آقا رضا من و فرزندانت همچنان منتظرت هستیم
سران سازمان ضد خانواده مجاهدین بعد از آنکه نتوانستند انقلاب مردمی کشورمان را بربایند و مسیر ان را آنطور که دلشان میخواست و برای تحقق کمونیسم تغییر دهند ، بفکر جنگ مسلحانه افتادند و در سال 60 با خروج از مرزهای کشورمان و ملحق شدن به دشمنان این مرز و بوم شروع به جنگ علیه کشورمان نمودند و از تمامی راههای جذب نیرو اعم از ربودن افراد به بهانه کاریابی و یا دادن وعده های پوچ آزادی به اسراء جنگی و غیره استفاده کرده که بسیاری از افراد بطور ناخودآگاه گرفتار نقشه های شوم سرکرده این فرقه ضاله شدند که رضا علی میرزائی یکی از همین نفرات بود که اسیر این خائنین شد.
خانم صدیقه عباسی همسر رضا علی میرزائی می باشد که بعد از گذشت سه دهه همچنان منتظر بازگشت همسرش از سازمان ضد خانواده مجاهدین میباشد و امروز برای دیداری کوتاه به دفتر انجمن نجات آمد و در مورد وضعیت همسرش رضا سئوال نمود که گفتم متاسفانه سران فرقه رجوی برای آنکه جلوی ارتباط زندانیانشان با خانواده ها را بگیرند ، اخیرا تمامی گوشی های موبایلی را که افراد داشتند را جمع اوری نموده اند و اندک روزنه ای که خانواده ها برای برقراری ارتباط با وابستگانشان را داشتند از آنها گرفتند تا بتوانند ذهن عناصر خود را همچنان مشغول نگه دارند که البته طبق اخباری که در چند روز قبل از داخل فرقه رجوی در آلبانی بدستمان رسید، در اکثر نشستهای داخلی فرقه رجوی شورشهایی بوجود می آید که حکایت از اعتراض افراد به نداشتن اندک آزادی هایی مانند تماس با دنیای بیرون می باشد. سران فرقه رجوی با تمام قوا در برابر این اعتراضها ایستادگی می نمایند و حتی برخی افراد را که باعث بر هم زدن نشستها می شوند را بازداشت می نمایند تا بتوانند از این اعتراضها جلوگیری کنند. تا کنون در بسیاری از این حرکتهای غیر انسانی نتوانستند کارشان را پیش ببرند.
وی در ادامه گفت که متاسفانه بدلیل ناراحتی هایی که در غیاب همسرم متحمل شده ام ، به بیماری قلبی دچار شده ام و بگفته پزشک معالجم بدلیل بد بودن بیماری نمی توانم زیر تیغ جراحی بروم و در صورت عمل نمودن احتمال مرگم وجود دارد. وی دلیل بیماری خود را ناراحتی هایی عنوان میکند که به دلیل نبود همسرش رضا علی میرزائی برای وی ایجاد شده. و وی را با سه تا بچه قد و نیم قد در 35 سال پیش تنها گذاشتند که اکنون بیماری او عود نموده و به مشکل بزرگی برای وی تبدیل گشته که به گفته پزشک متاسفانه قابل عمل نیز نمی باشد.
خانم عباسی زن فداکاری است که وقتی دخترش سه ماهه بود همسرش برای خدمت به کشور به منطقه اعزام شد و سپس گرفتار فرقه ضاله رجویسم گردید و از آن زمان تا الان که دخترش ازدواج نموده و دارای 2 فرزند می باشد همچنان چشم انتظار رضا علی میرزائی می باشد و با وجود تمام مشکلاتی که برایش پیش امده بازهم به همسرش پیام می دهد که” آقا رضا من و فرزندانت همچنان منتظرت هستیم و از تو خواهش میکنیم که به خودت بیایی و با جدا شدن از سازمان مجاهدین بتوانی زندگی جدیدی همراه با خانواده شروع کنی. آقا رضا ما در روستای فوجرد همه منتظر بازگشتت هستیم.”
خانم عباسی در حالی که از چهره وی غبار خستگی می بارید عذرخواهی نمود و بدلیل آنکه وقت دکتر وی نزدیک است ضمن تشکر، خداحافظی نمود و رفت. ولی ذهن هر انسان آزاده ای با شنیدن دردهای وی که همسرش بیش از سه دهه گرفتار خواسته های نامشروع سران فرقه رجوی شده و وی نیز همچنان منتظر جدا شدن همسرش می باشد را به خود مشغول نموده و دل انسان را به درد می اورد. باشد که در هر گوشه ای از این دنیای پهناور انسان آزاده ای پیام این همسر فداکار را شنیده و برای یاری وی و برای رساندن پیام انسانی او قدمی بر دارد.
به امید رهایی زندانیان سازمان ضد انسانی مجاهدین