آقای علیرضا معدنچی که بخاطر حضور زیادش در سیمای دروغ پراکنی رجوی، نظر کرده بنظر میرسد، باین حد قناعت نکرده و به مقاله نویسی هم روی آورده وطی یک نوشته ی طولانی درصدد اثبات جبری بودن جانشینی باند رجوی برآمده ودراین راه، خصوصیات یک جریان آلترناتیو را روشن نموده و فرقه ی رجوی را صاحب انحصاری این صلاحیت دیده است!
من شخصا اگر بجای او بودم، مسئله را اینگونه باز نمیکردم تا خواننده روشنتر شده ومچم را گرفته وبگوید:” فلانی این صفت ها که در باند رجوی نیست”.
قسمت هایی ازاین مقاله ی رسوا را از سایت خود فرقه ی رجوی نقل کرده، نقدش میکنم که ضمن تنویر افکار عمومی، باین پیر مرید رجوی بگویم که اگر میتوانی و قادر به تامین نان و آبی برای خودت هستی، دست باین حماقت ها نزن!
باهم بخوانیم:
” ویژگیهای آلترناتیو: دارای رهبری مشخص و شناخته شده است که از بطن مبارزه و پیکار بی‌امان با این رژیم سفاک برآمده و صلاحیت خود را در هدایت و رهبری مقاومت، طی یک دوره طولانی به اثبات رسانده است”.
لابد منظورت مسعود رجوی است؟!
او هرکاری کرده، الا اینکه صلاحیت خود را در رهبری حتی زیر دستانش نشان دهد!
اونگذاشت که همرزمان وزیردستانش ازحق انتخاب کردن وانتخاب شدن استفاده کند وهمگی آنها را به انسان های چشم وگوش بسته و نیروهای نظامی عراق تبدیل کرد.
مردان را به بیگاری فیزیکی وزنان را به بردگی جسمی و جنسی واداشت و…
دوباره:
” دارای یک برنامه سیاسی مشخص با شاخص نفی هر گونه دیکتاتوری است و برای ساختن ایران آباد و دموکراتیک فردا نقشه‌مسیر سنجیده و حساب‌شده خود را دارد، در مورد آلترناتیو شورای ملی مقاومت این برنامه و نقشه‌مسیر را در برنامهٔ ۱۰ماده‌یی خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران می‌توان دید”.
شورای کذائی رجوی، قادر به کنترل رجوی نشد و ازهم پاشید وآنچه برجای ماند، عمله واکره های رجوی بودند که خاصیت انسانی خود را طی برنامه های متعدد مغز شوئی ازدست دادند!
ضمنا، برای اثبات حسن نیت خود، باند رجوی ابتدا باید التزام عملی خود به دموکراسی و…را درتشکیلات خود نشان دهد وفکر نکند که با نبود این کار، کسی به نوشته های فریبکارانه ی روی کاغذ ترتیب اثری میدهد!
یک دیکتاتور مطلق العنان، نمیتواند چیزی را که برای نزدیکان خود دریغ میدارد، به مردم ارزانی دارد وتازه، این درحالی است که بپذیریم دموکراسی بمعنای اعمال قدرت وحکومت اکثریت مردم است با رعایت حقوق اقلیت واینجاست که شما باید توضیح دهید که اساسا مردم چه نقشی درانتخاب مسعود رجوی وتشکیلات عملا موجود او دارند؟!
سپس:
“این آلترناتیو برخوردار از یک فراگیری ملی است و هم‌چون شورای ملی مقاومت، همه تنوعات ملی، قومی، مذهبی و تمایلات و گرایشهای مختلف سیاسی را با قید نفی دیکتاتوری شاه و شیخ در بر می‌گیرد”.
هیچ تنوع قومی درتشکیلات رجوی وجود ندارد و استفاده ازفرهنگ وزبان غیر از فرهنگ رجوی، آنچنان جرم بزرگی است که اعضای جدا شده ی تشکیلات رجوی، براثر فشارهای مداوم ومنع کردن ها، زبان مادری خود را تا حدود زیادی فراموش کرده اند!!
همچنین:
” این آلترناتیو در درون خود، بایستی برخوردار از مناسبات دموکراتیک باشد؛ کما اینکه شورای ملی مقاومت تنها با اتکا به این سرشت دموکراتیک توانسته است دیرپاترین ائتلاف سیاسی تاریخ ایران را در گذر از بسا تندبادهای سیاسی، طی ۴دهه حفظ کند و این تجربه منحصربه‌فرد را به ثبت دهد”.
بعد از گذشت مدت بسیار کوتاه، این عکس رجوی بود که بربالا سر دیگر اعضای شورا نصب شده بود وآنها با مشاهده ی انحصار طلبی علاج ناپذیر مجاهدین رجوی، سریعا ازشورا خارج شده و غیر دموکراتیک بودن آنرا عملا نشان دادند!
شما چطور میتوانید ادعا کنید که یک شورایی که عمرش چند ماه بیشتر نبود، دیرپا ترین ائتلاف سیاسی تاریخ ایران است؟
چنین مدعی ای باید خیلی بی شرم باشد!
همینطور:
” این آلترناتیو بایستی هم به‌لحاظ سیاسی و هم به‌لحاظ اقتصادی مطلقاً مستقل و متکی بر منابع و توانمندی‌های خود باشد. روشن است که اگر شورای ملی مقاومت و نیروی محوری آن از این استقلال برخوردار نبودند و چشم به این یا آن قدرت می‌داشتند، به هیج وجه قادر به ایستادگی در برابر توفانهای بنیان‌کن این ۴دهه نبودند”.
باند رجوی، زمانی مزدور صد درصدی صدام بود وحالا هم عربستان است ومغازلاتی با دیگران هم دارد و مستقل نیست!
درمورد دیگر، جوابتان این است که شما چشم طمع تان به آمریکاست که انصافا ملاحظه ی تان را درسطوح پایین تر- مثلا درحد دستور به دولت آلبانی که مانع سفر خانواده های درگیر برای ملاقات فرزندانشان باشد – ازشما حمایت میکند اما بلحاظ نبود پایگاه اجتماعی تان وحضور غیر فعال دربین مردم، حساب خاصی رویتان بازنکرده وبنظر میرسد که احمد چلبی های دارای پایگاه اجتماعی، انتخاب اول این ابر قدرت خونریز باشد!!
وحید
این خصوصیات در باند رجوی نیست
