دولت و ملت فرانسه امروز بیش از هر زمان دیگری به ماهیت فرقه رجوی پی برده است و بر این اساس با گردهمایی ۱۷ ژوئن آنان در فرانسه مخالفت نموده است زیرا ویژگی های :
تبعیت محض وکورکورانه از رهبران، ریاضت کشی، تعصب های بی جا، عملیات انتحاری، خود سوزی ، ترور و پولشویی که از جمله خصوصیات این فرقه است کاملا برای آنان آشکار شده است و بی تردید حضور چنین فرقه هایی با این ویژگی ها در هر جامعه ای مناسبات و هنجارهای آنرا خدشه دار نموده و با چالش های جدی مواجه خواهد ساخت، از همین رو دولت فرانسه با احساس خطر، حضور آنان را یک تهدید جدی قلمداد نموده و ممنوعیت این گردهمایی را اعلام می نماید.
و اما مریم و سایر اعضای فرقه که غرق سرمستی بوده و قهقه های آنان گوش فلک را کر کرده بود به یکباره با دری بسته مواجه می شوند و امیال خویش و نقشه هایشان را نقش بر آب می بینند زیرا دموکراتیک ترین کشور اروپایی به این جمع بندی رسیده که به آنان اجازه حضور در خاکش را نمی دهد و این اقدام برای مریم و اعضای سازمان کابوسی است که خواب راحت را از چشمان آنان ربوده است و مات و مبهوت شده اند و بی تردید گذر زمان ماهیت آنان را بیش از پیش برای همه جهانیان هویدا خواهد ساخت و پناهی برای خویش نخواهند یافت و ضرب المثل از کوزه همان برون تراود که در اوست عینا در مورد آنان صادق است و این تراوش ها زنگ خطری است که در هر جامعه ای به صدا در خواهد امد و زمامداران را بر آن وا می دارد تا چنین فرقه ای را پذیرا نباشند.
و این یک شروع برای از دست دادن اندک امید باقیمانده در اعضا و تسریع و تشدید در فروپاشی سازمان است که مریم به خوبی آن را لمس می کند و پایان رویاهای شیرین خویش را در یافته است و این عاقبت همه کسانی است که به ملت و سرزمین خود پشت کرده و به بیگانگان دل بسته اند.