سرمقاله نشریه گزارش نجات يافتگان شماره 13

سرمقاله نشریه گزارش نجات يافتگان شماره 13 (ژوئن)



يكي از دوستان غيرايراني من كه بيش از 20 سال با مجاهدين در ارتباط بوده، به من گفت كه بعد از هر بار ملاقات با آنها – جداي از اينكه ابتدا ملاقات چقدر دوستانه يا مساعد به نظر ميرسيد – نوعي احساس ناراحتي عميق به او دست مي داده است و ديگر اينكه همراهي اخير با آنها براي او مثل اين بوده كه راننده اي به او بزند و فرار كند… من درد مي كشيدم و تلوتلو ميخوردم اما هرگز نمي فهميدم از كجا و چطور خورده ام.
اين زن تماس بسيار كمي با سازمان مجاهدين داشت و آنها با او – به قول خودشان – با احترام و دقت زياد رفتار مي كردند.
حال تصور كنيد چه احساسي دارد كه سالها يك عضو فدايي باشي، اما فقط به خاطر انتقاد از برخي از جنبه هاي سازمان يا درخواست خروج، كارَت به زندان ابوغريب بكشد.
گزارش اخير سازمان ديده بان حقوق بشر يك نقطه شروع ارزشمند براي تحقيقات بين المللي كامل و مصممانه درباره فعاليتهاي سازمان مجاهدين خلق است.
مجاهدين خلق ميگويد كه ديده بان حقوق بشر هرگز از اردوگاه اشرف ديدن نكرده است. جو استورك اذعان كرد كه برنامه هاي ملاقات از اردوگاه در ده سال گذشته فقط به خاطر كنترلهاي تحميل شده از جانب رژيم عراق – كه از مجاهدين خلق حمايت ميكرد – لغو شدند. اين بدان معنا است كه حتي 10 سال پيش نيز ديده بان حقوق بشر نگران گزارشهاي مكرر نقض حقوق بشر در اردوگاههاي مجاهدين خلق بود. شرم آور است كه سقوط صدام حسين امكان دسترسي به اين سازمان بسيار مرموز و سركوبگر را فراهم آورده است. همين دسترسي هم باز بسيار محدود است.
شاهدان در گزارش، خوش اقبال بودند كه توانستند از زندان ابوغريب زنده بيرون آمده و از عراق فراركنند. اما بيش از 3000 عضو فرقه توسط رجويها، تحت حفاظت امريكا، زنداني باقي مانده اند.
تا آزادي آن قربانيان، عمق واقعي نقض حقوق بشر در فرقه مجاهدين خلق افشا نخواهد شد.
در اين شماره، اميدواريم مصاحبه ها با دو تن از ساكنان اردوگاه كه اخيراً از آن گريخته و به ايران برگشتند، شرايط سختي كه همه ساكنان تحمل ميكنند را آشكار سازند. براي مشخص كردن اين كه دقيقا چه چيزي در اشرف رخ ميدهد بايد سريعا تحقيقات بيشتري انجام شوند. به خاطر ماهيت محدود گزارش ديده بان حقوق بشر است كه اعضاي سابق خواستار تحقيقات دقيق درباره كل اعمال سازماني – و نه فقط مشخص كردن رفتار با ناراضيان – هستند. درخواست اوليه و مستقيم كساني كه توسط ديده بان حقوق بشر و رسانه ها مصاحبه شدند – درباره نقض حقوق بشر كه در داخل مجاهدين خلق تجربه كردند – اين است كه كساني كه از فرقه حمايت ميكنند – خواه سياستمدار، حقوقدان يا هر فرد ديگري – نيز زحمت صحبت كردن با قربانيها درباره تجربياتشان را به خود هموار كنند و صرفا جملات فريبنده مجاهدين (مبني بر اينكه همه آنها عوامل رژيم هستند) را تكرار ننمايند. اين نوع تكرار خط رسمي مجاهدين بيشتر باعث سوءظن به مدافعان مجاهدين شد،‌ نه به آنهايي كه شواهد واقعي بدرفتاري را ارائه ميكنند.
متاسفانه گستاخي مجاهدين خلق، پيروي از اعمال و گفته هاي دولتها را ترغيب ميكند. اما جايي كه سالها پژوهش پرزحمت و انبوهي از شواهد فعاليتهاي سازمان از توصيف جك استرا درباره مجاهدين خلق – يك گروه نامطلوب – پشتيباني ميكنند، توصيف بي پايه و اساس مجاهدين خلق مبني بر اينكه هر كسي كه از آن انتقاد كند عامل جمهوري اسلامي است بي معني ميشود.
يكي از افرادي كه در گزارش ديده بان حقوق بشر به وي استناد شده محمدحسين سبحاني است. بعد از آن كه لرد ايوبري – در كميته حقوق بشر است – وجود سبحاني به عنوان شاهد را زير سؤال برد، از جانب سبحاني مورد چالش قرار گرفت.
ايوبري بر اساس كلمات خود مجاهدين قضاوت مي كند و سبحاني از او خواسته كه با او و ديگر قربانيها از نزديك ملاقات كند و به همان شواهدي كه ديده بان حقوق بشر و ديگران كشف كرده اند دسترسي داشته باشد. وي همچنين خاطر نشان كرده است كه اگر ديده بان حقوق بشر 10 سال پيش تحقيقات خود را انجام داده بود، او و صدها نفر ديگر از زندانهاي عراق و مجاهدين خلق نجات يافته بودند.
زمان طفره رفتن تمام شده. حاميان واقعي حقوق بشر بايد اكنون شهامت شروع تحقيقات مناسب و دقيق را داشته باشند و پرده سياسي و تبليغاتي كه مجاهدين براي مخفي كردن جناياتش علم كرده را كنار بزنند.
 
خروج از نسخه موبایل