وطن فروشی شغل بسیار کثیفی است ، کسانی که کلام ، روح و قلم خود را می فروشند، به کثیف ترین شغل دنیا مشغولند. صاحب یکی از عکس های زیر، تا بدانجا پیش رفت که با کنار هم چیدن اخبار دروغ و نیز شایعات بی اساس ، سعی در واقعیت بخشیدن به آنها و جهت دار کردن حرفه ای آنها جهت رسیدن به اهداف بیگانگان را داشت. دیگری هم پا را فراتر گذاشته وسلاح به دست، دست در خون بیگناهان کرد. انسان ها گاهی با سخن ، گاهی با قلم و گاه با اسلحه و با خشونت ، قصد تحریف حقایق را دارند. تروریست های مسلح چون سران سازمان مجاهدین ، روزگاری با ترویج شایعات و دامن زدن به مشکلات مردم ، سودای حکومت داشتند، در ادامه دست به سلاح برده و 17000 نفر را قربانی کردند، انبوهی از جوانان این مرز و بوم را فریب داده و به اردوگاههای خود کشاندند، با رفتارهای فرقه ای همه را در اسارت فکری وجسمی نگه داشتند و هر روز دامنه ی جنایاتشان فراتر می رود.
آنان تبلیغ جنگ و خشونت را تنها راه رسیدن به قدرت برای خود می دانند!
حیات ننگین این وطن فروشان ، وابسته به رضایت اربابانشان است ، روزگاری صدام حسین، حامی این فرقه ی بدنام بود، بعد آمریکا این مسئولیت را به عهده گرفت، اما آیا این حمایت ها توانست امثال ریگی را از چنگال عدالت برهاند؟ آیا حمایت سرویس های امنیتی بیگانه توانست تا به ابد امثال” زم” را مخفی نگه بدارد؟
خائنین به ملت باید بدانند ، روزی پای میز محاکمه و عدالت کشانده خواهند شد، هر چقدر خود را در سوراخ موش مخفی کنند ، روزگاری آه مادران دلسوخته دامن کثیف شان را خواهد گرفت. کسانی که در حق مردم ایران ظلم کردند، باید منتظر چنگال عدالت باشند ، چرا که دیر یا زود سراغ شان خواهد آمد. از مسعود رجوی خائن، تنها یک جمله یاد گرفتم و آن این است :
” دیر یا زود دارد ، اما سوخت و سوز ندارد”!
حقیقت و عدالت روزگاری گریبان خائنان را خواهد گرفت :
به قول قران کریم : یدالله فوق ایدیهم …
مردم ایران به خیانت کسانی که خود را ایرانی می دانند، عادت کرده اند. در طول جنگ ایران و عراق مگر هم اینان نبودند که از پشت به ملت ایران ، خنجر زدند؟
مسعود رجوی چند سال پس از شروع جنگ به ارتش صدام پیوست و علیه کشور خود جنگید. در حال حاضر شاید منفورتر از رجوی در ایران کسی را نتوان یافت. اگر روزی انتخاباتی برگزار شود، و مسعود رجوی که فعلاً از نظرها پنهان است، اگر زنده بود و در آن شرکت کند، احتمالاً در خراسان و در روستای زادگاه خود هم موفق نخواهد شد از بستگان نزدیک رای بگیرد.
نفرت از رجوی دقیقاً به خاطر خیانتی است که در زمان جنگ، علیه کشور خود مرتکب شد. جالب اینجاست که خیانت گروه رجوی، در همان دوره شش ساله جنگ بود، که ایران وضعیت تهاجمی تری داشت.
روح و فرهنگ ایرانی خیانت به کشور را هرگز برنمی تابد و خائن را اگر بر سر خیانت خود اصرار داشته باشد، نمی بخشد. این جوابی است که کمتر کسی در درستی آن تردید دارد.
سران سازمان مجاهدین، بخوبی می دانند که مردم ایران از خیانت آنها در وطن فروشی و در اسارت نگه داشتن فرزندانشان با روابط فرقه ای در آلبانی ، نخواهند گذشت، زندگی این وطن فروشان همیشه در خفا و سیاهی خواهد بود، همه آنها بخوبی می دانند که اولین اشتباهشان ، آخرین اشتباهشان خواهد بود، در تاریکی سفر می کنند، با نام های مستعار و جعلی و پاسپورت های قلابی در سفرند، اما باید از تاریخ عبرت بگیرند. خائنانی که رودروئی با مردم را پیشه ی خود کردند، باید بدانند که روزی دستبند عدالت بر دستانشان زده خواهد شد.
فرید