زن در فــرقــه مجاهدین!
( بمناسبت هشتم مارس ؛ روز جهانی زن )
شهین ترابی – آلمان
هرگاه سخن از فرقه ها در تفکرات فرقه ای به میان می آید ، اساسا بایستی از مردم بصورت عام و مسائل مربوط به آنها منجمله دمکراسی و حقوق بشر ، بصورت خاص ؛ فاکتور گرفت ، چرا که مبنای همه فرقه ها در فاصله گیری از مردم و ترویج زندگی قبیله ای است و در نتیجه و بصورت سیستماتیک تمامی انسانها به دو دسته کلی تقسیم می شوند ، یا با اهل قبیله اند یا ضد آن ؛ ( یا با ما یا بر ما ) و این مـرام ؛ هیچ ربطی به جنس ، رنگ و نژاد انسانها هم ندارد ، بلکه دقیقا متکی بر اصل مراد و مریدی در یک دایره بسته می باشد.
از این رو پرداختن به مقوله زنان ، جدای از مردان در فرقه هائی که اساسا با انسانیت همه انسانها مشکل دارند ، به بیراهه رفتن است ، اما در دل ِ آنها و در مرامنامه های آنها تفاوتهائی هم وجود دارد که مبتنی بر خصلتهای آنان می باشد که تنها از این زاویه قابل بحث است ، مثلا فرقه طالبان ؛ صراحتا دیدگاههای خود را درباره زنان و نقش آنها را در جامعه بسته افغانستان تعریف کرد و اصراری هم نداشتند که برای بدست آوردن چند امضاء و یا ملاقات با عنصر خارجی ؛ خود را متفاوت از درونشان بزک کرده و بنمایش بگذارند ، اما در فرقه ی مجاهدین با اتکاء به همین اعتقادات و صرفا بنا به الزامات و شرایط تحمیلی ، ماسک زده می شود تا بنا به اظهار خودشان در این مقطع عنصر خارجی را فریب دهند..! ؛ ( حمل تضاد تا رسیدن به قدرت ).
نگرش آقای مسعود رجوی بعنوان رهبر عقیدتی فرقه ی مجاهدین ، درباره زنان ؛ چیزی بیشتر از دیدگاهای ملاعمر در این رابطه نیست و بشکلی مضاعف ؛ علاوه بر دیدگاههای ارتجاعی ( در پوشش انقلابی! ) ؛ زنان را رقبای جدی نمی داند ، معتقد است آنها مقاومت کمتری از خودشان نشان می دهند و کمتر سئوال می کنند! ؛ نسبت به مردان و بنا به اینکه پروسه ی طولانی در جریان مبارزه ندارند، لذا باعث قفل و کُـندی در حرکت نخواهند شد! و در مجموع انعطاف بیشتری نسبت به مردان دارند ( در این رابطه پیشنهاد میگردد مباحث انقلاب ایدئولوژیک ؛ نوشته برادر مجاهد نیابتی را مطالعه فرمائید که شاید بدون اجازه رهبر عقدیتی اش همین نگرشهای فرقه ای را لو داده است! )
با همین استدلالهای ریز و درشت است که آقای رجوی طی مراحل مختلف انقلاب ایدئولوژیک و بصورت جهشی زنان را تحت عنوان انقلاب رهائی دارای رده تشکیلاتی می کند و بقول آقای ابریشمچی مردها را با همه ادعاهایشان به زیر می کشند تا ذوب شوند و خیال نکنند که رده آنها جاودانه است ! ( از مباحث انقلاب ایدئولوژیک – مهدی ابریشمچی )
دکترین آقای رجوی بعنوان رهبر بلااشکال فرقه ی مجاهدین مبتنی بر استفاده ابزاری از همه نیروها ، خصوصا زنان است ، از منظر ایشان زنان ظرفیت لازم برای کاربردی دوگانه را دارا می باشند؛ در عین حالی که مانعی جدی در برابر فرافکنی های رهبری در امور داخلی نیستند ، { نقش عنصری زنان در کنار پتانسیل عظیم رها یبخش درونی خود ، ظرفیت حمل و پیاده کردن تئوری رهبری عقیدتی را در تمامی مناسبات تشکیلاتی دارا هستند بدون اینکه هیچگاه تهدیدی برای این رهبری باشند – « بیژن نیابتی ؛ مباحث انقلاب ایدتولوژیک » } ، از بُعد بیرونی هم قابل استفاده تر از مردان می باشند تا با ژست سیاسی و دمکراتیک ، روابط خارجی فرقه را تنظیم کنند ؛ از همین رو است که در جریان انقلاب رهائی! ؛ زنان نقش برجسته ای پیدا می کنند و مردان خلع رده می شوند تا هم راهبندهای غیر قابل پیش بینی که عمدتا از ناحیه مردان بوجود می آید ، خنثی گردد و هم برای ورود به فاز ِ بدون صدام و استمالت از عنصر خارجی برای یافتن صدامی دیگر از جایگاه زنان در میان افکارعمومی غرب ، بهره بیشتری ببرند.
عنصر زنانه ، مناسبترین عامل پیش برنده و تثبیت کننده هسته مرکزی انقلاب ایدئولوژیک یعنی مقوله رهبر عقیدتی در درون مجاهدین است – از سری مباحث انقلاب ایدئولوژیک
درست بهمین خاطر است که وقتی فرمان خوسوزی توسط همین رهبر عقیدتی صادر می شود ؛ زنان بعنوان عوامل پیش برنده و تثبیت کـننده رهبری به قربا نگاه فرستاده می شوند تا در یک نمایش آتشین و در بلاهتی کم نظیر خود را بسوزانند تا از این طریق احساسات عنصر خارجی را تحریک و در عین حال تهدیدی نیز کرده باشند که نیروئی اینچنین ؛ قادر به عملیات انتحاری نیز می باشد…
****
بمناسبت هشتم مارس روز جهانی زن ؛ یاد و خاطره تمامی زنانی که قربانی خشونت های فرقه ای و تروریستی مجاهدین شده اند را گرامی می داریم و در آرزوی رسوائی هرچه بیشتر آبرو باخته هائی می مانیم که در فریبکاری و دجالیت ، به غایت از شیطان درس آموزی کرده اند و در بی صفتی و دروئی ؛ روبه مکار را درس می دهند..!
****
شهین ترابی – آلمان
2005-03-05