انقلابی در راه نیست!
ایراندیدبان
علیرضا جعفرزاده، عضو و سخنگوی گروه تروریستی مجاهدین در امریکا که بهعنوان تحلیلگر مسایل خاورمیانه در شبکهی تلویزیونی جنگطلبان به لابی اسراییل سرویس میدهد، در مصاحبه با سیانان، به دولت بوش توصیه میکند به جای وارد شدن مستقیم امریکا در جنگ با ایران، گروه تروریستی مجاهدین را مورد استفاده قرار دهد! *
علیرضا جعفرزاده و رهبران فرقه ی رجوی که این تئوری را برای تحمیل خود به امریکا خلق کردهاند، از آنجا که به مضحک بودن آن وقوف دارند از پدیدهی موهومی بهنام اعتراضات مردمی و وضعیت انفجاری سخن میگویند.
تکرار ادعاهای تناقضآمیز مجاهدین در مورد وضعیت داخلی ایران که سالها است برای گرفتن امتیاز این یا آن دولت غربی و بهخصوص امریکا از سوی آنها مطرح میشود، آنقدر غیرقابل تحمل شده است که حتی صدای خبرنگار سیانان را هم درآورده و صراحتاً بیان میکند که از این حرفها زیاد شنیده است و جعفرزاده را مورد عتاب قرار میدهد که از کدام وضعیت داخلی سخن میگوید؟!
لو دابز مجری شبکهی سیانان از جعفرزاده که از غرب میخواهد حکومت ایران را تحت فشار قرار دهد و روی وضعیت داخلی انگشت بگذارد میپرسد:
«ما سالها هست كه این چیزها را می شنویم كه در ایران مخالف هست. اینكه علیه آقای خمینی مخالفت هست. بعد بحث خاتمی شد. بعد گفتند كه احمدینژاد دیگر در وقت اضافی به كمك رژیم آمده است چرا كه رژیم در مقابلش نسل جوان هوادار دموكراسی را دارد و غیره، آیا اینها صرفاً حرف نیست؟ »
(لو دابز در این سؤال، یک به یک تحلیلهای وارونهی رجوی را زیر سؤال برده و بیاعتبار میسازد)
جعفرزاده که از پاسخ علمی و مستند عاجز مانده بود و برای نشان دادن شواهدی پیرامون این ادعاها ناتوان گردید، به یک مشابهتسازی ابلهانه که اکنون 25 سال است مجاهدین همچنان آن را تکرار میکنند متوسل شد و به شعار دادن پرداخت و گفت: ما شاه را دیدیم كه علیرغم همهی قدرت نظامی و بعد از 37 سال حاكمیت، نهایتاً توسط مردم ایران جارو شد. یك حدی برای دیكتاتوری وجود دارد.
اما دابز جواب قاطعتری به وی داد: من اصلاً كسی نیستم كه بخواهم ارادهی مردمی را در هیچ كشوری زیر سؤال ببرم. ولی من مغشوش هستم چرا كه هیچ نشانهای از این مخالفت ضدرادیكالیست اسلامی دولتی و هیچ نوع نفی آنرا نمیبینم.
جعفرزاده کوشید فضای موجود برای اعتراض به رییسجمهور ایران را یک نوع نشانهی انقلاب جا بزند و گفت: نفی گستردهای علیه احمدینژاد وجود دارد. وقتی كه احمدینژاد در دانشگاه امیركبیر در تهران در همین ماه گذشته صحبت كرد، علیرغم فشارهای سپاه پاسداران، دانشجویان بلند شده، احمدینژاد را از سالن عملاً بیرون انداختند.
سرانجام لو دابز خبرنگار سیانان بهراحتی، بیاعتباری چنین تحلیلهای بیمحتوایی را که نشان از عقبماندگی مجاهدین نسبت به جامعهی ایران و هر جامعهی بازی را دارد، با یک مثال ساده به وی گوشزد کرد: من به تو میگویم كه در همین كشور ما وقتی كه در یك دانشگاهی اسم جورج بوش را میشنوی، فكر میكنی كه در این كشور هم یك انقلابی در پیش است.
آنچه از این مصاحبهی کوتاه میتوان نتیجه گرفت این است که سیاست از این ستون به آن ستون فرج است که در حال حاضر از سوی باند رجوی در پیش گرفته شده، دردی از آنها را دوا نخواهد کرد و امریکا به گروه یا راه حلی احتیاج دارد که بتواند عملاً مشکلاتش را حل کند.
بنابراین اگر مجاهدین هم موفق بشوند که خود را به یکی از جناحهای امریکایی و یا صهیونیستی تحمیل کنند، ابتدای مسیر برملا شدن بیاعتباری تمامعیار آنها و شعارهای توخالیای است که سر میدهند.
_______________
* مصاحبهی جعفرزاده با سیانان دربارهی کتابی که اخیراً به نام تهدید ایران نوشته است.