مجاهدين كماكان مانع از آزادي اعضاي خود مي شوند
با خبر شديم كه بقاياي فرقه ي رجوي در زندان اشرف، طي يك اقدام غير انساني و با نقض صريح همه ي پرنسيپ ها و اصول حقوق بشري مانع از آزادي و رهايي همسر دربند يكي از اعضاي خود شده اند.
آقاي عليرضا بشيري با تحمل مشقات بسيار خود را به عراق رسانده و با در دست داشتن اقامت يك كشور اروپايي خواستار آزادي همسرشان از قيد فرقه مي شوند. تروريست ها تحت فشار زندانبانانشان به ملاقات آقاي بشيري و همسرشان تن در مي دهند اما براي جلوگيري از جدايي وي دست به اقداماتي مي زنند كه چهره خبيث و ظالم رجوي ها را بيش از پيش در برابر افكار عمومي و زندانبانان آمريكايي آنان آشكار مي سازد.
اينبار سركردگان تروريست و عاري از وجدان انساني كه متاسفانه جان و سرنوشت عده اي از هموطنان مظلوم ما در سازمان مجاهدين را به چنگ گرفته اند، ناكام از فريبكاري هاي كهنه و تكراري متوسل به حربه ي تهديد مي شوند. همسر آقاي بشيري را تهديد نموده اند كه در صورت جدايي ايشان در هرنقطه ي عالم كه باشند خانواده ي وي را در معرض خطر قرار داده و در يك كلام”ترور” مي كنند.
اين در حالي است كه طي ساليان حكومت صدام بر عراق و روابط مالك و مملوك بين حكومت سابق ديكتاتور عراق و رجوي ها، اعضاي مايل به جدايي در زندانهاي سازمان شكنجه مي شدند، به حبس هاي طولاني مدت انفرادي مي افتادند و نهايتا تحويل زندان ابوغريب صدام مي گرديدند.
حال كه با سقوط پدرخوانده ي آقاي رجوي اين امكانات براي فرقه از ميان رفت و تك تك اعضا نيز از سوي آمرييكاييها مورد بازجويي قرار گرفتند و برايشان كارت هويت صادر شد و آنها ديگر قادر نيستند اعضاي مايل به جدايي خود را مخفي و يا سربه نيست كنند، لذا جهت جلوگيري از ريزش نيرو به تهديد علني روي آورده اند.
زيرا بقاياي فرقه ي تروريستي مجاهدين طبق سنت كوته بيني ذاتي خود كه از آقاي رجوي به ارث برده اند، تنها قادرند مسائلشان را بصورت لحظه اي حل و فصل كنند و از درك درست شرايط و احتمالات غافلند.
مثلا از ياد برده اند كه به جرم تروريست بودن در اسارت آمريكايي ها هستند و يا به همين عنوان قرار است در دادگاه فرانسه محاكمه شوند. گويا سران مجاهدين به اين باور رسيده اند تكه زميني كه صدام به آنان بخشيده بوده و نام اشرف بر آن نهاده اند همه ي دنياست و چيزي خارج از سياج آن وجود خارجي نداشته و ندارد.
آنان غافلند كه ابتدا زندانبانان آمريكايي و اينك همه ي جهانيان در جريان اقدامات ضد انساني، ارتجاعي و تهديدات تروريستي اين باند جنايتكار قرار گرفته و مي گيرند.
از ديگر سو مي توان به نكته ي مهمي اشاره نمود كه بنيان و اساس فرقه را زير سئوال مي برد: ادعاي مجاهدين مبني بر داشتن پايگاه توده اي در همين نقطه به پايان مي رسد. چرا كه اگر حفظ حتا يك نفر براي آنان تا آنجا مهم است كه متوسل به تهديد فرد مي شوند به خوبي مي توان به ميزان جذب نيرو و توان مجاهدين براي عضو گيري نيروي جديد پي برد.
اين چنين اعمالي علاوه بر بر جاي گذاردن لكه هاي ننگ پاك نشدني ديگري بر چهره ي گروه رجوي، خود نشانه هاي بسيار روشن و واضحي از بي آيندگي و ابتر بودن فرقه ي تروريستي رجوي است. فرقه اي كه درگير و دار فشار هاي داخلي و بين المللي به چنين شيوه هاي بچگانه، ضد انساني و مزورانه اي متوسل مي شود، نه تنها در معادلات بين المللي جايي نخواهد داشت بلكه به دست خويش گور ننگين و ابدي خود را عميق تر مي نمايد. اين تشبثات و اقدامات جنايتكارانه گرچه توانسته است چند صباحي بيشتر مانع گرم شدن كانون خانواده اي شود و مدتي ديگر دختر مظلوم آقاي بشيري را از شوق ديدار مادرش محروم نمايد اما خود دليلي واضح بر لزوم دستگيري و محاكمه ي فوري سران تروريست فرقه ي مجاهدين مي باشد.
sa.nejat@nejatngo.com