« مـُـــبــاهــلــه »

« مـُـــبــاهــلــه »

شهین ترابی
در روز مباهله تمامی جهالت در برابر حق و عدالت ؛ رنگ باخت و از ترس ِ عذاب دوزخ مجبور به عقب نشینی گردید ، از آن روز تاکنون و بنابرسُنت و سیره برجای مانده از این روز بزرگ و حماسی ، بارها حق و باطل به رویاروئی یکدیگر رفته اند که بنا بر قول ِ صاحب ِ حق و سرمنشاء عدالت ؛ همواره باطل ناپایدار و سرنوشت محتوم آن به رسوائی است.
فرقه آبروباخته مجاهدین در رویاروئی با عناصر سابق خود که راه را از چاه ِ رذالت و خباثت تشخیص داده و برای بازگشت به آغوش مردمشان روزشماری می کنند ، عربده می کشند که اینها هیچگاه در روابط نبوده اند! و بشکلی ظریف سعی دارند تا آنها را بعنوان جاسوس های آموزش دیده معرفی کنند تا شاید زیر ضرب ِ برخورد رفته و با ایجاد فتنه آنها را به چالش بکشند تا راه را برجدائی دیگران مسدود نمایند تا دگربار و مکررا شاهد پدیده هائی مثل بصام و خدابنده نباشند.
امروز برای فرقه مجاهدین بمانند روز ِ مباهله است که باید در برابراعضای سابق خود گارد بگیرند و با دجالیت و فریبکاری آنها را مزدور و خائن معرفی کنند تا شاید سفیدآبی برچهره سیاه خود کشیده و اینطور وانمود کنند که در برابر آنان به پیروزی شگرفی دست پیدا کرده اند!
وقتی صدای شکستن استخوانهای کمونیسم در امپراطوری شوروی بگوش رسید ؛ اعضای حزب کمونیست در جلسه ای اضطراری تصمیم گرفتند این شکست را جنگ روانی امپریالیستها علیه خود بخوانند تا راه گریزی برای این مخمصه ایدئولوژیک بیابند ؛ اما دیری نپائید که با فروپاشی بلوک شرق ؛ تاریخ باردیگر حقیقت را با خط ِ خوش نوشت و خط قرمز بر باطل کشید که این رسوائی در بلندای تاریخ نه کم نظیر است و نه تکرار ناشدنی..
حال و روز ِ فرقه مجاهدین نیز از زمانی دگرگون شد که استراتژی داغ و درفش آنها درهم کوبیده شد و انعکاس جیغهای آنان ؛ تنها خودشان را به هراس انداخت که فروپاشی ، شماره ی معکوس خود را آغاز کرده است!
آندسته از مجاهدینی که قبلا بازگشته اند و آنهائی که در حال بازگشت هستند و آنانی که بعدها می آیند ، بی شک بدنبال خود تاریخی از حقایق یک سازمان مافیائی را بروز می دهند تا درس آموزی برای نسلهای آینده باشند که برای حقیقت ؛ بی تابی می کنند.
آقایان خدابنده و بصام در حین نبرد و در میدان مـیـن دستگیر شدند ؛ اکنون پرچمهای قرمز را بر این میدان که به آن هـُـل داده شده بودند ، نصب می کنند تا دیگران بدانند که در مرام فرقه ای مجاهدین مرگ بعنوان مقبول ترین / برگزیده ترین / خوشایند ترین / متکاملترین و عالی ترین مسیری است که باید طی کرد و زنده مانده ها همواره بمثابه خطری بزرگ برای به چالش کشیدن راه فرقه اند ، از این رو هیچگاه اعتمادی به نیروهای زنده خود ندارند و همواره برای مرده های خود ؛ هورا می کشند! و هربار که خبر مرگ یکی از آنها را در نبرد با هویتش ( خودسوزی ) می شنوند ، بلافاصله آن را بمانند بـُـت ، تراش می دهند و در میادین ذهنی نیروهای پریشان خود جای می دهند تا آنها را براین باور برسانند که راه مجاهد ؛ بجز مرگ نیست و زنده ها در دنیای فرقه ها ؛ قـُـلوسی بیش نیستند!
شهین ترابی – آلمان – 2005-02-28 

خروج از نسخه موبایل