دیکته ات را بخوان بعد امضا کن!

دیکته ات را بخوان بعد امضا کن!


جوابی به مقاله آقای واحد سیف مندرج در سایت بخش اطلاعات رجوی (به اصطلاح ایران افشاگر)
آن چه درمورد ابعاد خیانت های فرقه ی رجوی گفته شده و یا می شود با گفتن مزیج گویی های شما ( آقایان سیف) نه تنها پاک نمی شود ، بلکه بر رسوایی هایش افزوده هم می شود. این که دارای چه گذشته ای بوده ای، در صورت مسئله تفاوتی ایجاد نمی کند! این شیوه ی متداول فرقه است که هر افشای جنایتی را با داستان سرایی های دروغ و اراجیف دیکته شده از سوی سران، پاسخ می دهد؛ اما، باید به شما بگویم که به آن ابراز نگرانی از سوی آن افراد که گفتی آن را لازم ندارید به شدت نیازمندید و به دلیل غرق بودن در اوهامات و قرار داشتن در دایره ی تنگی که سانسور ها و خیالات احاطه اش نموده اند این نیاز را به فراموشی سپرده ای. آیاتا کنون از خود سئوال کرده ای علت قراردادن این همه امکاناتی که به قول خودت در اختیارت گذاشتند، از سوی صدام و دولت بعث به رجوی و فرقه اش چه بوده؟!
پرسیده ای چه انگیزه ای باعث شد، کشوری که در حال جنگ و تجاوز به خاک توست و مدارس و مناطق مسکونی اش را به خمپاره و توپ می بندد، گروه مخالف آن را بپذیرد و علاوه بر آن تجهیزات برایش فراهم نماید و هکتارها زمین از خاک خود را برای برپا کردن پادگان و جا دادن نیرو و اعضایش به او هدیه کرده و از آن فرا تر از داخل خاکش موشک به سمت کشور مورد هجومش پرتاب کنند؟! ببخشید داشت یادم می رفت، محصور در حصار رجوی حق سئوال کردن حتی در خلوت خویش هم ندارد!!!
آقای سیف اگر به همین دو سئوال جواب بدهی و یا دنبال جوابش باشی، مطمئناً دیگر این حرف های دیکته شده را تکرار نخواهی کرد و نتیجه ی درست را به دست می آوری و می فهمی که این معادله چه طور حل می شود!
اگر رجوی برای رضایت حامی اش که نزدیک به دو دهه آب و آذوقه اش را تأمین کرده برای جاسوسی علیه کشور خود که در حال جنگ با صدام است [ که در درجه ی اول اهرمی برای سرکوب مخالفان داخلی اش که مردها و گروه های مخالف سیاست تروریستی اش هستند] استفاده نکند، پس این بخشش ها از چه رو است؟! لابد به جهت حس بشردوستانه ی صدام که حالا به خاطر نداشتنش در حال محاکمه شدن است!
خود را گول نزن ( آقای سیف ) تمامی شبکه های خبری به دنبال سرنگونی صدام به افشای اولین موضوعی که پرداختند نقض حقوق بشر از سوی او، سرکوب و کشتار مخالفان، بمباران شیمیایی شهرهای حلبچه و.. روابط نزدیک و دوستانه اش با شخص رجوی و سران دیگر فرقه بود که به همراه تصاویر به دست آمده از آرشیو های موجود در دفاتر ریاست جمهوری در آن هیچ تردیدی نمی توان کرد. ( البته مطابق عادت مرسوم فرقه به هر شخص افشاگر برچسب باج گیر دولت ایران می زند) نوار مکاتبات به اصطلاح فرماندهان ارتش رجوی و شخص او و فیلم های حاکی از ملاقات های پنهانی شان همه جا منتشر شده است. پس به انکار چه می پردازی؟! درست است که در نشست معاصی رهبر فراری فرقه اذعان می دارد که همه ی گناهان خود را به من بسپارید، من خودم با خدا معامله می کنم ؛اما، آیا او خود را معصوم و حتی بالاتر نعوذ بالله تا حد خدایی معرفی نموده، تو به عنوان یک فرد که ادعای مسلمانی دارد، چنین فرضی را با توجه به ماهیتی که به دین مبین اسلام و کتاب سراسر پند و حکمتش، داراست قبول داری؟ اگر داری با کدام استدلال دینی و برمبنای کدام حدیث؟! مگر در قران قصه فرعون و ادعاهایش را نخوانده ای ( البته شاید از زبان الکن حجة الاسلام!!رجوی تفسیرش را شنیدی )
فرقه ای که نامش سرفصل تمامی لیست های تروریستی دنیا قرار گرفته و رهبری که به محض احساس خطر برای جان بی ارزشش در هزار پستو خود را پنهان می نماید را چگونه شناخته ای؟ از شخصی که با ساختن حصار اشرف تیر خلاص را بر پیکره ی خانواده و عاطفه و حقوق انسانی اعضا زده و با انقلابات و پروسه های پوچ، سال ها به جنایت علیه هر چه حق طبیعی انسان است، پرداخته، انتظاری جز خیانت به میهن خود و اعضایی که همه چیز شان را از دست داده اند ، نمی رود! آیا ازکسی که با خاک خود چنین می کند توقع کردکشی برای جلب رضایت نان دهنده اش را نداری؟! از طرف دیگر اسناد کشتار اکراد با همکاری دو جانبه ی صدام و رجوی علاوه بر بازگویی اعضای بریده، با شهادت سران کردهای عراقی و مردم آن منطقه روشن و آشکارتر از این مجیزگویی هایی است که جنابعالی بیان داشته ای. تاریخ آن طور که رجوی و یارانش بسته اند، چشم به روی حقایق نمی بندد. و با کسی تعارف ندارد. بدان با جعل اخبار و تهمت زدن به این و آن کاری از پیش نخواهید برد.
از میهمانی و پذیرایی که از شما شده و ادعای فرقه که برای ظلم به اسلام از سوی دولت ایران با او در مبارزه است، دم زدید، ولی آن قدر مدهوشانه جملات القایی را ذکرکردی که حتی متوجه نسبت دادن صفت خداوندی که در خلقت انسان به خود احسن گفت به رجوی نیستی! عجبا که ادعای آن ملعون فراری را که نشانه ی شرک و کفر است، نفهمیدی و وقتی نوشته به دستت دادند که از قول خود روی سایت افشاگر ببری، یک مرور کوتاه روی آن نکردی تا بفهمی او را در حد خدایی برده ای، کاری که شدیداً مسلمان از آن منبع شده. روش هدف وسیله را توجیه می کند ،چنان مدنظر است که توجهی به خواننده ی زیرک مطالب نمی شود. حالا فهمیدی چرا عده ی کثیری از اعضای تشکیلات رجوی، رفتن را بر ماندن ترجیح دادند؛ چرا که هیچ رؤیای رجوی باعقل و منطق و دین و مذهب سازگاری ندارد و هر عضوی که می برد، برای نجات شخصیت انسانی پایمال شده اش است و دهن کجی به تمامی باورهایی که به خاطرش به سمت فرقه رفت و دید اشتباه رفته! موجودی که خداوند برای آفرینش او به خود تبارک گفت آن است که از نهادهای در وجودش مثل عقل و غرایز دیگرش بهره ببرد نه آن ها را سر ببرد!!
آقای سیف از اشرف محصور خیلی گاف دادی! نمایندگان صلیب سرخ چه کار به درس خواندن تو داشتند که بگویند بو ادامه تحصیل بده و بعد اگر خواستی مبارزه کنی، بیا! اگر این صحبت را با تو کردند، پس آن ها در همان سال به ماهیت سکت گرایی پی برده بودند و خواستند ، متوجه ات سازند که نشدی! ولی دیر نیست و مطمئن هستیم از حصاری که در آن به اسیری گرفته شدی، خسته شده و بیرون خواهی آمد.
سخن آخر این که چه طور شده که خاطرات دو دهه پیش را از پس افشاگری های مستند و سوزاننده جان فرقه به یاد می آورید؟! معلوم است این سخن پراکنی ها از آن جنابعالی نیست و سران دست پاچه از رسوایی های پی در پی هر روز به نامی ، سوز و گداز درون را بیرون می ریزند و لیکن جعل و دروغ و داستان سرایی اوضاع را بدتر خواهد کرد، پس زبان به کام گرفتن به از بیهوده گویی.
خروج از نسخه موبایل