نگاهی به اهداف ارتباط مستقیم
ایران دیدبان
دیدن برنامۀ ارتباط مستقیم در اردوگاه اشرف یکی از ضوابط تشکیلاتی است و همۀ نیروها موظف هستند که آن را نگاه کنند و در مورد آن گزارش بنویسند. لذا میتوان این برنامه را ارتباط مستقیم با ساکنان اردوگاه اشرف دانست و فلسفۀ ادعاها و شعارهای عجیب و غریبی که شرکتکنندگان در این برنامه میدهند، از دل این ارتباط بیرون میآید. چرا که ادعاهای مجاهدین صرفاً مصرف داخلی داشته و به کار هیچکس جز برای روحیه دادن به همین تعداد که از همه جا بیخبر هستند نمیآید!
مؤید این کارکرد هم تعریف و تمجیدهای غلوآمیزی است که توسط شرکت کنندگان در این برنامه از اعضای سرخورده در اشرف میشود، که سراسر برای بالا بردن روحیۀ آنها و خنثیسازی تأثیرات منفی فرار اعضای اصلی باند رجوی به پاریس میباشد.
با این مقدمۀ کوتاه نگاهی داریم به سخنان مهدی ابریشمچی در برنامۀ ارتبط مستقیم 15/8/1380 که بهعنوان بالاترین مهرۀ باقیمانده از باند رجوی، در آخرین لحظات، برای التماس از نیروها و سمپاتهای واخوردۀ اروپایی برای شرکت در تجمع بروکسل به صحنه آورده شده بود.
ابریشمچی برای روحیه دادن به نیروهای مأیوس و سرخوردۀ اشرف، فریبکارانه در مورد اهمیت جایگاه آنها داد سخن داد. در حالیکه ساکنان اردوگاه اشرف به خوبی میدانند که نقطۀ ثقل این گروه در پایگاه فرماندهی این گروه در پاریس است و بارها به خاطر عدم درک جایگاه مریم در پاریس و بهاصطلاح زحماتی که وی میکشد تحت فشار قرار گرفتهاند و بند شرم و توبهنامه از عدم درک این جایگاه امضاء کردند.
اما ابریشمچی باز هم فراموش نکرد که از استیصال مجاهدین در برابر افشاگریهای جداشدگان فغان برآورد و به لطایفالحیل و با آسمان و ریسمان به هم بافتن، تلاش کرد تا چهرۀ جداشدگان را تخطئه نماید.
در این رابطه دستگاه بیمنطق و سرکوبگر مجاهدین یک تلفن که در دفاع از جداشدگان بود را قطع کرد و برای چندین دقیقه نمایش ابریشمچی به هم ریخت و معلوم شد چه کسی حتی طاقت شنیدن و پخش یک سؤال را ندارد!
از اینها که بگذریم ابریشمچی برای هزارمینبار ادعاهایی کرد که بد نیست اینبار مجاهدین و شخص وی پس از اتمام تجمعی که در بروکسل دارند، به پاسخگویی در مورد آنها بپردازد.
وی مدعی شد که:
الآن وارد فضایی شدهایم که از حمایتهای دولتهای اروپایی و امدادهای غیبی خبری نیست و رژیم در اوج انزوا در صحنۀ بینالمللی و صحنۀ داخلی قرار دارد و همۀ دولتها ماهیت این رژیم را شناختهاند و مشروعیت شعار سرنگونی رژیم که مقاومت آن را سر میداد اثبات شده است و کشورهای جهان راهی را که ما میخواستیم بیایند جلو آمدهاند و از این رو شرکت در تظاهرات وجه سیاسی فوقالعاده و متفاوت با دورانهای گذشته دارد و…
بدیهی است که ابریشمچی این همه دروغبافی را فقط برای جمع کردن چند نیروی بیشتر انجام میدهد، اما باید از وی و سایر بقایای باند رجوی پرسید که مگر این همان شرایطی نیست که شما تحقق آن را لازمۀ سرنگونی میدانستید:
– حمایتها از رژیم برداشته شده است.
– رژیم در انزوای بین المللی و داخلی قرار گرفته است.
– کشورهای جهان همان راهی را میروند که شما میخواهید!!
بنابراین اکنون دیگر چه عاملی برای عدم تحقق سرنگونی وجود دارد؟
اگر قرار داشن نام گروه در لیست گروههای تروریستی را برای هواداران از همه جا بیخبر و اعضای محبوس در اشرف بهانه میکنید که باید گفت وقتی به لحاظ محتوایی چنین شرایطی فراهم شده است، یک عامل شکلی و قطعاً غیر تعیین کننده، چقدر میتواند تأثیر داشته باشد که سرنگونی را به تعویق بیاندازد.
اعضای مستقر در اشرف که واقعاً چنین شعارهایی و نظایر آن برایشان علیالسویه و تکراری است و هیچ فرقی هم برایشان نمیکند که چه شرایطی در بیرون حاکم باشد، تنها وضعیت ملموس برای آنها بیآیندگی در عراق است.
اما اگر رشوه بگیران اروپایی که در نمایشات مجاهدین شرکت میکنند، جرأت این را داشته باشند که در هر سرفصل، به جمعبندی ادعاهای مجاهدین بپردازند، مجبور به قبول این واقعیت خواهند شد که جیرهخوار شارلاتانترین گروه تروریستی هستند.
برگزاری تجمع در بروکسل نیز مانند همیشه بینتیجه خواهد بود و آنگونه که مجاهدین ادعا دارند بهعنوان بزرگترین تظاهرات تاریخی هیچ آبی برای آنها گرم نخواهد کرد، بلکه قطعاً به ضد خود تبدیل خواهد شد.
مجاهدین وقاحت را به آنجا رساندهاند که رسماً و علناً از فریب دانشجویان و دانشآموزان بلژیکی برای شرکت در این تجمع سخن به میان میآورند. در همین برنامه فردی به نام امیر مستقیماً گزارش جذب نیرو از بلژیکیها را به ابریشمچی اعلام کرد و ابریشمچی نیز در یک فرار به جلو و برای پیشگیری از تأثیرات افشاگریهای بعدی، مدعی شد که مسألۀ رژیم یک مسألۀ بینالمللی است که همۀ مردم جهان باید در آن شرکت کنند!
در انتها ذکر یک نکتۀ دیگر در رابطه با این برنامه خالی از لطف نیست و آن اینکه پس از افشاگری ایراندیدبان در مورد دروغهایی که مریم رجوی برای مظلومنمایی در مورد جیرۀ ساکنان اشرف بیان داشته بود، مهدی ابریشمچی مجبور به عقبنشینی شد و حقیقت موضوع را برملا کرد و گفت که ما در ازای دریافت جیره باید پول بپردازیم و بههمین خاطر نیاز به کمک مالی داریم!
اینکه معلوم است. باید پول بپردازید و دیگر از حسابهای ویژۀ سیدالرییس خبری نیست. اما این همه اثبات همان استفاده از میراث ایدئولوژیک عمروعاص است.