شاکی : کردهای عراقی
متشاکی: صدام و رجوی!
جمعی از اعضای سابق مجاهدین خلق
برخی منابع خبری به تازگی نقل کرده اند که؛ تعدادی از کردهای عراقی و تشکل های سیاسی کرد تبار عراق، و به ویژه اتحادیه ی میهنی کردستان عراق طی شکایاتی که به دادگاه محاکمه کننده ی صدام ارایه داده اند ،خواستار محاکمه ی مسعود رجوی رهبر فرقه ی مجاهدین خلق، به خاطر همدستی با رژیم صدام و مشارکت مستقیم در سرکوب و قتل عام کردهای مبارز عراقی و کشتار بی رحمانه ی زنان و کودکان کرد تبار در سال 1991 شده اند. ما اعضای سابق مجاهدین که بعضی، در عملیات موسوم به مروارید تحت فشارها و تهدیدهای مجاهدین، شرکت داشته ایم، ابتدا طبق توجیهات و دروغ های شخص رجوی که به نیروهای خود القا کرده بود؛ می پنداشتیم پاسداران ایرانی در پوشش و لباس کردها قصد حمله به قرارگاه های مجاهدین را دارند. اما بعد از ورود به صحنه های درگیری در مناطق کردنشین عراق، متوجه شدیم غیر از کردهای عراقی کسی در صحنه نبوده و آن چه رجوی راجع به حضور و نفوذ پاسداران ایرانی در مناطق کردنشین به ما گفته دروغی بیش نبوده است. رجوی و عوامل سرسپرده ی او اعضای مخالف کردکشی را به اشکال مختلف مورد آزار و شکنجه قرار می داد وحتی بعضی رابه بدترین شکل سر به نیست می نمود. برخی از ما که نمی خواستند در جنایت کردکشی رجوی سهیم شوند، توسط مجاهدین تحویل استخبارات صدام و در سیاه چال های زندان ابوغریب سال ها محبوس شدند. ما اعضای رها شده از چنگال رجوی، بعد از جدایی و بازگشت به وطن، به کرات درباره ی جنایات مجاهدین ، و خاصه آن چه نسبت به کردهای عراقی روا داشتند افشاگری نموده ایم. مسعود رجوی و همسرش مریم قجر به طور مستقیم عملیات مروارید را فرماندهی می کردند و اغلب اعضای مجاهدین که در آن عملیات شرکت داشتند به یاد دارند که رجوی طی پیامی که با بی سیم به کلیه ی نیروها مخابره کرده بود، به صراحت دستور داد تا خانه های روستاها و شهرک های کردنشین عراق را با توپ و تانک ویران نمایند. از سوی دیگر، صدام حسین به صراحت از تمام افراد ارتش بعثی عراق خواسته بود تا در ان عملیات با مجاهدین خلق نهایت همکاری را بنمایند. فرماندهان و برخی کادرهای رده بالای مجاهدین علاوه بر این که خانه های اکراد را به توپ می بستند و به زنان و کودکان و افراد بی سلاح و بی دفاع هجوم می بردند، در نهایت رذالت و بنابر وظیفه ی مزدوری شان، در برخی جاده ها – در مناطق کردنشین – تورهای ایست و بازرسی دایر نموده و جوانان کرد را از ماشین های عبوری پیاده کرده و پس از ضرب و شتم، آنان را به عنوان اسیران جنگی تحویل نیروهای امنیتی صدام می دادند. هر یک از اعضای جدا شده ی مجاهدین در رابطه با جنایات مجاهدین در مناطق کردنشین عراق موارد زیادی از سنگدلی و بی رحمی مجاهدین را در خاطر خود دارند.ما در این جا و بدین وسیله اعلام می کنیم در رابطه با همکاری مستقیم و غیرقابل انکار مجاهدین و شخص رجوی با رژیم صدام به ویژه در زمینه ی کشتار و سرکوب کردهای عراقی حاضر هستیم تا در هر دادگاه صالحه و یا هر کجا که لازم باشد، دیده ها و دانسته های خود را در اختیار مراجع ذی صلاح قرار بدهیم. بارزترین حقیقت این است که از نظر ما ( اعضای سابق مجاهدین) جنایات مسعود رجوی در رابطه با کردهای عراقی به مراتب بیش تر و عمیق تر از جنایات شخص صدام بوده است. اگر صدام جهت جنایات خود این توجیه را داشته که برای حفظ حاکمیت خود دست به سرکوب زد ه است، اما رجوی به عنوان کسی که داعیه ی مبارزه با حکومت ایران را داشت و به مثابه ی بیگانه یی در خاک عراق پناهنده شده بود، نمی توانست هیچ گونه توجیهی برای هم دستی با صدام و اجرای دستورات او ( در کردکشی) داشته باشد. آن چه رجوی توسط سرسپردگانش برکردهای عراقی روا داشت، در برابر جنایات و نقش صدام بسیار کم رنگ تر می باشد. رجوی همانند کاسه یی داغ تر از آش به فرماندهان نظامی مجاهدین دستور داده بود به جای این که از راه دور به سوی خانه های کردها شلیک نمایند، با تانک خانه ها را بر سرشان ویران کنند. برخی کادرهای رده بالای مجاهدین نظیر مهدی ابریشمچی ، کردهایی را که در عملیات مروارید به اسارت گرفته بودند، ابتدا به طرزی وحشیانه زیر شکنجه قرار داده و سپس آن اسرا را به استخبارات صدام تحویل می داد. از ان جا که ما اعضای سابق مجاهدین هرگونه کوتاهی در رابطه با جنایات رجوی را نوعی اجحاف در حق کردهای ستم دیده ی عراقی می دانیم، برخود لازم می دانیم به عنوان کسانی که ناخواسته شاهد بر جنایات مجاهدین درمورد کردها بوده ایم، تمام حقایق مربوط به نسل کشی را دراختیار اذهان عمومی و به ویژه دادگاه محاکمه کننده ی صدام قرار بدهیم. هر کدام از تشکل های انقلابی و مبارزین کرد عراق می توانند از اعضای جدا شده ی مجاهدین به عنوان شاهدان عینی جنایات رجوی استفاده نمایند. اگرچه ما اعضای جدا شده خود اولین قربانیان جنایات و خیانت های رجوی هستیم و مجاهدین به خاطر چنین افشاگری هایی ما را تهدید به مرگ نموده اند ، لیکن این تهدیدات نمی تواند مانع از روشنگری های ما درباره ی حقایق گردد. روح عدالت چنین حکم می کند که رجوی و صدام به عنوان دو هم پیمان و دو مجری که در سرکوب و کشتار کردهای عراقی مشارکت داشته اند، در محضر دادگاهی صالحه پاسخ گوی جنایات ضد انسانی خود باشند. محاکمه ی صدام بدون بازخواست از رجوی یک کار نیمه تمام است. ما ضمن اعلام آمادگی خود جهت هر نوع همکاری در رابطه با این موضوع، از سایر اعضای مجاهدین که در کشورهای مختلف اروپایی زندگی می نمایند صادقانه و به جد تقاضا می کنیم دانسته ها و مشاهدات عینی خود را در خصوص سرکوب و کشتار کردهای عراقی توسط مجاهدین در اختیار رسانه های عمومی قرار بدهند. به ویژه کسانی که خود در عملیات مروارید شاهد بر این جنایات بوده اند، احترام به شأن انسانی کردهای عراقی ایجاب می نماید اطلاعات خود را به مراجع ذی صلاح در عراق یا هر کجا که مقدور باشد منتقل و منعکس نمایند. رجوی باید تاوان اعمال پلید و ضد بشری خود را پس بدهد، و صد البته که جنایات رجوی در حق کردهای مظلوم عراق، تنها بخشی ناچیز از اعمال و اقدامات این جرثومه ی فساد می باشد. به امید روزی که شاهد محاکمه ی عادلانه ی صدام و نوکران مزدورش نظیر مسعود رجوی و سایر سرکوب گران و جنایت کاران ضد بشری باشیم.