کدام دموکراسی ؟!

محمد قرائی هم که مداح بدنامی برای رجوی است ، دست به قلم برد تا ثابت کند این کنفرانس ضد ملی نتیجه بخش بوده ولی درعمل، متن نوشته اش ، چهره ی این کنفرانس را کریه تر کرد!
مطلب منتسب به محمد قرائی ،” اشرف شکفت، گل داد و مژده داد” عنوان یافته که دربخشی از آن میخوانیم :
” کنفرانس پنج روزه مجاهدین و مقاومت در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران در حال برگزاری است. سیاستمداران و شخصیتهای تاثیرگذار و نامدار از کشورهای گوناگون به سخنرانی پرداخته و هرکدام از زوایایی، گوشه هایی از ظرفیت و توانایی آلترناتیو معتبر مجاهدین و مقاومت داد سخن راندند”.
نامداری این سیاستمداران سابق که کلا وجزئا اعتراف دارند که برای هر سخنرانی شان بین 40 تا 200 هزار دلار ازمریم میگیرند ، دربدنامی وضد ایرانی بودن آنهاست والبته سود مضاعفی ازبابت اینکه هم پول گرفته اند وهم نیات پلید خود را تبلیغ میکنند، برده اند.
برخلاف اینکه میگویند که حضور توامان خدا وخرما سخت است، ولی استثنائا برای این نام آوران؟! مهیا بوده است!
درادامه :
” سناتور جوزف لیبرمن پس از بازدید از نمایشگاه گفت:‌ اکنون من به اینجا آمده ام و این معجزه را می بینیم. این به ما درسهایی می دهد. نخست این که هر چقدر رژیم علیه اشرفیها جنایت کند آنها هیچوقت تسلیم نخواهند شد. دوم این که داستان خانم رجوی همان داستان مجاهدین خلق است؛ یعنی ایستادگی برای آزادی. یک روز در اشرف ۴ جمع خواهیم شد و آن در تهران خواهد بود”.
قلعه نشینان که تسلیم وتسلیم اند و این سناتور سابق ضد ایرانی باید میگفت که مریم دربرابر خواست ابتدائی خانواده های درگیر دایر بر برقراری ارتباط با این فرزندان واقعا هم مقاومت میکند و اعضای سابقا مجاهد این تشکل را دربدترین شکل اسارت نگه میدارد.
البته این سناتور جیره خوار باید بداند که اگر این اسیران براثر پیری و فرتوتی ازبین نروند، خانواده ها زهر تلخ دیدار با فرزندان خود را به حلقوم مریم و اوخواهند ریخت.
ایستادگی های مریم درهمین حد بوده ودرسایر قضایا، حتی نتوانسته ازناموس خود ودوستانش هم محافظت کند!
شما زمانی درتهران که عجولانه اشرف 4 اش نامیده اید ، میتوانید حاضر باشید که جهان درچنگ عدالت وحریت باشد وشما به جرم انجام جنایت بر ضد بشریت، دردادگاهی که درتهران تشکیل میشود، حضور داشته باشید!
عجله نکنید. بالاخره چنین روزی خواهد رسید.
همچنین :
“آلخو ویدال کوادراس نایب ریس سابق پارلمان اروپا:” مسعود رجوی بحق اشرف را پایتخت مجاهدین نامیده و من گرم ترین درودهایم را به رهبر تاریخی مجاهدین ابراز کنم و برای او آرزوی موفقیت کنم. چون که یک ایران آزاد بسیار به او نیاز خواهد داشت.”
آیا منظور تاریخی بودن ، بمعنای عدم حضور دنیوی وفعلی اوست ؟! ، آیا او مرده است واگر آری، چرا مسئله را به روشنی مطرح نمیکنید؟!
اگر زنده است در وضعیت فعلی که شما همه چیز را وفق مراد خود میبینید ، چرا از سوراخش خارج نمیشود؟!
ضمنا رجوی بیزار از آزادی و شیفته ی دیکتاتوری ، به چه درد ایران آزاد خواهد خورد؟!
اگر بازهم درحرف خود مصرید، میتوان قماش آزادی مورد نظر شما را ازهمین حالا فهمید ودرجوابتان گفت که کور خوانده ای عزیز! ایران به این نوع آزادی قاتل آزادی واقعی، احتیاجی ندارد!
سپس :
” رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک میگوید:”ما بخشی از این جنبش هستیم. من به سران رژیم ایران می‌گویم من از دموکراسی حمایت می‌کنم شما از دیکتاتوری…شما می‌دانید بسا زودتر از آن که بدبینها فکر می‌کنند ما در ایران خواهیم بود”.
شما شهردار سابق نیویورک با تمام سلولهای وجودتان به فساد و رشوه خواری آلوده بوده و دراین خصوص در صف نامداران قرار دارید!
بنابراین جنبش مورد نظر شما هم دارای این خصوصیات است و فاسدان از دموکراسی که بمعنی حاکمیت جمهور مردم است ، گریزانند!
با این وصف ، بگردید وببینید که شما چه چیزی را میخواهید که هم لفظا دموکراسی است و هم با دموکراسی رابطه ی خصمانه ای دارد!
ایران برای سازندگی وتامین رفاه مردم خود، به چیزی که احتیاج ندارد، فاسدان و رشوه گیران است و شما درآن جایی نخواهید داشت!
همینطور :
” جولیانی تحت تاثیر کارکرد سالیان رنج و شکنج مقاومت خطاب به دستگاه مماشات اروپا میگوید:”به رهبران اروپا می‌گویم شما می‌توانید به رزمندگان آزادی تبدیل بشوید اما الآن دنبال پول هستید. پولی خون الود. چطور شما می‌توانید به رژیم ایران و بزرگترین حامی تروریسم در جهان کمک کنید.”.
وچه خوب که شما بدنبال پول نیستید!!!
ضمنا این شهردار فاسد اسبق ، اشاره ای به کمک اروپائیان ندارد واصل مسئله عبارتست ازاین است که هیچکس وحتی اروپا، حق کوچکترین و کم خطر ترین اعتراض به سیستم سلطه گر آمریکائی را هم ندارید!
بله!
کارگزاران شاغل وبازنشسته ی آمریکائی ، چیزی جز نظام سلطه وتابعیت را نمیشناسند واین طرزتفکر، اصلی ترین ریشه ی مشکلات مردم سراسر جهان است!
وحید