مجاهدین؛ سه گام تا شکستی سهمگین‎تر

مجاهدین؛ سه گام تا شکستی سهمگین‎تر


ایران دیدبان
در گام اول، مجاهدین خواهان هر چه رادیکالیزه‎تر شدن تحولات مربوط به پرونده هسته‎ای ایران می‎باشند و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد را ضروری می‎دانند.
پرونده ایران فاقد حداقل مبانی حقوقی لازم برای ارجاع به شورای امنیت سازمان ملل می‎باشد. این گزینه منتفی است و چنین اتفاقی روی نخواهد داد. لذا بیهوده است که به بررسی شرایطی که در صورت وقوع این امر، به‎وجود خواهد آمد بپردازیم.
اما مجاهدین دو سال است که منتظر پدید آمدن چنین شرایطی بوده و به‎دنبال سنگ‎اندازی در روند مذاکرات بین اروپا با ایران بوده‎اند. آنها نیروهای خود را به این دلخوش داشته‎اند که دنیا در این مرحله با ایران تسویه حساب خواهد کرد!!
تحلیلی این‎چنین، که بر پایه آمال و آرزوهای بیمارگونه استوار شده است، بی‎اعتبارتر از آن است که در حیطه نقدی جدی و علمی قرار گیرد.
از دیگر سو این تحلیل و خواست‎های کنونی مجاهدین، بیانگر ناتوانی آنها در اجرای هرگونه اقدام علیه حاکمیت ایران است و نشان می‎دهد که بقایای مجاهدین، تنها متحد شدن چند کشور قدرتمند علیه ایران را راه رسیدن خود به قدرت می‎دانند و این بر خلاف تمام شعارهایی است که در محافل داخلی خود در مورد ضعف حاکمیت و یا مقابله مردم با حکومت سر می‎دهند!
در گام دوم، واقعیت سرسخت‎تر از آن است که مجاهدین بتوانند با آن رویارو شوند و می‎دانند که خواست آنها برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، محلی از اعراب نداشته و کسی به آنها وقعی نمی‎نهد و کسانی هم که از ناحیه دولت‎ها چنین گزینه‎ای را مطرح می‎کنند، خود بهتر می‎دانند که در حال رعایت قاعده بازی هستند!
لذا تمام هم و غم مجاهدین، معطوف به آن است که مذاکرات بار دیگر از سر گرفته نشود.
در دور قبل که اعمال محدودیت بر روی مجاهدین جزو پیشنهاداتی بود که از سوی کشورهای اروپایی به ایران داده شده بود، علی‎رغم هیاهویی که مجاهدین به‎راه انداختند، افکار عمومی جهان و دولتمردان اروپایی به خوبی دریافتند که مجاهدین هیچ اهمیتی برای ایران نداشته و به هیچ‎وجه از ناحیه آنها احساس خطر نمی‎کند و صرفه‎جویی در سوخت را با استفاده از انرژی هسته‎ای بر نابودی این گروه ترجیح می‎دهد.
مجاهدین می‎دانند که با آغاز مجدد گفت‎وگوها، مقابله با آنان، کف پیشنهادات اروپا خواهد بود و اروپایی‎ها برای حفظ اعتبار، اعاده حیثیت خود و نیز جلب اعتماد مجدد ایران، برخوردی قانونی‎تر با بقایای این گروه در اروپا خواهند داشت.
هیاهوی بیش از اندازه مجاهدین، منعکس کننده بیم غیرقابل توصیف آنان نسبت به از سرگیری مذاکرات می‎باشد.
بی‎ربط نیست که مریم عضدانلو می‎گوید: سیاست فاجعه‎بار مماشات كشورهای غربی و به‎خصوص اتحادیه اروپا با رژیم بیشترین خدمت را به ملایان برای نزدیك شدن به بمب اتم انجام داد… با استفاده از فرصتی كه 22ماه مذاكره با سه كشور اروپایی برایش فراهم كرده است بیشترین بهره‎برداری را، هم در زمینه غنی‎سازی اورانیوم، هم در زمینه تولید پلوتونیوم و هم در زمینه ساختن ماشه و بدنه بمب و كلاهك‎هایی كه قادر به حمل بمب اتمی باشند به‎عمل آورده است.
در گام سوم باید گفت، نیازی به پایان رسیدن وضعیت فعلی نیست که بتوان فهمید روند ماجرا آنگونه که مجاهدین توصیف می‎کنند، پیش نخواهد رفت و بار دیگر خواب‎های پنبه دانه‎ای رهبر مهجور و مفقود آنان، بر باد می‎رود.
نهایتاً این‎که بقایای مأیوس و سرخورده رجوی، هر چه بیشتر به تحولاتی که به هیچ‎وجه نقشی در آن ندارند، دل بسته و امیدوار شوند، با به سرانجام رسیدن تحولات، با شدتی بیش از پیش با دیوار واقعیت‎ها برخورد خواهند کرد و شکاف تشکیلاتی و سرخوردگی نیروهای آنان، عمق و گستردگی بیشتری خواهد یافت.
خروج از نسخه موبایل