نامه به یکی از افراد در بند فرقه رجوی – جمشيد لقماني

به : جمشيد لقماني( اهل گيلان)
از: برادرش، پرويز لقماني
بنام هستي بخش دلها
با عرض سلام وارادت خدمت برادرعزيزم وبا سلام كه ازفرسنگها وكوهها ودشت ها لابلاي صخره هاي زيبا را طي كند تا به شما برسد واميدوارم سلام گرم صادقانه ،‌صميمانه ، خالصانه ما را ازصميم قلب كه برايتان مي فرستيم پذيراباشيد.
جمشيد جان. به خداقسم دستم توان نامه نوشتن براي شما را ندارد ولي ميخواهم چند سطري را براي شما ازته دل دركاغذ بنويسم ولي نمي دانم ازكجا شروع كنم. ازچند سال پيش كه يك قطعه عكس ونامه دادي همان بود ديگرازتو هيچ خبري نداشتيم تا اينكه چند روزپيش ازانجمن نجات برايمان خبري ازتوآوردند وما هم خيلي خوشحال شديم. راستي حالت خوبه. دل ما كه برايت خيلي خيلي تنگ شده. اگرازاحوال ما جويا باشي ماهمه حالمان خوب است واگرازحال زن داداش فريبا خواهرانت ومادرت خواسته باشي همه خوبند وبرادرانت فريدون ومحسن هم خوب هستند همه ازدواج كردند وزندگي تشكيل دادند. ولي متا سفانه پدرمان دوسال پيش فوت كرده. راستي جمشيد جان برادرعزيزم زندگي تو چطوراست. ايا ازدواج كردي وداراي همسروفرزند هستي. مشغول به كارهستي يا نه ؟ خيلي دوستت داريم. برادرخوبم شايد باورنكني هميشه اسم وياد تو برروي زبانهايمان مي چرخد. نه تنها ازخانواده ما ،‌ازدوست واشنا وغريبه گرفته تا به بالا همه ازما مي پرسند كه جمشيد كجاست ودرآن شهردورچه ميكند وكي برميگردد. وقتي مي پرسند اشك درچشمانمان جاري ميشود. خوب ما هم انقدرازتو بيوگرافي واطلاعي نداريم يه چيزي بگوئيم. آيا هنوزتصميم نگرفتي به آغوش گرم خانواده ات برگردي. به ايران عزيزمان يا اصلا نمي تواني بيايي. ما كه خيلي دوست داريم تورا ببينيم پس ديگه مارا چشم انتظارنزار. ما منتظرت هستيم. ما منتظرت هستيم……………………..
سرت را بدرد نمي آورم وهميشه دعا ميكنيم كه روزي تصميم بگيري وبرگردي وخانواده اي را خوشحال كني
شادكام باشيد. والسلام.
هم ازتو دراين رهگذرنمي خواهم        وهم حضورتو را مختصرنمي خواهم
اگرچه توفيق به دفترمن نيست           قبول كن كه تورا رهگذرنمي خواهم
زمانه ازتو هزاران شبيه ساخته است   هنرشناسم شبيه هنرنمي خواهم
بخواه تا اثري باز جاودانه شود             به عمريك غزل حافظانه بامن باش
فقط همين وازاين بيشترنمي خواهم
دوستدارت
پرويزو…..

خروج از نسخه موبایل