در ادامه آقای عبدالله افغان عنوان داشت اگر بخواهیم به جمع بندی مشخصی در رابطه با وضعیت سازمان در کشور آلبانی برسیم می توانیم عنوان کنیم که دیگر دوران عربده کشی و نشخوار حرفهای مسخره سالهای گذشته تمام شده است. باید عنوان کنم تشکیلات سازمان دچار مشکل شده و همه افراد از تناقضات زیادی برخوردارند و آوردن رئیس جمهور آلبانی به اشرف سه هم نمی تواند جلوی تناقضات افراد را بگیرد چون شاهد بودیم که سال گذشته رجوی گور به گور شده سعی نمود تحلیل خود را روی حرفهای بولتون جنگ طلب سوار کند مبنی بر اینکه انقلاب ایران سالگرد چهل سالگی خود را نخواهد دید ، به نیروهایش امیدواری داده بود که دیگر وقت قیام است و کار به پایان رسیده و حتماٌ به گفته بولتون جنگ طلب باید از آلبانی به سمت تهران رفت ولی بعد از چند ماه شاهد بودیم تمام تحلیل آبکی وی کشکی بوده و اکنون هم شاهد هستیم وی از کاخ سفید اخراج شده است ولی رجوی ها در این باره به نقد تحلیل بولتون نپرداختند مبنی بر اینکه در این باره شکست خوردند و سعی نمودند با اعلام یک خبر از کنار این مسئله بگذرند. در ضمن وقتی سازمانی تمام استراتژی سرنگونی خود را روی حرفهای بولتون جنگ طلب سوار می کند مشخص است که چیزی در چنته ندارد و خوشبختانه با اخراج بولتون از کاخ سفید ، مریم رجوی برای اینکه جلوی ریزش نیرو و مسئله داری اعضایش را بگیرد سریعاٌ با آوردن رئیس جمهور آلبانی به اشرف سه سعی نمود در مقابل شکست اخراج بولتون برای خود پیروزی تولید کند.
آقای برادران عنوان داشت جدای از بحث ملاقات رئیس جمهور آلبانی با مریم رجوی در اشرف سه که نشانه بی پرنسیبی وی می باشد برای مریم قجر هم هیچ دستاوردی نداشته و در هیچ رسانه ای هم اعلام نشد یعنی اینکه آن چیزی که مریم قجر به دنبالش بود نرسیده و بیشتر مصرف داخلی داشته است.
ملاقات مریم رجوی با ایلیرمتا را می توان از جنبه دیگری هم مورد بررسی قرار داد ملاقات چه دستاوردی برای آنان داشته است ؟ در راه به اصطلاح سرنگونی چه مسئله ای حل می کند ؟ با توجه به دور بودن سازمان با مرزهای کشور ایران ، رئیس جمهور آلبانی آیا می تواند در راستای سرنگونی مثمر ثمر باشد ؟ وقتی همه این موارد را کنار هم قرار بدهیم در خواهیم یافت که هیچ کاربردی جز تبلیغات نداشته و مریم رجوی سعی نمود با این ملاقات این امیدواری را به نیروهای خود بدهد که سازمان قدرت پیدا کرده و اکنون به مرحله ای رسیده که با رئیس جمهور کشوری ملاقات می کند اما همانگونه که سایر دوستانم گفتند این ملاقات بیشتر به تف سربالا شبیه بود و کشور آلبانی به لحاظ موقعیت اقتصادی و اجتماعی در وضعیتی نیست که در اروپا تاثیر گذار باشد.
کشوری است که بیشتر حکومت های آمریکا و اسرائیل در آن نقش دارند و ایلیر متا بیشتر نقش یک مهره را در کشور بازی می کند. اما برای مریم رجوی بد نشد او توانست بعد از فرار از عراق در سال 82 اکنون پز داده و عنوان کند که بالاخره کسی در اروپا او را به حساب آورده است. مریم رجوی چقدر بدبخت است که دلش را به کشور آلبانی خوش کرده است.
در ضمن همانگونه که دوستانم عنوان داشتند تشکیلات رجوی در آلبانی در سراشیب سقوط و فروپاشی قرار دارد و اکنون هم شاهد هستیم که باز هم نفرات از مناسبات شان جدا می شوند.
آقای محمد رضا گلی عنوان داشت سازمان قرار بود با رئیس جمهور آلبانی در زمان دیگری ملاقات کند ولی با اخراج بولتون از کاخ سفید مجبور شد که این ملاقات را جلو انداخته تا جلوی ضربه سنگینی که به او وارد شده بود را کاهش دهد. به دستور مریم قرجوی وقتی بولتون جنایت کار به کاخ سفید راه پیدا کرد جشن گرفته و این نوید را به نیروهای خود دادند که دیگر سرنگونی نزدیک است و به نیروهای خود می گفتند که مریم رجوی در کاخ سفید نفر دارد یعنی تحلیل می کردند که دیگر دوران مماشات تمام شده است خلاصه زیادی روی بولتون جنگ طلب حساب باز کرده بودند ولی با اخراج وی همه تحلیل های مریم رجوی آبکی از آب در آمد به همین خاطر وی عجله داشت که هر چه زودتر ملاقات انجام گیرد تا بتواند جلوی تناقضات افراد را در رابطه با اخراج بولتون از کاخ سفید را گرفته و عنوان کند که ملاقات یعنی پیروزی بزرگ برای مریم قجر و سازمان.
همانگونه که مشخص است به لحاظ سیاسی کشور آلبانی اصلاٌ به حساب نمی آید و ملاقات مریم رجوی با ایلیر متا اصلاٌ بار سیاسی نداشته و بیشتر برای مصرف داخلی بوده که این کار انجام گرفته است.
ادامه دارد