«گویی اخبار جعلی همه جا هست. احتمالا به این خاطر که دروغ مانند آتش خانمان سوز در رسانه های اجتماعی منتشر می شود و سریع تر و طولانی مدت تر از حقیقت تاثیر می گذارد.» برگرفته از مقاله ای تحقیقی که در مارس 2018 در ان بی سی منتشر شد.
تشکیلات مجاهدین خلق برای انتشار همه گونه جعلیاتی علیه حکومت ایران از این ظرفیت رسانه های جمعی و اجتماعی به خوبی بهره برده است. اما در مقابل این دروغ پراکنی ها چه دستاوردی داشته است؟
در سال 2002 مجاهدین خلق اطلاعاتی درباره آنچه که برنامه تسلیحاتی جمهوری اسلامی می خواند منتشر کرد. از آن پس نزدیک به دو دهه است که این تشکیلات به لشکرکشی تبلیغاتی و تهاجمی خود برای پراکنده کردن اطلاعات دستکاری شده و تکراری علیه جمهوری اسلامی ادامه می دهد. این جعلیات تا کنون بارها از سوی آمریکا و متحدانش به عنوان بهانه ای برای موضع گیری های خصمانه علیه ایران به کار رفته است.
در هفته گذشته، گرث پورتر، تاریخنگار، روزنامهنگار، تحلیلگر و محقق آمریکایی در امور امنیت ملی آمریکا در مصاحبه ای به رادیو اسپوتنیک روسیه گفت که ادعای آمریکا مبنی براینکه ایران برنامه تولید سلاح هسته ای داشت، مبتنی بر مفاهیم دروغینی بود که با پیشتیبانی جامعه اطلاعاتی آمریکا منتشر شد.
پورتر به اسپوتنیک گفت: «بخشی از مشکل این است که جامعه اطلاعاتی آمریکا کاملا درباره این جعلیات سهل انگاری کردند—حتی بسیار سهل انگارانه تر از برخوردی که با پرسش های ها پیرامون سلاح های کشتار جمعی عراق کردند.
او که پیش از این بارها مقالات تحقیقی درباره همین موضوع منتشر کرده است، در ادامه به اسپوتنیک گفت: «این موضوع مبتنی بر یک سری مفاهیم جعلی بود که مقامات ارشد سیا آغازگر آن بودند و حتی در برخی موارد به آن دامن زدند… و بدین ترتیب در فرایند ارزیابی هایی که درباره برنامه هسته ای ایران در درون سازمان سیا می شد، مداخله کردند. این موضوع منجر شد به اینکه مدارکی که از مجاهدین خلق گرفته بودند و اساسا ساخته و پرداخته اسرائیلی ها بود، تایید شود تا به اصطلاح مسجل شود که ایران برنامه فعال تولید سلاح هسته ای دارد.»
اوج موفقیت مجاهدین خلق در این معاملات کثیف –شامل فروش اخبار جعلی و خرید صدای طبل جنگ— در ماجرای شخصیت تخیلی ای به نام حشمت علوی دیده می شود که چند هفته پیش نشریه اینترسپت پرده از راز آن برداشت. رابرت فانتینا چندی پس از انتشار خبر در گلوبال ریسرچ نوشت: « با دقت زیاد در ماجرا در می یابیم که آقای علوی به سادگی وجود خارجی ندارد! او مخلوق شاخه سیاسی سازمان تروریستی مجاهدین خلق است که تنها هدفش سرنگونی حکومت ایران است.»
فانتینا پرسش هایی مطرح می کند: « چرا آمریکا نیاز به روزنامه نگاران ساختگی دارد تا داستان های ضد ایرانی خود را بفروشد؟ به این دلیل نیست که حقیقت به هیچ وجه آنی نیست که امریکا می گوید و بنابراین تکیه کردن بر نویسنده های ساختگی برای داستان های ساختگی، بهترین کاری است که می تواند انجام دهد؟»
او با موشکافی بیشتر درباره مجاهدین خلق و حامیانش در ماجرای حشمت علوی می نویسد: « بیشتر روزنامه نگاران (از جمله نگارنده)، خود را از عموم پنهان نمی کنند. در فضاهای عمومی صحبت می کنند و چهره هایشان نیز به مانند نامشان شاخته شده است. آقای علوی خیالی تا کنون کجا بوده است؟ آیا آنقدر درگیر نوشتن آن مقالات کذایی برای فوربز بوده است که نتوانسته از هر سوراخی که در آن زندگی می کند بیرون بخزد و به طور عمومی درباره مسائلی که برایش اهمیت دارد صحبت بکند؟ نه، این چنین نیست؛ او قادر به صحبت کردن در هیچ همایش، سمپوزیوم و گردهمایی ای … نبود چراکه اساسا وجود نداشت.»
فانتینا در ادامه می نویسد: « این همان”نویسندهای” است که ترامپ از او نقل قول می کند برای توجیه نقض قانون بین المللی و به ارمغان آوردن تهدید جنگی ویرانگر در منطقه ای از دنیا که رییس جمهور های پیش از او پیشرفت های چشمگیری در آن داشته اند. این همان”نویسنده ای” است که نه تنها فوربز بلکه هیل، دیلی کالر، دیپلمات و دیگر رسانه های خبری به اصلاح مسئول، به او تریبون داده اند.»
عسل راد کارشناس روابط بین الملل در وبلاگ لوبلاگ نیز می نویسد که ترامپ و”کابینه تغییر رژیمش” امروزه در حال تبلیغ روی مجاهدین خلق به عنوان جایگزین مناسب برای حکومت ایران است : « رسانه های پرمخاطب به دادن تریبون به گروه های رادیکالی مثل مجاهدین خلق ادامه می دهند و مجاهدین خلق داستان هایی برای آن ها می بافد که راه را برای تغییر رژیم و جنگ با ایران هموار کند.»
راد با مقایسه مجاهدین خلق با کنگره ملی عراق درباره نقش فریب آمیز مجاهدین خلق در راندن غرب به سمت جنگی دیگر در خاورمیانه هشدار می دهد: «بازهم مثل کنگره ملی عراق که ادعا می کرد به دنبال قدرت در عراق نیست ، مجاهدین خلق وانمود می کندکه برای دمکراسی در ایران و به نام مردم ایران کار می کند. در حالیکه هر دوی این سازمان ها از جعلیات برای پیش برد دستور کارشان استفاده کردند، ابزار های دروغ پراکنی در طول زمان تحول یافته اند و مجاهدین در هنر روایت سازی های دروغین استاد شده است.»
او از مجاهدین خلق به عنوان موجوداتی جنگ طلب یاد می کند که در دستکاری رسانه های جمعی مهارت فراوان دارند: « افشاگری هایی درباره نقش مجاهدین خلق در جعل کردن حساب های کاربری غیر واقعی در رسانه های اجتماعی انجام شده است. حساب های جعلی مجاهدین در جهت بزرگنمایی حمایت”ایرانیان” از سیاست های جنگ طلبانه دولت ترامپ، ساخته شده اند. همچنین مجاهدین خلق از حمایت برخی سایت های خبری برای انتشار محتواهای جعلی اش بهره می برد. برای مثال، هیل یک سریال ده هفته ای درباره ایران با حمایت مالی سازمان جوامع ایرانی آمریکایی که از سازمان های پوششی مجاهدین خلق است، منتشر کرده است.
در حالی حامیان مجاهدین خلق در دولت آمریکا بر طبل جنگی همه جانبه با ایران می کوبند، به یادداشته باشید که چنین افرادی و هم کیشانشان بارها دروغ های فراوان گفته اند و تقریبا آغاز هر جنگی را در طول تاریخ رقم زده اند و همچنین، جنگ و پیامد طبیعی آن یعنی خشونت، از تاریخ سوابق مجاهدین خلق جدا نشدنی است.
مزدا پارسی