دستاورد مسعود رجوی از فرار به فرانسه

دررابطه با سالگرد فرار مسعود رجوی به فرانسه ، مقاله ی مبسوطی در یکی از رسانه های رجوی درج شده که بیشتر مطالب اش شرح وقایع وچگونگی قهرمان نشان دادن عاملان ومجریان برنامه است که صد البته، موضوع طوری ترتیب داده شده که مانند همیشه نقش اول این قهرمانی را شخص مسعود داشته باشد.
پرواضح است که پرداختن به شرح ماجرا ، کار این یادداشت کوتاه نیست وتنها خواستم حرف هایی درمورد قسمت های کم وبیش سیاسی این مسئله زده باشم.
مهدی ابریشمچی بعنوان مسئول نظامی سازمان گفته است که موضوع آنقدر حساس بوده که رهبران سازمان واز جمله خود او، نتوانستند تصمیمی دراین باره بگیرند و حل مشکل را بخود رجوی واگذار کردند!
اینجاست که معلوم میشود رهبران مجاهدین چقدر بی لیاقت بودند که درمورد یک فرار که نمونه اش بارها اتفاق افتاده ، هیچگونه توانائی اندیشیدن وتصمیم گیری نداشتند.
اینجاست که رشد کردن نطفه های کیش شخصیت که گریبانگیر این نوع سازمان هاست ، روشن میشود.
موضوع را اززبان مهدی ابریشمچی بشنویم :
” نهایتاً تصمیم نهایی به‌عهده خود مسعود گذاشته شد‌. و او با استناد به ‌گفته همیشگی اش دوباره تکرار کرد که انقلاب و تکامل هرگز بدون جسارت و ریسک به‌پیش نمی‌رود‌. و اینچنین بود که بار دیگر به‌یمن فداکاری و پذیرش خطر از سوی بالاترین نقطه رهبری خود در یکی از نقاط و سرفصلهای حساس مقاومت ایران، گامی بزرگ در جهت تثبیت، معرفی و ارتقاء جنبش برداشته شد. این گام مستقیماً در خدمت آلترناتیو یعنی شورای ملی مقاومت و معرفی آن به ‌مردم ایران و جهان بود”.
این کار برای شخص رجوی وجان بی مقدارش بهترین کار بود و مسئله ی فداکاری درکار نیست.
به عبارتی ، اودرتحلیل سود و زیانی که برای جان بی ارزش اش کرده ، ترجیح داده که بجای کشته شدن درخانه های تیمی وبدتر- دستگیر ومحاکمه شدن- ، راه فرار را انتخاب کند و فداکاری ای دراین مورد نیست واگر هست، بنفع شخص خودش بوده وحیوانات هم بطور غریضی ازاین اصل تبعیت میکنند.
دستآورد این فرار، چیزی جز تسریع استحاله ی سازمان مجاهدین نبوده و کارهای بعدی را ابدا نمیتوان بنفع سازمان مجاهدین اولیه بحساب آورد.
او اگر درخانه ی تیمی میماند وکشته میشد ، جنایات کمتری مرتکب میشد و نفعی برای مردم میرساند.
مثلا اساس خانواده های مربوطه را متلاشی نمیکرد، این ضربه های بزرگ را به اخلاقیات نمیزد و …
بنابراین فراراو را صرفا درخدمت خودش و سپردن مقدرات سازمان بدست دشمنان مردم ایران بود.
درادامه :
” سرهنگ‌معزی می‌گوید: هرچه زمان بیشتری از این پرواز می‌گذرد، ضرورت آن بیشتر آشکار می‌شود و بهتر فهمیده می‌شود که از این طریق چه ضربه‌یی به‌کمر رژیم خورد. امیدوارم، درآینده‌یی نه‌چندان دور بتوانم امانت بزرگ مردم ایران را که به‌سلامت به‌پاریس رساندم، دوباره به‌ایران و به‌آغوش خلق برگردانم تا امانت، سالم به‌دست صاحبان آن برسد”.
سازمان با تکیه به اعتباری که حنیف نژادها دربین قسمتی از جوانان کسب کرده بود ، با نجات جان مسعود وفرصت دادن به خیانت ها وشهوترانی های او ، بیشترین خدمت را به جمهوری اسلامی کرد.
چرا که جمهوری اسلامی ایران برای بدنام کردن این جریان باید هزینه های بیشتری میپرداخت و رجوی با کارهایش، هزینه ی بدنام کردن سازمان مجاهدین را ده ها برابر کمتر کرد:
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!
ضمنا آقای معزی!
نتیجه ی زحمات تو این بوده که رجوی عمر بیشتری کرده ودرتداوم خیانت های خود به مردم ومنافع ملی ایران و خود اعضای سازمان ، فرصت بیشتری داشته باشد و تو درحق این مردم خیانت کرده ای.
شاید درگذشته دچار سادگی بودی و نمیتوانستی پیش بینی کنی که رجوی چه ها که نخواهد کرد!
اما حالا که همه چیز را میدانی وانرا دروغ مینامی ، خیانت ات درپیشگاه مردم ایران مسلم شده است.
آقای معزی!
شما واقعا هم فکر میکنید این دشمن مردم توسط شما به ایران بازگردانده خواهد شد؟!
مگر با این طفلک مسعود دشمنی داری که میخواهی اورا بدست مردم بسپاری که نتیجه اش محاکمات غیر قابل تحمل ومجازات های متعاقب آنست؟!
نوید

خروج از نسخه موبایل