در سال ۲۰۰۳ برای اولین بار مردم مسلمان عراق به خصوص شیعیان و کردها از ظلم و کشتار چندین دهه دولت صدام حسین نجات پیدا کردند.
به علت سابقه تاریخی دینی و مذهبی دو کشور مسلمان ایران و عراق ، قرابت ها و شباهت های فرهنگی بسیاری با هم داشته و همواره علیرغم اینکه دهه های طولانی به دلیل قدرت طلبی های حاکمان ظالم و فاسدی چون شاه ایران و دولت صدام ازهم دور نگه داشته می شدند ولی دو ملت آشنایی و دوستی خود را فراموش نکرد و پس از سال های مدید بالاخره توانستند در کنارهم به آرامش و تعامل انسانی برسند.
بر هیچکس پوشیده نیست که حداقل در ده الی پانزده سال گذشته و خصوصا چهار الی پنج سال پیش چه کمک های عظیمی دولت ایران و گروه مقاومت بسیج مردمی عراق _حشد شعبی به کشور و دولت خویش نمود. ملت عراق که بواسطه طرح های خیانت کارانه عبری، سعودی و امریکایی اسیر گروه داعش شده و شورشیان داعشی تا ۵۰ کیلومتری بغداد هم پیش رفته بودند اگر جان فشانی های حشد الشعبی و کمک های دولت ایران نبود. کشور عراق اکنون به دولت شام داعش تبدیل و بیش از هر ملتی خود عراقیان اسیر رنج و ویرانی می شدند.
دوستی و پیوند دو کشور همسایه عراق و ایران البته که مزایا و منفعت هایی خاص برای هر دو دارد که به کشورهای دشمن چون آمریکا و اسرائیل و کشورهای یاغی و مغرور منطقه چون سعودی خوش نمی آید و به هر بهانه ای به دنبال تفرقه و جدایی و به هم زدن همکاری و دوستی و پیشرفت این دو هستند.
مخصوصا پیوند عراق با سوریه و محور مقاومت کینه دشمنان را شعله ورتر می نماید.
در این سال ها با هر چه عمیق ترشدن رابطه دو کشور ، مشکلات ارتباطات و همزیستی کمتر شده است. همچنین علاقه ایرانیان به شهرهای مذهبی کربلا نجف و سامرا و آرزوهای آنان برای زیارت شهرهای مقدس هماره جاودانه است و یکی از رمز و رازهای موفقیت ، وصل و ارتباط دو ملت مسلمان، فرهنگ مقاومت پایداری و شهادت طلبی برخاسته از دین مشترک آنان یعنی اسلام است.
حال چرا عده ای چشم دیدن این همدلی ها و همکاری ها ، و نزدیک شدن دو ملت و دولت را ندارند. آیا مردم عراق تا کنون بواسطه نزدیک شدن و روابط دوستی با ایران ضرری دیده اند؟
تردد میلیونی زائران بخصوص زائران ایرانی ، شناخت و خودباوری مسلمانان و شیعیان، روابط تجاری آسان دو کشور همسایه ، و پشتیبانی های مختلف … آیا بیش از آن که به نفع ایران باشد این مردم و دولت عراق نیستد که از این دوستی و روابط سود برده اند؟
کیست که نداند که دو کشور از این دوستی و مشارکت سود می برند و دشمنان از این رابطه زخم می خورند و با آن عناد می ورزند. پس کیست که به دنبال تفرقه و خدشه وارد کردن به دو ملت برادر است؟
همان ها که یا خائن به کشور خود هستند ، یا مزدور و اجیر شده بیگانگان ، و بی هویت فرهنگی و تاریخی و دینی که سبک مغز و بی عرق ملی و وطنی و بی ریشه ،خواسته یا ناخواسته ، پادوی دشمنی می شوند که نتوانسته است نقشه خاور میانه جدید را پیاده کند و اکنون از هر فرصتی بدنبال ضربه زدن و پیاده کردن نقشه های شوم هستند.
اسرائیل که یک خط درمیان دست ازکشتار و حمله هوایی مردم بیگناه فلسطین و حزب الله لبنان و ملت سوریه برنمی دارد و حال به دنبال جنجال در عراق است. چرا؟ چون خط داعش و خاورمیانه جدید شکست خورد و محور مقاومت از ایران تا پشت مرزهای اسرائیل شکل گرفت.
و فرقه رجوی پادوی دست چندم صهیونیسم و آمریکا در این میانه رسواتر و آشکارتر سینه چاک می دهد و از پیروزی های محور مقاومت تا اخراج از عراق به پستی به ذلت افتادند و با وحشت و هراس همیشگی دست از انتقام و پرت و پلا گفتن بر نمی دارند.
تارنمای فرقه با آب و تاب اخبار جنجال های چند روز اخیر عراق را بزرگ نمایی نموده و با ادبیاتی احمقانه که حتی معانی آن را نمی توانند درک کنند سوز و گداز خود را از پیروزی ها و موفقیت های محور مقاومت بیان کرده و دقیقا هرآنچه که در چنته دارند برون می ریزنند و آه و فغان سر می دهند. در ورق پاره های فرقه در جملاتی ناشیانه و با تحلیلی احمقانه چنین نوشته شده : « ارض و عمق عراق که نزدیک به دو دهه است زیر سم ستوران ایران مجروح و خون چکان است و عراق صفحه شطرنج برقرار نگه داشتن پرچم ایران در منطقه بوده …. اکنون به نظر می رسد مردم عراق دارند این صفحه شطرنج استراتژیک و ژئوپلیتیک را … بر هم می زنند و ترسیم چنین جغرافیای سیاسی هم اکنون در چشم انداز قیام های مردم عراق و لبنان است. »
درجواب باید گفت این ابلهانی که دوباره بوی کباب شنیده اند بدون اندکی دقت ، مطالعه و دیدن عمق تاریخی پیوندهای دو ملت بزرگ ایران و عراق ، مشکلات منطقه خاورمیانه و با چشم بستن بر روی رنج های مردم مظلوم فلسطین و لبنان و سوریه ، به خاطر منافع طلبی و قدرت و دلارهای خونین کر و کور و احمقانه به باز نشخوار امیال دشمنان ملت های بزرگ خاورمیانه می پردازند.
و باز هم آرزوهای خود را به گور خواهند برد.
مریم سنجابی