سخنرانی امیر عاطفه در کنفرانس ضدتروریسم پاریس
سایت نگاه نو
با درود به شهامت و راستی و صداقت کسانی که از این خواب خفته بیدار شدند و به این مردم آگاه پیوستند درود بر جداشدگان سازمان مجاهدین. من به عنوان یک پژوهشگر سیاسی و اجتماعی و نیز چالشگر ایدئولوژی سازمان مجاهدین در عراق عرض می کنم خدمت دوستان تلاش بنده در این سالهای دراز اساساً به دستیابی حقایق و ماهیت سازمان مجاهدین بود. که این چگونه رفتار می کند، چگونه با ایدئولوژی خود افراد را تحت الشعاع و از اعتماد آنها سوءاستفاده می کند.
در وهله اول باید از دوستانی که حرارت اعتصاب دارند، این سوال را کرد اگر چنانچه مسلمان نیستید و معتقد به پایه ایدئولوژی اسلامی مجاهدین نیستید، اهل فن و ادب هستید. سعدی بزرگ می فرماید دلایل قوی باید و معنوی نه در پای گردن به حجت قوی. داد زدن نداریم. چگونه از ایدئولوژی یک سازمان، انسان نباید آگاهی داشته باشد که اینها مسلمان هستند. اگر وابسته هستید، هوادار هستید، باید بشناسید ایدئولوژی را. برای چی تهمت می زنید بی انصافها؟ برای چی به هر که می رسید تهمت جاسوسی می زنید؟ چرا اینقدر خام برخورد می کنید؟ تو اول مسلمانی ات را ثابت کن. منصور بن حلاج می فرماید انسانی که نمی داند نادان است. اما انسانی که می داند و انکار می کند تبهکار است. از کدام دسته هستید؟ در دیگ نپخته است که در جوش و خروش است گر لذت دم بود خموش است. بودی آیا یک روز در بغداد؟ بارها تعریف می کنید از همسایگان خود، اما هرگز با آنان رفت و آمد ندارید. بسیار تعریفهای نیک و نیکویی، اما شخصی مظلوم از راه می رسد و به شما می گوید آیا به منزل این شخص رفتی و سر سفره او نشسته ای؟ طعام او را میل کرده ای آیا؟ می گویی نه. می گوید پس برو ببین آیا با تو مثل یک انسان در این سفره برخورد میکند یا مثل یک حیوان! عزیزان، دوستان من. این برادران ما اگر چنانچه اینجا بودند که اجازه ادامه صحبت به بنده نمی دادند. اما این آگاهی را باید خدمت شما عرض بکنم که انسان کلاه خود را قاضی کند یک روز آدم به خانه مجاهدین در عراق برود و برگردد و این تهمت ها را بزنند. از دور تهمت می زنید، جسارت می کنید، توهین می کنید با بهترین روش برادران عزیز ما اینجا سعی کردند که این جو را آرام کنند. به واقع به فرمایش دوستمان کدام دموکراسی را شما می بینید که به این گونه اجازه بدهد شما راحت سخن بگویید؟ تو اول مسلمانی ات را ثابت کن مجاهد. چطور زمانی که به دنبال لنین و استالین می رفتی مجموعه مقالات لنین را دست می گرفتی و تز مارکس و لنین و انگلز را بررسی می کردی، بحثهای دیالکتیکی می کردی. بسیار عالی ادامه بده. به خاطر اینکه مایه مارکسیست را درک کنی جوهر را بشناسی و آنوقت قادر باشی به بحث کردن. تو که مسلمان نیستی. تو که آنجا می نشینی تهمت می زنی آیا قرآن را باز کردی؟ تو مبنای حرکت و هواداری ات متأسفانه یا خوشبختانه کتاب قرآن است. مطالعه کردی؟ می شناسی خداوند را؟ اهل نمازی هوادار؟ راست بگو. آنطور پرخاش می کنی مسلمان هستی تو؟ مجاهد یعنی چی؟ برای چی از آیه کریمه قرآن استفاده می کنند روی پرچم می زنند؟ یعنی آرم ما این است. جلو نیا. غیر این باشی راه نداری. این شورای مقاومت را عرض نمی کنم. ماهیت این است. زمانی که ما کودک بودیم خیلی سالهای پیش سی، سی و پنج سال پیش اگر سخنی از مبارزین مذهبی یا بعدها مجاهدین بالفرض می شد، همه می گفتند اینها بسیار انسانهای متدین و آگاه و حق شناسی هستند. تاریخ دارد می گوید. اما امروز ظاهراً به دست بازی سپرده شده. تو حق نداری از مجاهدین دفاع کنی زمانی که خودت مسلمان نیستی. چرا به آگاهی نمی رسانی خودت را؟ تو هنوز این پیشانی ات را از عظمت این خداوند به زمین نزدی و چگونه آن مسعود رجوی حرم مطهر امام حسین را می گیرد و فریاد می زند؟ این اعتقاد است تو باید این راه را بروی. می شناسی این راه را؟ یا از دور شعار می دهی؟
هدف بنده ادامه این مسائل به طور اجمال بود و باز کردن مسائل ایدئولوژیک سازمان بسیار گسترده است. اما آنچه را که در حال حاضر بنده مشاهده می کنم، این است که با آگاهی کامل باید با این دوستان برخورد کرد.
من اینجا آمدم یک صحنه ای را برای شما تصویر کنم. ای کاش که همه مخالفین بودند. آن صحنه این است. کلاهتان را قاضی کنید. شاهد قرار بدهید. همه ما به نوعی سر کلاس درس و یا در بازار و اداره جات مشغول کار بودیم، از 5 سال، 10 سال، 15 سال، 23 سال، 24 سال، 30 سال، این آقایان مبارزه کردند و هیچی در زندگی ندارند. اینجا مورد تهمت و اهانت هستند. دوستان یک مقداری رحم باید داشته باشید. چی دارند این عزیزان که از سازمان جدا شدند؟ همسر ندارند؟ فرزند ندارند؟ فرزند بنده تب می کند در کشور دیگر من اینجا باید تنم بلرزد. زن و بچه این دوستان را گرفتند چه کسی به این اندازه بها پس داده که می آید حمایت می کند. مسلمان که نیستی، اعتقاد که نداری، با آن سرو وضع که آمدی، هیچ ظاهر اسلامی نداری، حداقل خودت را شکل آن ارتش مجاهدین کن. یک روسری سرت کن. تظاهر کن. ایدئولوژی تو این است. تو چطور راه می افتی؟ تویی که پدرت را کشتند اینجا چه کار می کنی بی انصاف. باش آنجا انتقام بگیر. تویی که آنجا می گویی من مسلمان هستم برای چی تهمت می زنی؟ طبق چه سندی می زنی؟ اگر چه من بیش از اینها با همه دوستان سوال دارم اما وقت من اجازه نمی دهد در این حد می توانم سخنانم را به پایان برسانم که چرا ما نباید قدر این دوستان را بدانیم؟
در خاتمه چون هدف، مجاهدین هستند اگر صحبت توده ای و پیکاری و رنجبر و اتحادیه کمونیستها و مشروطه ها بگویید، بنده اصلا سخن از این چیزها نمی گفتم اما چون این مطالب در ارتش عراق وجود دارد و در نشستهای سیاسی و ایدئولوژیک مطرح می شود، بنده نیز حق دارم در لحظه آخر این مطلب را خدمتتان عرض کنم. برای آگاهی کسانی که بیش تر از پیش روشن بشوند. آیا حر بن ریاحی را کسی می شناسد؟ حتماً، مسلمانید همه تان. می شناسید. سرپرچمدار معاویه. چگونه شد اسمش در رفت؟ به چه دلیل آخر شد حر؟ حر بن ریاحی به چه دلیل شد؟ مجاهدی دیگر، هواداری دیگر، شروع کردی باید بشناسی او را. یک لحظه آقا امام حسین به او فرمود که انشاء الله خدا مادرت را به عذاب برساند. برگشت به آقا امام حسین گفت اگر فرزند فاطمه نبودی، می دانستیم با تو چکار کنم. از این حرف پشت آقا امام حسین لرزید گفت خدایا او را به راه بیاور. پوتین به گردن انداخت از آن همه نعمت و ثروت از آن همه عزت دست کشید، پای پیاده آمد اینور و در مقابل آن همه لشکر هفتاد و دو تن شکست خوردند، البته شکستی که به ظاهر فیزیکی است، چون در اصل دوام آورده 1400 سال. این دوستان ما که از حق از آن حقی که او می گفت و به واقع باطل بود بریدند، آیا نباید لقب حر به این جداشدگان از سازمان مجاهدین داد؟ به حق و شهامت دارند می گویند ما اشتباه کردیم که این همه فریب و نیرنگ این انسان ناتوان فکری و مذهبی و گول ایشان را خوردیم و حالا ما اشتباه کردیم آمدیم به دامان این ملت آیا اینها حر زمان هستند یا نیستند؟ به لحاظ ایدئولوژیکی آیا نباید اینها را در پناه خودمان و با احترام کامل بسیار بسیار مسائل را با اینها در میان گذاشت؟ مسائل اجتماعی مسائل سیاسی. به قدری بنده دوست داشتم این موضوع را اینقدر ارزشمند است، این قضیه که اصلاً با این ده دقیقه یک ربع خیلی دوست داشتم آگاهی کامل را به لحاظ ایدئولوژی اسلامی از طریق مجاهدین و هوادارانش به شما برسانم و خیلی دوست داشتم شخصیت این انسانهای وارسته و قهرمان را که به واقع از آن باطل بریدند و به این حق مردم پیوستند و باید به آن ها لقب حر زمان را داد اگر چه به خیلی ها دادند اینها هم می شوند جزو همان کسها باید از این انسانها در این جامعه که همه چیز را رها کردند و باختند حمایت کرد.
سپاسگزارم از این که توجه فرمودید.