آزاده! آزادی حق توست
قسمتی از مصاحبه با خانم فاطمه محبتی مادر آزاده صبوری (اسیر در فرقه رجوی)
دخترم پس از اخذ دیپلم، ازدواج کرد. همراه با همسرش آقای کاوه پورهمدانی برای اشتغال به همدان و از آنجا به کرمانشاه و سپس به سلیمانیه رفتند. در سلیمانیه دو نفر دنبالشان می آیند که ببرندشان به شرکتی که قرار بوده شاغل شوند در حالی که آزاده و کاوه را به قرارگاه اشرف می برند. در اشرف به آزاده و شوهرش می گویند اگر یک ماه اینجا باشید برای شما پناهندگی اروپا می گیریم. آزاده و همسرش را از هم جدا می کنند.
بعد از سه سال کاوه اعتراض می کند و می گوید می خواهم آزاده را ببینم. به کاوه جواب می دهند که آزاده از تو طلاق گرفته است. آن ها نمی گذارند کاوه آزاده را ببیند. کاوه هم از فرقه جدا می شود و به کمپ آمریکایی ها و بعد به اروپا می رود و اینک در اروپا ساکن است.
طبق اطلاع حاصله، آزاده در مقر مجاهدین خلق در آلبانی است و من تاکنون موفق به ملاقات با فرزندم نشده ام و هیچ خبری از وضعیت او ندارم.
پیام خانم فاطمه محبتی به فرزندش آزاده صبوری:
آزاده جان من تو را خیلی دوست دارم. خودت می دانی که به خاطر تو از جوانی ام گذشتم. همسرت کاوه سال هاست که از مجاهدین خلق جدا شده و در اروپا زندگی می کند. کاوه تو را خیلی دوست دارد و به خاطر تو با مسئولان کمپ درگیر شد. به فکر همسر و زندگی خودت باش. تلاش کن که از اسارت نجات پیدا کنی و به دنبال زندگی با همسرت برو. شما همسرت را خیلی دوست داشتی، به خاطر او هم که شده خودت را رها کن.
من و دو برادر و دو خواهرت منتظرت می باشیم و آرزوی دیدن روی ماهت را داریم. اگر به ایران برگردی روی چشم همه ما جا داری. نگران بازگشتت به ایران نباش. در ایران هیچ مشکلی برایت پیش نمی آید. اگر هم نگران هستی هر جای دنیا که دوست داری برو، فقط خودت را از اسارت مجاهدین خلق نجات بده و خبر سلامتی ات را به ما برسان.
آرزوی ما خوشی و استقلال شما در زندگی می باشد. دوست داریم در زندگی آزاد باشی و به هرچه که دوست داری برسی. ما همیشه منتظر بازگشتت هستیم. ما را فراموش نکن. همه دوستت داریم. لحظه ای نیست که از نظرم بیرون روی. تنها آرزویم دیدن روی آزاده عزیزم می باشد.