م _ مجتهدزاده، کانون هابیلیان، مشهد، چهارم نوامبر 2007
وقتی غفلت انسان سرانجام وی را در مرداب افعال مذمومش گرفتار می سازد با دست و پا زدن بسیار سعی در نجات خود دارد تا از ورطه ی نابودی جان سالم به در برده و به هرطریق ممکن، ادامه ی حیات دهد. اما در همان لحظه باز هم غافل است و نمی داند که هر چند تلاش کند بیشتر به اعماق گل و لای فرو رفته و موجبات غرق شدن خود را فراهم می کند. درواقع این نوع نابودی هلاکتی است که به دستان خویش خریدار آن شده و بالطبع بازتاب و محصول اعمال و افکار خویش است.
فرقه ی تروریستی رجوی نیز به مصداق این اصل همواره کوشش دارد تا با ساخت و ساز میتینگ و جلسه و گردهم آیی های توخالی و بزرگ نمایی کاذب از صحنه های مشمئزکننده،از زندگی شکاف زی خود ریسمانی برای خروج از لیست تروریستی اتحادیه ی اروپا و آمریکا ببافد. بیچاره خفاشان شب پرست که فضاحت های به بار آورده و غور کردن های پی در پی در منجلاب اعمال جنایتکارانه ی شان را متوجه نیستند و بی خود دست و پا می زنند. لذا هرچه بیشتر و سریع تر پیش می روند.
باند بد نام عضدانلو مدتی است که با کوچ ییلاقی و قشلاقی به برخی مناطق به دنبال کریدوری است تا با صرف هزینه ای باد آورده ، افراد مغفولی را با خود همراه ساخته تا در هیات میزگرد و کنفرانس! آرای مطرود خود را به آنان دیکته کند و در ادامه ،سخنان طوطی گونه احضار شدگان را ضبط و ثبت و منعکس نماید. تا از این میان بتواند رویای زیبای حمایت کشورهای اروپایی از مجاهدین رابرای اسیرانش ترسیم نماید.
هر چند سردمداران مجاهدین ، به تحقیق می دانند که بازی خوبی را برای تلامیذ کند ذهن خود فراهم نکرده اند ،اما بر این عقیده اند که تزریق باور مجعول زیستن در دنیای خیالی و واهی و ساختگی موجود به ره گم کرده گانشان ، تنها راه ماندن نیروها ولو برای یک روز بیشتر خواهد بود. لذا ناگزیر چند نفری در فرانسه ، انگلیس و غیره دور هم به شب نشینی پرداخته و با دعوت از جیره خواران سفره ی تروریستی ، قصه های رنگین برای یکدیگر بازگو می کنند.
یکی از این نمایش های نخ نما ، دورهمایی مجاهدین مستاصل در کوچه و پس کوچه های ایتالیا بود که ضمن آن افراد مجهول الحالی را برخوان خود فرا خوانده بودند. در این جلسه هر چند گروه رجوی سعی کرده بود تا از قبل به همه ی قصه گویان ، حکایت اصرار بر خروج مجاهدین از لیست تروریستی اروپا را القا کند ، اما آقایان باز هم نان را خورده و نمکدان را محکم بر زمین کوفتند. چرا که در همین شب نشینی سرجیو دلییا خطاب به مجاهدین ، شخصا اذعان می کند که مواضع من با مبارزه ی مسلحانه ی شما متفاوت است و اینجاست که آب سردی بر فرق و سر دار و دسته ی مریم قجر فرو می ریزد.
مریم نیز با ناراحتی ضمن پیامی به این جلسه ، نا امیدی خود و قبیله اش را از جوامع غربی اعلام می دارد که سیاست کنونی و قرار دادن نام مجاهدین در لیست تروریستی راه مقاومت ایران را بسته است . بنابراین وی به جیره خواری و مزدوری مجاهدین برای سایر کشورها اعتراف می کند. کما اینکه حتی اگر آنان اجازه دهند ، فرقه ی خون آشام حاضر است برای خوش خدمتی به آنان اسلحه هم بدست بگیرد و مسلمانان مظلوم را قتل عام کند. سپس زبان به گلایه از شورای وزیران می گشاید که چرا آنان حکم به ابقای مجاهدین درلیست تروریستی داده اند ؟! می توان گفت بی تردید مجاهدین ماهیت ذاتی تروریستی و جنایت کارانه ی خود را داشته اند و به دنبال رفع موانع بین المللی، مانند قرار داشتن درلیست هستند تا با دست گرفتن سلاح و مهمات ، جنایات خبیث و دردآور دهه ی 60 را بر فرزندان ایران اسلامی فرو بریزد و زنان و کودکان و مردان این مرز وبوم را به خاک و خون بکشند. هر چند واقعیت آن است که آنها به سان شیر بی یال و دم و اشکم شده اند.
جالب آنجاست که مریم قجررجوی در پیامش از گسترانیدن ترور در جمهوری اسلامی صحبت می کند. حال باید افزود ؛ اسناد و مدارک عملیات های تروریستی مجاهدین که منجر به شهادت 16 هزار قربانی در ایران اسلامی شده است در صحیفه ی تاریخ ایران وجهان ماندگار و ثابت است.
مردم بشر دوست و عدالت طلب دنیا به سبب این آثار ، انزجار مستدام خود را به انحای مختلف از همه ی گروه های تروریستی از جمله ایل و تبار مجاهدین اعلام داشته اند و چیزی به جز نفرت و لعنت برایشان نثار نمی کنند.
نکته ی دیگر اینکه اروپا نیز دار و دسته ی مجاهدین را رقمی به حساب نمی آورد و به سان دستمال یک بار مصرف به آنها می نگرد. تعاملات دیپلماسی اروپا بااین فرقه نیز با در نظر گرفتن این اصل از طرف مقابل انجام می گیرد. بدیهی است که کشورهای غربی جایگاه و قدرت سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی ایران را در منطقه به خوبی شناخته است و حیات دو جانبه در این زمینه با ایران را به خطر نمی اندازند. دولتمردان درجه ی اول اروپایی، حاضر نیستند با مریم قجر دیدار و ملاقات کنند. بنابراین مجاهدین مجبورند خود را به برخی شخصیتهای بی کاربرد بچسبانند و زندگی انگلی خود را با چنگ و دندان نگه دارند. حال از آنجایی که همین شخصیت های طراز چندم برای صیانت از منافع حقیقی و حقوقی خود ملزم به قطع رابطه و عدم حمایت از گروه های تروریستی اعلام شده درلیست می باشند. بنابراین در جلسات برپا شده به صراحت و بی پرده به این مهم اذعان دارند. الساندرو فورلانی نمونه ی بارزی است که تحریم اقتصادی بر علیه ایران را باعث از دست دادن منافع بسیاری از کشورش – ایتالیا – می داند و تلویحا به اختلاف مواضع سیاسی خود با گروهک رجوی در این مورد اشاره می کند.
در آخر باید یادآور شد همانا داغ دل واماندگان مسعود ، قرار گرفتن به حق آنان در لیست تروریستی می باشد. از این رو دولت نوروزی در جلسه ی مستاصل شده و با اقرار به بدبختی و فلاکت بیچارگان اشرف ، استدعا می کند که یکی به دادشان برسد و می گوید : نظام انواع فشارها را براشرف وارد کرده است .
ترانه داوران عضو به اصطلاح کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت ؟! نیز که شاهد روزهای واپسین فرقه ی متبوعش است عجز و لابه می کند که ما را از لیست درآورید.
اما هیهات که مختصات تروریستی آنان نظر به آثار شوم و جنایت هایشان تا ابد بر جهانیان آشکار است.