بازتاب هويت و شخصيت مسعود و مريم رجوي

بازتاب هويت و شخصيت مسعود و مريم رجوي
سايت بخش ضد اطلاعاتي فرقه ي تروريستي رجوي موسوم به ايران افشاگر، سايتي كه هويت ذاتي فرقه را بروز مي دهد و نمادي از درون فرقه است، از زبان يكي از اعضاي متناقض و به شدت مسئله دار فرقه كه وضعيت و تمايل شديد او به جدايي از پيش براي ما آشكار بوده است، در اقدامي نابخردانه، كودكانه و بغايت عصبي – كه خود نشانگر وخامت اوضاع فرقه است- خزعبلات و جعلياتي را عليه همرزم و دوست گراميمان خانم مرجان ملك مطرح نموده است.
تروريست-نويسندگان اين مزخرفات، واكنش هيستريك خود را اينبار علنا با آموزه هاي فرقه اي كه از مسعود و مريم رجوي و در نشست هاي عمليات جاري، گزارشات جنسي موسوم به گزارش برادر مسئول و نشست هاي غسل هفتگي فراگرفته اند، آميخته و به خيال خود دست به ترور شخصيت و زير سئوال بردن خواهرمان مرجان ملك زده اند.
آقايان، شدت گاف شما به حدي بوده است كه اينبار آشكارا آب دهان بر سر نا مبارك خودتان فرود آمد و هرآنچه در مكتب رجوي ها آموخته ايد آشكار و علني شد.
در كشاكش و هنگامه ي نبرد سياسي ( با هدف روشنگري و شناساندن ابعاد اين فرقه ي تروريستي) بهتر از اين نمي توانستيد به كمك جداشدگان – اين بازوان استواري كه گلوي شما را مي فشرد – بياييد و به دست خود ماهيت و تفكر حاكم بر فرقه تان را فاش سازيد.
نخست آنكه همه مي دانند بخش جعل سند شما همين امروز قادر است سند مالكيت دوزخ را بنام رجوي صادر كند! (گرچه انتظار ورود وي به آنجا روز به روز شدت مي يابد!) پس ديگر قادر نيستيد كسي را با اين مسخره بازيها بفريبيد.
مگر فراموش كرده ايد كه همين دستگاه مسخره و حاجي فيروز رجوي، مرجان را سمبل شهداي سال 79 اعلام نمود؟ گويي در ارتباط با مرجان آنقدر خود را به در و ديوار كوبيده ايد كه گيج و منگ اينگونه صيحه مي كشيد. ( نشريه ي مجاهد شماره 542)

ديگر اينكه اين نوشته نشانه ي استيصال و درماندگي شماست. چراكه در زبان سياسي چيزي براي رو كردن نداريد و وادار شده ايد با هدف خاموش نمودن زبان گويا و افشاگر همرزممان دست به پراكندن اراجيفي بزنيد كه مسعود و مريم به خوردتان داده اند.
نشخوار ادبيات تروريستي و لمپنيزم رهبر مفقوده، جز بي آبرويي بيشتر چيزي برايتان به ارمغان نياورد و خواننده ي بي طرف اين نامه ( به قرار تحقيقات بعمل آمده) فرقه ي سازمان نمايتان را به باد استهزاء گرفت.
آخر اين چه گروه مبارز! و انقلابي! است كه وقت مبارزه را صرف بهم بافتن كثيف ترين و مستهجن ترين تفكرات مي نمايد؟ لابد در اين باب مسعود خود كلاسهاي عملي نيز براي انصار خاص الخاص خويش داير نموده بوده است.
براستي اگر قرار بود مسعود و مريم رجوي گزارش تناقض دوران (گزارشات جنسي در فرقه به اين نام خوانده مي شود.) بنويسند چه مي شد؟ ما كه به خويش اجازه نداده ايم افتضاحات حاكم بر مناسبات شما را بازگشايي كنيم به اين دليل است كه خويش را از جنس شما و مانند شما نمي دانيم. اگر غير از اين بود شايد خود اعضاي فرقه تان مسعود رجوي را سنگسار مي نمودند.
اگر فكر مي كنيد از اين طريق قادر هستيد طرح مكاتبه ي جداشدگان و خانواده ي اعضا را كه بصورت مخفيانه با اعضاي دربند صورت مي گيرد مورد تهديد و تحديد قرار دهيد، اعلام مي كنيم كه اين برنامه با قدرت و شدت بيشتري ادامه خواهد يافت.
آري. اين مزخرفات كثيف نه تنها نشانگر هويت و شخصيت مسعود و مريم رجوي و آموزه هاي آنان به اعضاي فرقه است، بلكه جاري ترين و اصلي ترين مسائل روز تروريست ها را برملا مي كند.
و اگر به خيال خود كوچكترين تعرضي به شخصيت و هويت خانم مرجان ملك وارد نموده ايد زهي خيال باطل. اينگونه آدمها در كوراني چنين آبديده تر و بر سر پيمان مستحكم تر مي شوند. به پيماني ميان يك انسان آزاد و برادران و خواهران دربندش براي رهايي آنان. نه از آنگونه تعهدنامه هاي رنگارنگ و امضا هاي خون و نفس كه بزور و ضمن تهيج و جو گير نمودن اعضا اخذ نموده ايد و اينك امضا كنندگان دسته دسته از شما جدا مي شوند و براي آزادي ديگران نيز تلاش مي كنند كه اين عمل كه براي آزادي افراد دربند و كساني كه اسير تفكرات فرقه اي شده اند، قطعا مجاهدتي است عظيم.
مطمئن باشيد كه اعضاي دربند فرقه ي تروريستي آزاد خواهند شد و سران جنايتكار فرقه – دير يا زود – بايد در دادگاهي با هيئت منصفه اي به وسعت همه ي مردم ايران حاضر شوند.