تفسير بي پرده راه حل سوم مجاهدين
ايران ديدبان
سايتهاي مجاهدين (مجاهدين، همبستگي ملي، ايران ليبرتي) تفسير بي پرده راه حل سومي كه بقاياي مجاهدين براي جلوگيري از اضمحلال و نابودي كامل خود ارائه كرده اند را از زبان يكي از حاميان خارجي خود اينگونه بيان داشته اند:
« كره شمالي وايران اكنون يك تهديد هسته اي جدي هستند. آيا بايد آمريكا براي حل اين بحران به شوراي امنيت مراجعه كند يا راه نظامي يكجانبه را خود به تنهايي دنبال نمايد؟
براي بحث درباره اين موضوع، فرونت پيچ، يك پنل برجسته اي را گرد هم آورده است. ميهمانان شامل:
1. هانري سركولسكي، مدير مركز آموزش سياست تسليحات هسته اي، معاون پل ولفو ويتز معاون وزير دفاع در امور جلوگيري از گسترش تسليحات.
2. مايكل روبين، كارشناس انستيتو ي آمريكن اينتر پرايس، مشاور سابق امور ايران و عراق در دفتر وزير دفاع
3. جد بابين، معاون سابق وزير دفاع در دولت بوش
سئوال: آقاي بابين، به نظر شما آمريكا چكار بايد بكند؟
جواب: همانطور كه در مقاله خود تحت عنوان «استراتژيهاي خروج» كه در ماه فوريه 2005 در مجله امريكن اسپكتاتور چاپ شد، نوشته ام راه حلهاي نظامي مختلفي براي بي ثبات كردن ايران و به تأخير انداختن دستيابي آن به سلاح هسته اي وجود دارد. ما بايد موارد زير را انجام دهيم:
1. نام مجاهدين خلق از ليست سازمانهاي تروريستي حذف شود. نام اين سازمان – بطور عجيب – بدرخواست تئوكراسي تهران توسط دولت كلينتون در ليست سازمانهاي تروريستي قرار گرفت. مسلح كردن مجدد مجاهدين خلق و باز كر دن راه آنها براي ورود به ايران را بايد بطور جدي مورد بررسي قرار دهيم.
2. حملات محدود هوايي به سايت هاي هسته اي شناخته شده ايران. اين امر آنها را از ساختن تسليحات هسته اي باز نخواهد داشت اما آن را به تأخير انداخته و به مردم ايران فرصت سرنگون كردن رژيم ملاها را خواهد داد.
3. بايد گروه هاي ديگر اپوزيسيون ايران را شناسايي كرد و آنها را تأمين مالي كرد و به آنها كمك تشكيلاتي و ارتباطي كنيم. بدين منظور بايد آژانس تبليغات آمريكا را احيا كنيم و اخبار جنبش آزاد را به ايران پخش كنيم.
4. اين كار بايد جدا از سازمان ملل و شوراي امنيت صورت گيرد. سازمان ملل تبديل به ابزاري براي مهار تلاش آمريكا براي رسيدن به اهداف خود شده است و فرم مناسبي براي بحث جدي نيست.
باد تغيير در سراسر خاورميانه مي وزد. مادامي كه رژيم هاي دمشق و تهران سرنگون نشوند جنگ عليه تروريزم به پايان نخواهد رسيد. »
در اينجا به طور واضح هدف كساني كه به دنبال خارج ساختن نام مجاهدين از ليست گروههاي تروريستي هستند، بيان شده است: رسيدن امريكا به اهدافش در خاورميانه از طريق نظامي و آن هم بدون در نظر گرفتن سازمان ملل و شوراي امنيت.
بنابراين معناي دقيق راه حل سوم بقاياي مجاهدين كه در ذات خود صرفاً راهي براي نفس كشيدن و جان به در بردن از شرايط خفت بار ناشي از سرنگوني صدام ميباشد، ارسال اين پيغام براي جنگ طلبان پنتاگون است كه نيازي نيست امريكا براي رسيدن به اهدافش خود را به زحمت بيندازد، بلكه بهتر است از مجاهدين براي رسيدن به آن استفاده كند.
البته گرچه وجه مشترك جنگ طلبان و صدام، شقاوت و تفكرات فاشيستي آنان است، ليكن به نظر ميرسد كه جنگ طلبان به اندازه صدام احمق نباشند كه فكر كنند 3200 نفر ميتوانند به ايران حمله كنند و بر فرض محال و در صورتي كه چنين رؤيايي در دستور كار آنان قرار گيرد، خود به حماقت كساني كه چنين پيغامي از سوي مجاهدين دريافت داشتند خواهند خنديد.
وانگهي همين حاميان راه سوم مجاهدين براي ادامه بقاء نيز به خوبي ميدانند كه مجاهدين را صرفاً بايد به عنوان گوشت دم توپ مورد استفاده قرار دهند و در فكر تأمين مالي و تشكيلاتي ساير گروههاي اپوزيسيون هستند كه لااقل سرشان به تنشان بيارزد و ذره اي از تمدن بو برده باشند.