اريک ماير، نماينده پارلمان اروپا از جواب طفره مي رود

 اريک ماير، نماينده پارلمان اروپا از جواب طفره مي رود


تحقيقات سينتز،
ترجمه فرخنده. ق
برداشت از: Synthese(Het Politicologenblad van de UvA)
از نظر اتحاديه اروپا و ايالات متحده آمريكا سازمان مجاهدين خلق يك سازمان تروريستي مي باشد. آقاي اريك ماير نماينده پارلمان اروپا” گروه سوسياليستي”Sp از اين گروه حمايت ميكند. برداشت ازايران ليبراسيون كه نشريه اي از مجاهدين مي باشد.
براي چه آقاي ماير از اين سازمان پشتيباني ميكند؟
آنها واقعا تروريست هستند؟
Synthese بدنبال اين جواب است.
سازمان مجاهدين خلق فعاليت خودشان را از دهه 70 شروع كرده اند مانند خيلي از گروههاي مخالف زيرزميني رژيم شاه در ايران. شاه سعي مي كرد با خشونت به حكومت ادامه بدهد. هزاران نفر دستگير شدند، شكنجه و هم اعدام شدند، توسط ساواك كه در واقع همان سازمان امنيت بود. بعد از سرنگوني رزيم شاه جنگ داخلي بر سر قدرت بود بين گروههاي مختلف اپوزسيون و گروههي كه به رهبري آيت الله خميني بود در نهايت پيروز گشته چون آمادگي بيشتري در بكارگيري خشونت درمقايسه با رژيم شاه داشتند.
هزاران انسان اعدام شدند چون عضو سازمان مجاهدين بودند. رهبر اين گروه آقاي مسعود رجوي بود كه اول به پاريس و بدنبال آن به عراق گريخت.
عراق واقعا انتخاب مناسبي براي يك گروه مخالف ايراني نبود.
صدام حسين در سال 1980 يك جنگ خونين را با ايران شروع كرد كه 9 سال بطول انجاميد و يك ميليون انسان كشته شدند و از بين رفتند. سازمان مجاهدين در ابتداي جنگ با عراق جنگيد ولي در كنار آن به نظر رسيد كه سازمان مجاهدين براي ايجاد يك حكومت دموكراسي در ايران با ديكتاتور همدست شده است.
حمايت عراق از مجاهدين به شكل تحويل اسلحه و پول بود. مهمتر از آن اين بود كه سازمان مجاهدين خلق كمپهايي را در حاشيه نوار مرزي ايران ساخت كه از طريق آن عمليات نظامي خودش را بر روي ايرانيان انجام مي داد كه در اين ميان قربانيان غير نظامي نيز مورد هدف قرار مي گرفتند. همكاري مجاهدين خلق با رژيم عراق باعث شد كه اين سازمان هرچه بيشتر از هدفش دور شود.
از شوراي گسترده اي كه سازمان مجاهدين با همكاري ساير گروههاي اپوزسيون بوجود آمد (شوراي ملي مقاومت) چيزي باقي نماند چون گروههاي ديگر هيچ اعتقادي به همكاري با صدام حسين نداشتند نهايتا شوراي مقاومت ملي ايران در واقع چيزي نيست جز همان نام ديگر سازمان مجاهدين خلق.
همكاري با رژيم عراق باعث شد كه مردم ايران ديگر از اين سازمان پشتيباني نكنند. همان مردمي كه مجاهدين ادعا مي كنند كه براي آنان مي جنگند.
مجاهدين بابت حمايتي كه از عراق دريافت مي كردند بايستي بهايي مي پرداختند چرا كه در سال 1991 بعد از جنگ دوم خليج شيعيان در جنوب و كردها در شمال خواهان استقلال شدند و پشتيباني مجاهدين از صدام باعث شد كه صدام بتواند آنان را سخت سركوب كند. بسياري از قبرهاي دسته جمعي در عراق يافت شده است كه مملو از هزاران انساني است كه در آن زمان به قتل رسيده بودند.
در اينجا بود كه سازمان مجاهدين بيش از پيش تنها گشت و به همين جهت به شكل يك Sekt ( گروه فرقه مذهبي ( تكامل يافت بطوري كه اعضاي اين گروه نبايد متاهل بوده و ازدواج مي كردند به جز خانم مريم رجوي و آقاي مسعود رجوي رهبران اين سازمان. و افرادي را كه مايل به جدايي از اين سازمان بودند مجبور مي ساختند كه در جلو دوربين بگويند كه جاسوسان رژيم ايران هستند.
چند سال قبل ده نفر از مجاهدين دست به خودسوزي زدند به دليل دستگيري خانم مريم رجوي در فرانسه.
عجيب است كه نماينده پارلمان اروپا آقاي اريك ماير از حزب SP از اين سازمان حمايت مي كنند.
براي چه بايد از گروهي پشتيباني و حمايت شود كه هيچكدام از مردم ايران دل خوشي از اين گروه ندارند، نه بخاطر پشتيباني اين گروه از صدام به جهت سركوب مردم، بلكه به دليل كمكهاي فعالانه اين گروه به قتل عام هموطنانشان.
اين سوال را Synthese از طريق ايمل از آقاي ماير مي پرسد.
جواب ايشان واقعا قانع كننده نيست. آقاي ماير از جواب دادن طفره مي رود و عنوان مي كند كه سازمان مجاهدين را نمي توان جدا از وضعيت سياسي ايران بررسي نمود.
ماير مي گويد شوراي ملي مقاومت ايران بدنبال ارتباط برقرار كردن با گروههاي دموكراتيكي است كه مانع از ايجاد بي تفاوتي و يا تصوري شود كه، مردم ايران موافق رژيم بوده و يا اهداف اقتصادي مهمتر از حقوق بشر مي باشد. اما او اشاره نمي كند كه شوراي ملي مقاومت يك عكس برگردان و يا به عبارتي ديگر كپي از سازمان مجاهدين مي باشد. مجاهديني كه دقيقا توسط اتحاديه اروپا و ايالات متحده آمريكا و طبق گزارشات سازمانهاي حقوق بشري، حقوق بشر را نقض مي كند. همانطوري كه بطور مثال در سال 1991 اتفاق افتاد. آقاي ماير در ادامه جواب خود مي گويد كه در بعضي مواقع انتخاب وي جدا و مغاير با انتخاب وي بود ه است و آنها را مقدس توجيه نكرده و همچنين خودش را در ارتباط با شيوه مبارزاتي سازمان مجاهدين مسئول نمي داند. ماير مي گويد تاكيد مجاهدين بر روي رهبري برجسته و رويال چندان جذابيتي براي من ندارد. در جمله بعدي مي گويد كه سازمان مجاهدين در تبعيد داراي اعضاي معمولي و عادي هستند كه عمليات خشونت آميز انجام نمي دهند.
در سال 2000 گروهي دست به بمب گذاري در چند نقطه تهران نمودند كه شماري از ايرانيان كشته و يا زخمي شدند اما آقاي ماير آن را در وضعيت ديگري مورد بررسي قرار مي دهد.
اما از ديد اروپا و آمريكا اين گروه تروريست نمي باشند، آنها تروريست هستند اما درسرزمين ايران و البته در مقابل رژيم ايران و از نظر من اين دليل قاطع و كافي نيست كه آنان را در ليست سياه وارد كنيم.
اين نتيجه گيري عجيب به نظر مي رسد اما از جواب آقاي ماير اين طور تصور مي شود كه ايشان مي پندارد كه اروپا بايد با شورشيان در مقابله با حكومت ايران همكاري كند.
Synthese از آقاي عرفاند آبراهاميان پروفسور ايراني كه عضو دانشگاه Baruch در نيويورك مي باشند سوال مي كند كه عكس العمل ايشان چيست؟ اين پروفسور ايراني كتابهاي بسياري در ارتباط با ايران نوشته اند و مطالعاتي در مورد سازمان مجاهدين دارند.
ابراهاميان مي نويسد كه اگر آقاي ماير مايل به كمك به گروههاي اپوزسيون ايراني است بهتر است ازNGO’s پشتيباني كند كه آنان سابقه خوبي در زمينه حقوق بشر دارند.
بعنوان مثال خانم شيرين عبادي كه در سال 2003 برنده جايزه نوبل شدند. و اروپائياني كه به حقوق بشر علاقمندند هرگز پيشنهاد اسلحه و پول و يا پشتيباني سياسي از مجاهدين نمي كنند.
و ابراهاميان همچنين اشاره مي كند كه سازمان مجاهدين خلق در پيش مردم ايران و جمع ايرانيان خارج از كشور هم از حمايت و پشتيباني برخوردار نيست.
بعد از متلاشي شدن رژيم صدام حسين اين پرده برداشته ميشود كه چه بر سر سازمان مجاهدين و اعضاي آن در عراق كه توسط آمريكائيان خلع سلاح شده اند خواهد آمد. كه اين مسئله نيز نامعلوم مي باشد.
دولت موقت عراق مي گويد كه در هر صورت مجاهدين را از عراق اخراج خواهد كرد.
برخي از اعضاي اين سازمان تحت ماهدات ژنو مورد حمايت قرار مي گيرند و بعضي ديگر اسيران جنگي هستند كه در زمان جنگ ايران و عراق به اسارت درآمده اند و گروه كوچكي از آنها تحت نظارت آمريكائيان يا مراجع بين المللي هستند.
چيزي كه نامعلوم مي باشد، چه بر سر اين افراد خواهد آمد.
آينده سازمان مجاهدين در فرانسه، آلمان و انگليس وبا توجه به قراردادي كه با ايران بسته شده در ارتباط با برنامه اتمي اميدوار كننده نيست.
در نهايت اينكه سه كشور اروپايي با ايران بطور مشترك بر عليه تروريستان مبارزه خواهند كرد از جمله فعالين سازمان مجاهدين و القاعده.
 
خروج از نسخه موبایل