به نام بهروز قربانی در نروژ که سال 70 از سازمان جدا شده و الان هم با فرقه در تماس است، می باشد. به کسانی هم که از سازمان بهرترتیب جدا شدند، گفته می شود که سازمان در حال جور کردن کارشان برای فرستادن آنها به سایرکشورهای اروپائی می باشد. این روند غیرقانونی که سازمان در صدد انجام آن است تا چه اندازه درست است و به نتیجه خواهد رسید، آن را زمان مشخص خواهد کرد.
اما آنچه را که می توان نتیجه گرفت این است که روند جداشدن از سازمان و درخواست های خروج، روبه فزونی گرفته و ترفند های سران فرقه، بی اثر شده است. اکنون زنگ خطر مواجهه جداشدگان با نفرات داخل سازمان به صدا در آمده و به یک اپیدمی خطرناک تبدیل شده است. در این میان، تشکل های جداشدگان بیش از پیش، سازمان را تحت فشار گذاشته است و سازمان را مجبور به صرف هزینه های کلان نموده و به دنبال قاچاقچی می گردد تا کار خروج جداشده ها از آلبانی را پی گیری کنند.
شایان ذکر است که این مسیر قاچاق که از یونان خواهد گذشت، مسیری پرخطر و پرریسک بوده و زندانی شدن از اولین تبعات این کار غیرقانونی است. اما برای سازمان دفع کردن این خطر در اولویت است و مهم نیست چه نتیجه ای داشته باشد.
از نظر سازمان، جدا شده ها اگردر زندان باشند، خطر بسیار کمتری، نسبت به تردد آزادانه در خیابان های تیرانا دارند. بنابراین می بایستی برنقش مثبت جداشده ها، علیه فرقه رجوی در آلبانی تاکید کرد که کوچکترین تحرک آنها، سازمان و شخص مریم عضدانلو را به وحشت می اندازد.
سازمان در آلبانی، نسبت به جداشده ها، چندین روش را دنبال می کند، زدن اتهام جاسوسی برای رژیم اولین اتهام است، برچسب های دزدی، هم جنس بازی، کارتن خوابی و متعاقب آن دستگیری و زندانی شدن از اتهامات دیگر است، تا بدین وسیله ضمن مشغول کردن جداشده ها به امور عادی، از جداشدن اعضای دیگر نیز جلوگیری کند.
واقعیت این است که جداشده ها باید ارزش کارهای خود را بدانند ازاین بابت که سران فرقه منحوس رجوی، در تلاشی خستگی ناپذیر و شیادانه هستند تا هریک از جداشده ها را از مسیر تقابل و افشاگری علیه سازمان منحرف کرده و به مسیرهای انحرافی دیگرهدایت کنند.
اما سران فرقه رجوی باید بدانند، جداشده ها در هرکجای دنیا که باشند، دست از افشاگری های به حق خود و افشای جنایات فرقه رجوی، برنخواهند داشت…
فرید