پیام به علی قلیزاده عضو اسیر رجوی
سلام علی جان خوبی برادر؟ امیدوارم هرکجاهستی تنت سلامت باشد. ما همه خوبیم خداروشکر. حتما باخودت میگی چه عجب خواهر کوچولوی من یادی از من کرده است. حق داری غیبت داشتم به بزرگی خودت ببخش. اما این غیبت من دلیل فراموش کردن داداش خوبم نبوده. از برادرم بابت این تاخیر عذرخواهی میکنم ولی انتظاری از برادرم داشتم که دراین مدت که من غیبت داشتم یه تماس با ماحتما میگیره. البته گله ای ندارم اشکالی نداره حتما برای برادر خوبم مقدور نبوده.
درکت می کنم عزیزم شما سالهاست اسیر خودخواهی و خودکامگی یه عده از خدا بی خبر هستید. خیالت جمع تازمانی که توان دارم همیشه برایت نامه مینویسم ایکاش ازت شماره تلفنی داشتم تماس میگرفتم تا از احوال خانواده با خبرت کنم. نمیگذارم از خانواده ات بی خبر بمانی داداشی گلم.
علی جان فصل تابستان باتمام گرمای طاقت فرسایش تمام شد و پاییز داره از راه میرسه حتما یادت هست هوای پاییز درگیلان و نم نم بارانش!
بابا حالش خوبه وازوقتی که توان کارکردن نداره وقلبش را جراحی کرده به بافتن تور ماهیگیری که مابه زبان گیلکی ماشک میگوییم خودش را مشغول کرده. دکترا گفتند بافتن تور ماهیگیری خیلی براش خوبه.
برادران و خواهران و بچه هاشون همه خوبند و همش بیاد توهستند و دلتنگ و نگران آینده ات داداشی که خدای ناکرده زمان دورهم بودن وخوش بودن دیرشود. خلاصه سرت رابه درد نیارم همه چیز درخانه ماسرجای خودش هست جز نبود تو درخانه که خیلی خالیست.
احساس میشود ماهمه منتظر تو هستیم و میمانیم و هرگز تورا از یاد نمیبریم وتوهم داداشی عزیزم هرگز حتی برای یک لحظه این فکررانکن که خانواده ات تورا فراموش کرده اند وهیچ وقت هم به حرفهای فرقه رجوی گوش نده که خانواده ات به فکرتونیستند وتورافراموش کرده اند.
علی جان. میدانم وازدوستانت که به ایران برگشته اند شنیده ام که چقدراون کوردلان ازصبح تاشب درگوشتان زمزمه میکنند که درایران چیزی جز مرگ منتظر شما نیست. اینها اراجیفی بیش نیست که مزدوران ووطن فروشان نشخوارمی کنند و هر روز با جلسات خسته کننده و تکراریشان تحویل شما می دهند.
علی جان برادرعزیزم دوستان شما که خود را از چنگال اون مزدوران نجات داده اند درایران بخوبی دارند زندگی میکنند. زن و حتی صاحب بچه هم شده اند تنها چیزی که اذیت شان میکند این است که چرا زودتر تصمیم نگرفتند جلوی انها بایستند وفقط و فقط عمرشان رادرانجا تباه کرده اند و به وطنشان برگردند.
علی جان درست است ازماخیلی فاصله داری ولی آنقدربرایت مینوسم تااگرابلهان کوردل به شما میگویند خانواده ای نداری که به یاد شما باشند و شما درایران آینده ای نداری و کسی منتظر شما نیست جز چوبه دار، نقشه های شومشان نقش برآب شود وتمام دروغ هایشان برملا شود گرچه یقین دارم تاهمین الان هم تو و دوستانت به دروغهای انها پی برده اید.
عزیزم به خودت بیا و تصمیم خودت را بگیر ما خیلی به وجود تو و به محبتت نیازداریم دلمان تورامیخواهد. بیا تا در کنارهم زندگی تازه ای را شروع کنیم.
علی مهربانم کاملا واقف هستم که توهم چقدردوست داری کنار ما باشی وچقدردلت هوای ما روکرده پس علی جان بخاطرخودت وما داداشی خوبم تصمیمت رابگیر وبه این دوره طولانی انتظار وهجران پایان بده ازراه دورصورت ماهت رامی بوسم. راستی علی جان یه عکس ازبابا هنگام بافتن تورماهیگیری برایت میفرستم.
دو شماره تلفن خودم (زهرا خواهرکوچکت )رادرپایان نامه دوباره می نویسم.
عزیزم دراولین فرصت منتظر تماست هستم دوستت دارم قربانت.09112842282_09031327526
