آیا خوش رقصی برای سرویس های خارجی بد است؟
ابراهیم خدابنده، اول ژوئیه 2007
کمیسیون مطالعات سیاسی شورای ملی مقاومت به تاریخ 3 تیر 1386 اطلاعیه شماره 2 خود را با عنوان گزارشی از طرح جنایتکارانه وزارت اطلاعات در 17 ژوئن منتشر کرده است. این اطلاعیه که بسیار مفصل است حاوی یک مقدمه و 22 بند میباشد. در نوشته حاضر قصد ندارم به تمامی مفاد این اطلاعیه بپردازم اما موضوع مطرح شده در بند آخر آن نظرم را جلب کرد و سؤالات و ابهاماتی را به ذهنم آورد که تصمیم گرفتم در این مطلب آنها را طرح نمایم تا شاید بر خلاف انبوه سؤالات و ابهامات طرح شده طی چند سال گذشته جوابی در خصوص آنها از طرف مسئولین سازمان مجاهدین خلق دریافت کنم. در بند 22 این اطلاعیه آمده است:
22- مزدوران رژیم آخوندی که در خوش رقصی برای سرویس های خارجی هم ید طولایی دارند تاکنون…
سؤال اصلی من از سازمان مجاهدین خلق اینست که فی الواقع از نظر سازمان آیا خوش رقصی برای سرویس های خارجی بد است؟
من این امکان را داشتم که فیلم های مذاکرات مسئولین و رهبران سازمان مجاهدین خلق با حبوش و سایر مسئولین سازمان اطلاعات و امنیت عراق را مشاهده کنم. ارتباط سازمان با سرویس امنیتی صدام حسین از حد خوش رقصی و حتی مزدوری هم رد کرده است. این مذاکرات که طی یک دوره حدودا 20 ساله بطور مستمر ادامه داشته تنها در دادن اطلاعات از داخل ایران و گرفتن دلار همراه با سفارشات ترور و عملیات خرابکارانه در داخل کشور خلاصه نمیشوند. این فیلم ها که هر انسان حتی بغایت غیر سیاسی را هم به انزجار و تنفر وا میدارد بخوبی نشان میدهد که سازمان مجاهدین خلق آشکارا خود را وابسته ایدئولوژیک به صدام حسین دانسته و مدعی رابطه خونی با حزب بعث عراق است. در تمام دوران جنگ ایران و عراق سازمان مجاهدین خلق اطلاعات نظامی ایران را به عراق در قبال دریافت دلار میداده و از این بابت خسارات جبران ناپذیر ملی بر ایران و ایرانیان وارد کرده است و مهمتر اینکه آنرا برای نیروهای خود عین خدمت به اسلام و میهن جدا انداخته و به آن افتخار هم میکرده است. مردم ایران از هرچه که در خصوص سازمان مجاهدین خلق بگذرند از این بابت نخواهند گذشت و من اگر در هر کجا بتوانم احیانا به دفاع از سازمان و عملکردهای آن بپردازم در این یک نقطه چیزی جز شرمساری و سرافکندگی جهت ارائه ندارم.
یکی از افتخارات سازمان مجاهدین خلق که مدام آنرا به رخ غرب میکشد اینست که اطلاعات تحقیقات انرژی هسته ای ایران را لو داده و از این بابت نیز انتظار پاداش از آمریکا و غرب را دارد. سازمان مدام از این می نالند که چرا آمریکا قدر این خوش رقصی آنان را نمیداند. البته غربی ها خودشان به منبع این اطلاعات بهتر آگاه هستند ولی سازمان مدعی است که بهرحال آمریکا باید بداند که حتی سلطنت طلبان هم حاضر به انجام چنین خوش رقصی آشکاری نشدند در حالیکه رهبری سازمان مجاهدین خلق براحتی این ننگ را پذیرفت و منافع آنان را تأمین نمود.
یک واقعیت که در تبلیغات سازمان خیلی بارز است اینست که گویی سازمان مجاهدین خلق و رهبری آن هیچ هویتی خارج از سرویس های اطلاعاتی برای کسی به رسمیت نمیشناسند. یعنی هر کس که نفس میکشد لاجرم باید به یکی از سرویس های اطلاعاتی وصل باشد. البته اگر به سازمان مجاهدین خلق که در خارج از کشور کاری جز خوش رقصی برای سرویس های غربی ندارد بنگریم شاید این طرز برخورد قابل فهم باشد چون گویی سازمان تجربه دیگری را نیازموده است.
سازمان مجاهدین خلق در تبلیغاتش به مشمئز کننده ترین شکل ممکن، خود را جهت استفاده ابزاری به غرب معرفی کرده است. حال آنکه برای اینکه یک نیروی اپوزیسیون جمهوری اسلامی مورد قبول آمریکا جهت استفاده قرار گیرد حداقل باید یکی از سه پارامتر زیر را داشته باشد:
1. داشتن پایگاه توده ای و ارتباطات گسترده مردمی در داخل کشور یا حداقل داشتن وجهه قابل قبول سیاسی و اجتماعی در میان مردم ایران
2. داشتن توان نظامی و نیروی مسلح کافی برای پیشبرد امر براندازی در داخل ایران از طریق لشکر کشی نظامی
3. داشتن امکانات جاسوسی و کسب اطلاعات برای سرویس های اطلاعاتی غرب
واقعیتی که بر کسی پوشیده نیست اینست که سازمان مجاهدین خلق دو پارامتر اول را ندارد و اینرا آمریکا و خود سازمان بهتر از هر کس دیگری میدانند. عموم مردم ایران به این سازمان به عنوان نیرویی که در سالهای جنگ در کنار دشمن متجاوز به خاک میهن ایستاد و با آن همکاری نزدیک بر علیه فرزندان این میهن که به دفاع از خاک وطن بلند شده بودند داشت نگاه میکنند و از این سازمان بیزاری میجویند. وضعیت ارتش آزادیبخش ملی هم روشن است که البته فقدان این پارامتر تنها به تهاجم آمریکا به عراق و سرنگونی صدام حسین مربوط نمیشود چرا که حتی در زمان حاکمیت دیکتاتور سابق عراق نیز این ارتش هیچگونه کارآیی نظامی نداشت و در حد و اندازه ای نبود که بتواند اقدام مؤثر نظامی بر علیه نظام جمهوری اسلامی انجام دهد.
بنابراین تنها چیزی که سازمان مجاهدین خلق در استراتژی به اصطلاح راه حل سوم، که توسط سازمان جهت اجرای پنتاگون طراحی شده، میتواند به غرب ارائه دهد و نظر مساعد آنان را جلب نماید اینست که عناصر محدودی از سازمان مجاهدین خلق نقش خبرچین و جاسوس را برای آمریکا ایفا کنند و همانطور که از طریق شنود بی سیمی و تخلیه تلفنی اطلاعاتی را در طول جنگ عراق با ایران از داخل کشور کسب کرده و به سرویس عراقی می فروختند به این کار البته اینبار در خصوص صاحب خانه جدید یعنی سرویس آمریکایی ادامه دهند.
هر چه حساب میکنم که مزدوران رژیم آخوندی چه خوش رقصی برای سرویس های خارجی انجام داده اند که بتواند اساسا به گرد خوش رقصی های اتمی و غیر اتمی سازمان مجاهدین خلق در طی این سالیان برای سرسخت ترین دشمنان ایران و ایرانی برسد عقلم به جایی قد نمیدهد. شاید این میان کسی پیدا شود تا بتواند مرا از این ابهام بیرون بیاورد.