تکرار اشتباه!
عبدالله صالح/ مجله العصر
برخی منابع در سیستم جاسوسی امریكا فاش ساختند كه پارهای اطلاعات و علیالخصوص آنچه دربارۀ برنامۀ هستهای ایران، از طریق مجاهدین خلق بهدست آمده، نادرست و اشتباه میباشد. و این دقیقاً همان چیزی است كه در گزارشهای اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیده میشود.
مسؤولان جاسوسی امریكا از قبل در درستی اطلاعات مشابهی كه چلبی در خصوص عراق داده بود شك كرده بودند و نسبت به اعتماد در اینگونه اطلاعات هشدار داده بودند. اینبار مسؤولان هشدار میدهند اطلاعاتی كه سازمان مجاهدین خلق ارائه میدهد قابل اعتماد نیست.
با بالا گرفتن قضیۀ برنامۀ هستهای ایران و تیرگی بیش از پیش روابط تهران با واشنگتن، سران مجاهدین خلق ایران به چاپلوسی نزد مقامات حكومت امریكا پرداختند تا آنها را اقناع كنند كه اطلاعات مهمی از رژیم ایران در اختیار دارند و این اطلاعات ثابت میكند حکومت تهران اقدام به غنیسازی اورانیوم در سطح وسیع كرده است. همین امر باعث شد مسألۀ همكاری این سازمان و پشتبیانی از آن بهعنوان مسألهای داغ در كاخ سفید مورد بحث قرار گرفته و نقش احتمالی آن در راستای اهداف و سیاستهای امریكا علیه ایران مورد بررسی واقع شود.
دولت بوش امروز خودش را در همان وضعیتی مییابد كه قبل از جنگ عراق قرار گرفته بود. زمانی كه احمد چلبی، رهبر كنفرانس ملی عراق، خودش را به مسؤولین بلندپایۀ امریكا از جمله ریچارد پرل و پل ولفو ویتز نزدیك كرده بود و این احتمال را در آنان پدید آورده بود كه رژیم صدام حسین سلاح كشتارجمعی در اختیار دارد و شهروندان عراقی از سربازان امریكاییای که عراق را فتح كنند و حكومت را به آنها بسپارند، بهخوبی استقبال خواهند كرد.
امروز مریم رجوی، رییسجمهور منتصب شورای ملی مقاومت ایران بهدنبال این است كه سناریوی عراق را تكرار كند و به مسؤولان امریكایی تأكید میكند كه مجاهدین خلق این آمادگی را دارند كه اطلاعات فوری و موثقی را دربارۀ برنامههای هستهای ایران، به واشنگتن ارائه دهند.
برخی مسؤولان كاخ سفید بر این اعتقادند كه مجاهدین خلق با تمام توانش قادر است كه در خدمت اهداف امریكایی باشد، مضاف بر اینكه این سازمان یك گروه اپوزیسیون ایرانی است كه چندین هزار جنگجو دارد و گذشته از طرفداران و اعضای آن، از سازماندهی خوبی نیز برخوردار است.
این دسته از مسؤولان اشاره دارند به اینكه سازمان مجاهدین خلق قدرت خود را در ارائۀ اطلاعات قبلاً نشان داده و فاش كرده است كه برنامۀ هستهای ایران در نطنز و اراك مستقر است. آنها خواستار حذف نام مجاهدین از لیست سازمانهای تروریستی هستند و تأكید میكنند كه اعضای این سازمان نه تنها اطلاعات لازم را به ایالت متحده امریكا میدهند بلكه آنان با توجه به طرفدارانشان میتوانند نقش مهمی در برهم زدن امنیت حكومت ایران داشته باشند.
لازم به ذكر است كه وزارت امور خارجه امریكا در سال 1997 سازمان مجاهدین خلق را در لیست تروریستی خود قرار داد. این تصمیم تأكید كرده است كه سازمان مجاهدین در چندین عملیات علیه امریكاییها دست داشته، از جمله در نوامبر سال 1971 سفیر امریكا در ایران را ربوده و انفجاراتی را در سال 1972 در شركتهای امریكایی مستقر در ایران ازجمله پپسی كولا، جنرال موتور و شركت نفتی مارین انجام داده است. همچنین در سالهای بعد نیز این سازمان در سرقت شش بانك و ترور كلنل امریكایی لوییس هاكینز و حمله به چندین دفتر خطوط هوایی امریكا و انگلیس و شركت اسراییلی”العال” دست داشته است.
مسعود رجوی، رهبر مجاهدین خلق، در خلال محاكمۀ نظامی خود در سال 1972 به شرح مفصل عملیات خشنونتبار خود و این سازمان اعتراف كرد. وی بر این اعتقاد است كه باید سرنوشت ایران به دست مقاومت مسلحانه تعیین شود و نیروهای سیاسی قادر به تعیین سرنوشت ایران نیستند. وی ایالات متحده را متهم كرده بود به اینكه علت اصلی و مستقیم همۀ مشكلات جهان است و آن را دشمن اصلی ایران قلمداد كرد زیرا كه عامل كودتا علیه مصدق بود.
مخالفان همكاری با مجاهدین خلق و حذف نام آن از لیست تروریستی، شواهد تاریخی زیادی برای اثبات عقیدۀ خود دارند كه نشاندهندۀ حجم خشونتی است كه سازمان از خود بروز داده و با وجود این همه خشنونت و اختلاف ایدئولوژیك، برخی سعی میكنند این مسائل را نادیده بگیرند.
مجاهدین که نگرشی كاملاً ماركسیستی دارند و با دموكراسی و تمام اندیشههای غربی مخالفاند، در سالهای اخیر خود را بهظاهر سازمانی با گرایشهای دموكراتیک، در كنار دیگر گروههای اپوزیسیون ایرانی مطرح میكنند و تظاهر به احترام ارزشهای دموكراسی و حقوق اقلیتها و زنان میکنند. رییس این گروه، مسعود رجوی، همسرش”مریم رجوی” را بهعنوان رییس جمهور شواری ملی مقاومت ایران انتصاب کرد.
این سازمان از گذشتۀ خود رنج میبرد و بار اعمال و حملات گذشتۀ این سازمان بر دوش آن سنگینی میكند. این مسایل هنوز در اذهان طبقات مختلف جامعۀ ایرانی نقش بسته است.
این درست نیست كه کسی تصور کند که دولت امریكا با حمایت از مجاهدین خلق، جایگاه خودش در مبارزه با حكومت ایران را بالا خواهد برد و ملت ایران را به سوی خود متمایل خواهد كرد. به هیچوجه همكاری و همپیمانی حكومت امریكا با مجاهدین خلق باعث نزدیكی امریكا به ملت ایران نخواهد شد.
باید پرسید آیا دولت امریكا از عراق درس نگرفته است؟ و دولت بوش تا كی به تكرار اشتباهات خود ادامه خواهد داد؟