بقول معروف هرچه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک!!!!
سالیان است که بعضی از نهادهای بین المللی که در راستای حفاظت از حقوق خلقها تاسیس شد سیر نزولی خودشان را سریع طی طریق کرده اند و خود عاملی برای سرکوب خلقها تبدیل شده اند.
هنگام حمله صربها به مسلمانان در سربرنیتسا نیروهای حافظ صلح هلندی را کنار کشید و حدود 8000 نفر قتل عام شدند، در سریلانکا بیش از 15000 از تامیلها قتل عام شدند، در میانمار هزاران نفر کشته و آواره شدند و در عراق وقتی آمریکا برای اشغال وارد شد چشم خود را بست و هزاران نفر کشته و آواره دیگر دیار شدند و صدها فاکت و نمونه دیگر.
کمیساریای عالی امور پناهندگان یکی از همین نهاد های بین المللی است، روزگاری برای مصاحبه با من به عراق آمد و ساعتهای متمادی از روزی که بدنیا آمدم تا همان لحظه های که پشت میز و رو در رو همه را ثبت کرد و من را به عنوان پناهنده ثبت نام کرد.
با اینکه بارها شنیده بودم که این ارگان بین المللی در کارنامه خود جز خیانت چیز دیگری نداشته و ندارد ولی باز خوش باور بودم که کمیساریا حداقل با ما که ثبت نام شده ایم این کار را نخواهد کرد ولی دیدم براحتی همه موازین اخلاقی را کنار زد و ما را رها کرد. آیا باز در این بین زدو بندی در کار بود و هست و خواهد بود؟
چرا کمیساریا تا فرجام نهایی و تعین و تکلیف همه چیز را قطع و اعلام کرد پرونده شما بسته شده است؟
خب نباید از این ارگان بین المللی که به علت عدم نظارت خودش هزاران نفر کشته و آواره شدند انتظار بیشتری داشت، کمیساریا با زدو بند با فرقه رجوی و تعدادی از دولتمردان آلبانی کاری که فرقه رجوی میخواست را انجام داد قطع کردن تمامی حمایتهای انسانی و حتی وعده هایی که خودش داده بود به آن عمل نکرد، یعنی قبل از قطع کمکها کار برای جدا شده ها از فرقه مجاهدین خلق پیدا کند ولی حتی اینکار را نکرد.
باید دید چه کسی بیش از همه از این کار ضد انسانی خوشحال و سود میبرد؟
طبق اخبار موثق از درون فرقه مجاهدین با تعطیلی رمسا و قطع کمکهای کمیساریای عالی پناهندگان این فرقه جشن گرفت این خوشحالی فرقه مجاهدین خلق بابت چیست؟ فرقه رجوی که باصطلاح همیشه دنبال کمک به تهیدستان و خلق های تحت ستم بوده پس چه شد که یک مرتبه از کارهای ضد انسانی کمیساریا به وجد آمده و جشن میگیرد و میگوید رفتن کمیساریا و قطع کمکها حتی از بسته شدن سفارت ایران در آلبانی مهمتر بوده است پس باید نتیجه گیری کرد که همه این موارد زیر سر این فرقه درهم شکسته و معلوم الحال است.
آیا با این کار میخواهد جلو سیل جدا شده ها را در آینده نزدیک بگیرد؟
اگر فرقه مجاهدین فکر کرده با قطع کمکها ما میدان خالی میکنیم در اشتباه محض بسر میبرد چون حتی اگر شده خیابانها را جارو کنیم به ماندن ادامه میدهیم و اگر فکر کرده برای گرفتن مستمری سر تعظیم فرود میآوریم باز در اشتباه فاحش بسر میبرد گدایی میکنیم ولی سر تعظیم هرگز.
بار حمالان بدوش خود کشیدن ننگ نیست
زیر بار منطق نامرد رفتن مشکل است
آیا توطئه علیه جدا شده ها به پایان رسیده است؟ خیر، ولی ما جدا شده ها آمادگی هر سختی و توطئه ای را داریم. ببینیم این کار سخیف و خائنانه کمیساریا و فرقه به کجا می انجامد؟
علی هاجری