حسن زبل، بیست و نهم ژوئن 2008
دیروز در گردهمایی پاریس خواهر مجاهد،رئیس جمهور برگزیده، با ریتم دی دی دیم دیم دی دی دیم دیم شعار داده و فرمودند که بله ما اشرفی هستیم و این شعار را با ریتم ترانه عماد رام چند بارادا فرمودند و از حضار هم خواستند که تکرار کنند ؛ عماد رام مرحوم که مثل دانشجویان لهستانی هوادار سرسخت سازمان مجاهدین و رئیس جمهورش بود یک ترانه داشت که میخواند آره من شمالی هستم بوی بارون میده دستم بعد هم ما توی اشرف ترانه را تغییر دادیم که آره من شمالی هستم بوی ماهی میده دستم اما زود متوجه شدیم که این تغییر انقلابی نیست و باز هم تغیرانقلابی اش دادیم که آره من اشرفی هستم بوی باروت میده دستم بعدها که خلع سلاح شدیم و دستمان بوی همه چیز میداد الا باروت، دیگه این ترانه و این ریتم دی دی دیم دیم دی دی دیم دیم فراموش شد ، تا جلسه پاریس که خانم رجوی با یه صدایی تو مایه های عماد رام و عهدیه و محسن چاووشی و خروس این ترانه را خواند و خواست که مردم هم تکرار کنند ، البته مصرع اولش شد بله ما اشرفی هستیم و مصرع دوم هم کاملا حذف شد ؛ اصلا به کسی چه که دست رئیس جمهور برگزیده ما چه بویی میده ؟ بحث من و ناراحتی من از اینه که چرا بقیه جماعتی که اونجا بودند این مصرع را تکرار کردند ، حالا خانم رجوی عیب نداره هرچی میخواد بگه آزاده ، بگه من اشرفی هستم ،بگه من رئیس جمهور هستم ؛ بگه من فمینیست هستم ؛ خلاصه بر او حرجی نیست ؛ اما مردم خارجه نشین نمیدانم چرا تکرار کردند ،هر وقت اونا همسرانشون را طلاق دادند حق دارند بگن ما اشرفی هستیم ، هروقت رابطه با خانواده هایشان را قطع کردند و به آنها مجبور شدند فحش بدن بعد میتونن بگن ما اشرفی هستیم ؛ هر وقت اینترنت خونه شون را قطع کردند و تلفن و موبایل و ملاقات را ممنوع کردند میتونن بگن بله ما اشرفی هستیم ؛ هر وقت مجبور شدند زنها جدا باشن مردا جدا و زنها حق صحبت با مردها را نداشته باشن و هزار و یک ضابطه را مجبور شدند رعایت کنند میتونند بگن بله ما اشرفی هستیم ؛ هر وقت تو یه مقر کوچیک حبس بودند و دور از خیابان و کوچه و بازار و تفریح و مردم مجبور بودند شب و روز رئیس جمهور برگزیده خودشون را تشویق کنند و عکس اونو دست بگیرند و براش شعار بدن اونوقت میتونن بگن بله ما اشرفی هستیم ، بگذریم که ما اشرفیها عند الزوم گوشت قربانی و مرغ عزا و عروسی هم هستیم ولی عجالتا این دوستان که هم دوست و آشنا و رفیق دارند و هم تلفن و اینترنت و ملاقات وهمسر وبچه و تلویزیون و تفریح و خانواده دارند وهم مجبور به خیلی کارها نیستند لطفا بجای اینکه بگن بله ما اشرفی هستیم از شعر ها و ترانه های دیگه استفاده کنند. مثلا کسانی که برای تفریح یک شبیه و دیدن پاریس اومدند مثل دانشجویان لهستانی با ریتم هایده بگن یه امشب شب عشقه همین امشب رو داریم اونایی که مجبوری اومدن میتونن با ریتم عهدیه بخونن که سرم هرچی بیاره میگم عیبی نداره خدا خودش رحیمه اونهایی که از شوق لردهای انگلیسی و برای جلب توجه لردهای آمریکایی شعار میدادند میتونن با ریتم خانم مهستی خطاب به لرد ها بگن
” من به ساز تو میرقصم
تو بزن تا من برقصم
تو بزن تا من برقصم
طاقت و صبر و قرارم
دلم و یار و دیارم
همه چی رفته ز دستم
همه چی رفته ز دستم
تو بزن تا من برقصم
بقیه هم به هر دلیل که به اینگونه گردهمایی ها رفتند شعر متناسب با خودشون را پیدا کنند و بخوانند، ما هم در اشرف اگه بگذارند شعر مناسب خودمون را خواهیم خواند.