الف. مینو سپهر، هفتم آوریل 2008
این نوشته از قسمت نظرات وبلاگ حسن زبل نقل شده است
جناب آقای بهارایرانی درود برشما……
بنده مدتی است نقدهای شما را درباره فرقه رجوی دنبال می کنم و تصورمن اینست که شما خواسته ویا ناخواسته (که امیداست چنین باشد) تلاش می کنید درهیات یک منتقد در راه تلاشی هرچه بیشتراین فرقه مانع ایجاد نمائید.
بنده بعنوان یک کنکاشگر (نه عضوقبلی وغیرو) به آخرین نوشته و توصیه دوستانه شما! انتقاد نموده وآنرا درراستای نوعی تنفس دهان به دهان برای جلوگیری ازاین بیمار درحال مرگ به شمار میاورم. بخشی ازنوشته شما متاسفانه بیشتر اعضای جداشده سازمان نیز رویه ای کم وبیش مطابق خواست مجاهدین رادنبال می کنند.( تنها به قاضی رفتن وراضی یرگشتن) ومادراین میان کم ترشاهد اقدام ویا اقداماتی درجهت تامل وایجاد فضای گفتمان دوطرفه با مجاهدین هستیم.
به نظرمی رسد تازمانی که جداشدگان بطور یک جانبه وبدون دعوت رسمی مشخص به اظهارات خود ادامه دهند چیزی تغییرنخواهد کرد ظاهرا این رویه بیش ازهرکس وهرچیزمطلوب خود مجاهدین است وجداشدگان خواسته ویا ناخواسته به این دام و ورطه افتاده اند.( تاکید ها ازمن می باشد)
واما پاسخ به شما آقای بهارایرانی.
1- اول اینکه این جداشدگان بین ده تا بیست سال از بهترین سالهای جوانی شان را دربند یک فرقه تروریستی- فاشیستی به هدرداده اند واین حق طبیعی آنهاست که خاطراتشان را برای آگاهی عموم منتشرنمایند واین برخلاف نظر شما روشی کم وبیش مانند روش فرقه رجوی نیست چون عکس العمل این فرقه واکنشی تدافعی وفرافکنانه به همراه تهدید وفحش تهمت وناسزا دربرابر این اتهامات مستند وسنگین است.وطبعا با شناخت نسبی که دیگران ازاین فرقه دارند همخوانی دارد.
2- شما با این همه مطالبی که درمورد تبدیل به فرقه شدن این سازمان دردسترس می باشد همچنان با زرنگی تمام آنها را مجاهدین!! لقب می دهید و این خود نشان ازنوعی گرایش شما به این جنایت کاران است و طبعا شما اگرمی توانی بعنوان و درمقام یک سمپات پاسخگوی صدها سئوال منتقدین این فرقه باش وگرنه سعی نکن برروی بیش از دو دهه جنایات این فرقه ماله کشی نمایی!!.
جناب ایرانی شما یا مشخصات ومناسبات یک فرقه رانمی دانید ویا اینکه هنوز به فرقه بودن آنها شک دارید. دریک فرقه همه دستورها ازجانب رئیس ورهبر فرقه صادرمیشود ودیگران تنها آدمک های آهنین هستند وجرات پاسخگویی به نقد دیگران را ندارند واکنون هم که رهبرشان دچار مرگ شخصیتی وغیبت! شده است ولذا کسی پاسخگو نیست وحتی مریم هم همان بلعیده های مسعود رانشخوار می کند.
3- شما جداشدگان را به نوعی تعامل!! وایجاد گفتمان!! بامسئولان این فرقه فرا می خوانید که این نشان از همان عدم شناخت ویا گرایش شما به این فرقه حکایت دارد.
چرا؟ چون اولا دریک فرقه تصمیم گیرنده رهبر وسرکرده فرقه می باشد و دیگران موظف به سوال ویا انتقاد ویااظهارنظرنیستند واگرچنین بود که دیگر نشان فرقه معنی نداشت ( که شما هم باتوجه به برخی نوشته هایتان فرقه بودن اینها را پذیرفته اید)
حال سوال من ازشما اینست که آیا در تشکیلات یک فرقه دموکراسی و آزادی اندیشه و مسئولیت پذیری وجود دارد؟؟؟ که شما دیگران را به گفتمان با آنها دعوت می کنید؟؟ آیا دراین 26 سال رهبری فرقه در برابر این همه عملکرد های نادرست وبه بن بست رسیده کوچکترین تغییری در رفتار خود داده است؟؟ گفتمان با چه کسی؟؟؟
مخالفان سرسخت دموکراسی؟؟
4- شما نگران عدم تغییر نباش این افشاگریها تازه مقدمه آگاه کردن اذهان عمومی برای چرایی دستگیری ومحاکمه رهبران این فرقه می باشد و مستندات خیانت وجنایت به موقع به دادگاه داد تحویل خواهدشد.
5- این افشاگریها برعکس نظرشما نه تنها به نفع فرقه نیست بلکه اقدامات نابخرادنه وعکس العمل های ناشیانه آنها نشان از سراسیمگی ودستپاچگی و وحشت آنها ازاین اقدامات می باشد.
6- جداشدگان درکدام دام فرقه می افتند؟؟ این فرقه پلید سرتا پا رذالت وکثافت وشیادی چنان پرونده سنگینی دارد که این دوستان فقط تنها گوشه هایی ازآن را بازگو کرده اند و شما فراموش نکن افرادی مانند من بعنوان شاهد قدیمی تمامی اعمال ورفتار و عملکردههای سی ساله این تشکیلات ونتایج مخرب آنرا مستند دراختیار خود دارم که به موقع به دادگاه ارائه خواهم کرد و بنابراین شما تصورنکن تنها منتقدان این فرقه این جداشدگان هستند وصدها هزارایرانی شرافتمند حاظربه شهادت دردادگاه می باشند که خود کم وبیش ازاین جنایت کاران صدمه دیده اند.
و در آخر بنده معتقدم که شما اگرنتوانی پاسخ سئوالها ونوشته من ودیگران را درلباس یک منتقد این فرقه درهمین جا بنویسید برای شخص بنده دست کم مشخص می گردد که شما ازطرفداران این فرقه هستی ( که امید است چنین مباد) و اکنون که این فرقه زیر ضربات مرگبار قرارگرفته است به میدان آمده اید تا وضعیت را آرام و مطلوب فرقه نمائید.
باتشکرازشما.
الف. مینو سپهر
کنکاشگر ومدافع وفعال حقوق بشروزنان