بازگشت مجاهدین به ماهیت آنارشیستی
ایراندیدبان
با درک صحیح تحولات روزهای اخیر، اشراف کاملی نسبت به وضعیت امروز و آینده مجاهدین و همچنین مواضع کشورهای غربی در مورد آنها پیدا خواهیم کرد.
اطلاعیه مطبوعاتی سرفرماندهی نیروهای چندملیتی در عراق در مورد مفقود شدن دو تن از اعضای مجاهدین که در سایت خبری وزارت دفاع امریکا نیز انعکاس یافت تأکید دارد:
1- مجاهدین خلق از ژوئن 2004 تاكنون افراد حفاظت شده تحت كنوانسیون چهارم ژنو محسوب میشوند كه مربوط به غیرنظامیان در دوران جنگ میباشد. این گروه از سلاحهای خود از جمله تانك، نفربرهای زرهی و توپهای سنگین طبق یك موافقتنامه آتشبس خلع شده است.
2- چند هزار عضو مجاهدین در كمپ اشرف، كه مجموعه اصلی مجاهدین خلق ایران در شمال بغداد میباشد، محصور و تحت كنترل ائتلاف میباشند.
3- علت تردد این دو تن، لجستیکی ذکر شده است.
بیانیه نیروهای امریکا مشخص میسازد که مجاهدین خلع سلاح شدهاند و مجموعه اعضای این گروه محصور و تحت کنترل نیروهای ائتلاف هستند.
اساساً خلع سلاح مجاهدین در راستای مبارزه با تروریسم صورت گرفت، هدفی که نیروهای ائتلاف هنگام حمله به عراق، آن را سرلوحه شعارهای خود قرار داده بودند.
دولتمردان امریکا و انگلیس بارها تکرار کردهاند که با ابعاد تروریستی این گروه مقابله کرده و خواهند کرد.
تأکید بر ماهیت لجستیکی تردد این دو تن نیز، به جهت پافشاری بر محصور بودن اعضای این گروه است و در حقیقت نیروهای ائتلاف از حیثیت خود بدین نحو دفاع کردهاند.
تفسیر دقیق موضعگیری نیروهای ائتلاف در عراق را سفیر انگلیس در تهران انجام داده است.
وی با بیان اینکه دیدگاه انگلیس و ایالات متحده در مورد این گروه با ایران مشترک است، نتیجه اقدامات نیروهای ائتلاف علیه مجاهدین را با بهکار بردن تعبیری تخصصی روشن ساخته است: درباره كمپ اشرف، باید بگویم پیش از سقوط صدام، موقعیت مجاهدین، وضعیتی نظامی بود با تجهیزات و امكانات نظامی و آنان به صدام كمك میكردند، اما پس از پایان جنگ، آنان خلع سلاح و در كمپ نگهداری شدند، بدون اینكه هیچگونه عملیاتی انجام دهند، شرایط مواجهه ما در عراق و لندن به یك شكل است كه این گروه نمیتوانند در عراق و انگلستان، عملیاتی نظامی داشته باشد، چرا كه خط مشی مشخص است. بنابراین، آنان میتوانند به مانند «گروههای فشار» یا «لابیست» با توجه به قوانین انگلستان، فعالیت كنند و قوانین انگلیس نیز به آنان این اجازه را میدهد.
در فرهنگ لغت Bartleby ذیل Pressure Groups (گروههای فشار) آمده است: گروهی از افراد که تلاش میکند بر خط مشی عمومی و بهخصوص قوانین دولتی – مرتبط با اولویتها و دغدغههای اصلی خودش – اثرگذاری کند.
همچنین در دایره المعارف Encarta: تعدادی از افراد که با یکدیگر کار میکنند تا دغدغههایشان را برای افرادی که در دولت هستند آشکار نمایند و بر تصویب قوانین اثر بگذارند.
در فرهنگ لغت آریانپور نیز در شرح گروههای فشار آمده است: گروه فشار که با وارد آوردن فشار بر اولیای امور و نمایندگان مجلس و غیره اعمال نفوذ میکند.
بنابراین پس از سالها که کشورهای غربی با استقرار مجاهدین در عراق و حمایتهای گوناگون از آنها، عرصه را برای اثبات ادعای نظامیگرانه که از سوی رهبری مجاهدین مطرح میشد، باز گذاشتند، اکنون قاطعانه به این نتیجه رسیدهاند که بقایای فرقه ورشکسته رجوی، هیچ قدرتی برای عرض اندام در مقابل قدرت نظامی ایران ندارند و از سوی دیگر با تحولاتی که طی سالهای اخیر روی داده است، به دورانی گام نهادهایم که هیچ فعالیت تروریستی به نتیجه نخواهد رسید و بر ضد خود تبدیل خواهد شد. در نتیجه تنها وظیفه باقیمانده برای بقایای رجوی، ورود به آنارشیسم گروههای فشار است.
دولتمردان امریکا و انگلیس با شناخت عمیق خود از مشخصات این دوران، پایان نظامیگری و خشونت مجاهدین را رقم زده و پس از این آنها را در هیبت گروههای فشاری مانند نئونازیهای آلمان که برای فشار بر روی پناهندگان از آنها استفاده میشود و احتمالاً با این امید واهی که در مناسبات خود با ایران آن را به کار گیرند، مشاهده خواهیم کرد.
نقشی که پیش از این در جریان مسایل مربوط به پرونده هستهای ایران از مجاهدین سراغ داریم و البته همانند رؤیاپردازیهای نظامی رجوی، در این عرصه نیز ناکامی و بنبست از هماکنون برای آنها رقم خورده است.