جیغ بنفش مریم…

مریم قجر عضدانلو، همسر اول مهدی ابریشمچی، که خیلی دوست دارد، اسم همسر دوم خود را روی خودش گذاشته و خود را مریم رجوی بنامد، (گرچه منفورتر از نام”رجوی” در تاریخ ایران نداریم و این پیرزن بدبخت، ابلهانه بدان افتخارمی کند!)، در مطلبی به داد و فغان پرداخته است.
مریم عضدانلو، که در فقدان و پس از فرار مسعود رجوی، خود را سکان دار فرقه منحوس رجوی می داند، گفته است:
” دستگیر‌شدگان در معرض شکنجه و اعدام قرار دارند، خواستار اقدام فوری دبیر کل ملل متحد، کمیسر عالی و شورای حقوق بشر ملل متحد و سازمان‌های بین المللی مدافع حقوق بشر برای آزادی آنان و تعیین هیات‌هایی برای بازدید از زندان‌های رژیم و دیدار با این زندانیان شد.”
همیشه آمار و ارقام و ادعاهای مجاهدین در هاله ای از ابهام قرار داشته است، چرا که این سوداگران شکست خورده قدرت، برای رسیدن به مقصود شیطانی خود از هر ابزاری سوءاستفاده کردند. آمارهای ساختگی این فرقه ای ها، هرگز محلی از اعراب در واقعیات، نداشته است.
این بار هم برای اعلام وجود خائنانه خود، دست به دامان ارگانهائی شدند که هرگز به کارکرد مثبت آنان اعتقادی نداشتند.
فرقه منحوس ودیکتاتور رجوی، در طی تاریخ ننگین – نزدیک به چهل ساله خود، هرگز اجازه مانیتورینگ از مناسبات و زندان های خود را به این ارگان ها ندادند. هر دولتی برای ایجاد نظم در جامعه، محل هائی برای نگه داری افرادی دارد که دست به جرم و جنایت زده و امنیت عمومی کشور را به خطر می اندازند و مخل آسایش عمومی هستند. طبعا این محل ها هم که زندان نامیده می شوند، ثبت شده و ارگان های حقوق بشری هم کمابیش از آن محل ها اطلاع دارند و درصورت نیاز، بازدید هم از آنها کرده اند. اما نکته مهم در مورد فرقه رجوی این است که تقریبا تمامی افراد فرقه تجربه زندان های سازمان را دارند، عده ای هم در آن زندان ها کشته و سربه نیست شدند. اما، هرگز احدی اجازه بازدید از آن زندان ها را نداشته است.
تجربه عینی من در زندان مجاهدین و صحبت هایم با دیگر زندانیان، نشان داده است که، هرگز، حتی در فرم هم، کسی اجازه نداشته که از زندان های مجاهدین بازدیدی داشته باشد! مگر رهبران مجاهدین، مسئولین دولت و … هستند که به خود مجوزهای سرکوب گسترده و زندانی کردن اعضای بی پناه داده اند؟ کدام یک از دهها زندان مجاهدین در عراق، تحت نظر یک ارگان حقوق بشری بوده است و اساسا آیا یک جریان غیر حکومتی میتواند زندان و … داشته باشد؟
سئوال اصلی از مجاهدین که هرگز پاسخ داده نشده است، این است که:
آیا مجاهدین قبول می کنند که زندان دارند؟
بحث و مذاکره با مجاهدین، در مورد الفبای داشتن زندان است! رهبران مجاهدین بقدری وقیح و شنیع هستند که تا به امروز، هرگز قبول نکردند که زندان داشته اند و اعضای خود را شکنجه کرده اند.
مسعود رجوی، رهبر بزدل وفراری فرقه که معلوم نیست به کدام سوراخ موش خزیده و لقب شیر خفته هم به خودش داده است، زندان در مجاهدین را، در نشست های درونی، رحمت در لباس غضب، می نامید! اگر مجاهدین به نحوه اداره زندان ها، در ایران 80 میلیونی، ایراد می گیرند، خوب است دیدگاه های خود در مورد این مسئله را ابتدا تبیین کنند.
مجاهدین و رهبرانشان، باید روزی بالا بیاورند که زندان داشته اند و شکنجه هم کرده اند. جامعه جداشدگان از این فرقه، سالهاست که می کوشد، به این مهم، جامه عمل بپوشاند! اما متاسفانه تا به امروز این فرقه هرگز به این سئوال جواب نداده است. که آیا زندان دارد یا نه؟ البته دیر نیست که دیوارهای سرکوب در فرقه که ترک برداشته است، شکسته شده و اعترافات مهمی در مورد زندان های مجاهدین افشا شود.
سازمان باید جواب بدهد، که چرا اعضای خود را در زندان های قرون وسطائی اش، ماهها شکنجه و زندانی کرده است؟
در فرقه رجوی، سالها، شکنجه، زندان انفرادی، بدرفتاری، یک روش روتین علیه اعضای نگون بخت بوده است…
فرید

خروج از نسخه موبایل