هشدار به مردم عراق، نسبت به تکرار تاریخ مجاهدین

هشدار به مردم عراق، نسبت به تکرار تاریخ مجاهدین
بخش ترجمه ایران‎دیدبان
مركز تحقیقات و پژوهش‎های سیاسی و استراتژیك وابسته به حزب اسلامی و عراقی الطلیعه که دیدگاه‎های حوزۀ علمیۀ شیعی عراق را منعکس می‎نماید، در مقاله‎ای تحت عنوان جنبش اسلامی تشیع در عراق، بین اصالت و انحراف که خبرگزاری شیعیان عراق إباء آن را منتشر ساخته است، دیدگاه‎هایی را پیرامون فرقۀ تروریستی مجاهدین خلق بیان کرده که خواندنی است.
***
تجربه ایران در مخالفت با تفكر گزینشی از اسلام
در دوران معاصر، ما از تجربۀ گران‎بهایی برخورداریم كه همۀ گروه‎ها و تشكل‎های اسلامی و شیعی در عراق باید از آن درس گرفته و استفاده كنند. خصوصاً اینكه كشورمان عراق از زیر سلطۀ رژیم دیكتاتوری و استبدادی خارج شده است. رژیمی كه جان ومال مردم عراق را به نابودی كشاند و فرهنگ جامعه را به فساد كشانید و آن را تا جایی كه در توان داشت از فرهنگ اهل بیت و اسلام و قرآن دور كرد.
در روند سیاسی‎ای كه بعد از سقوط رژیم فاسد بعث در عراق پیش آمد و جنبش‎های دینی و سیاسی در صحنه ظاهر شدند، با توجه به دستوراتی كه از طرف صدام و رژیم وی در خصوص نفوذ در جنبش‎های اسلامی و سیاسی حتی در صورت سقوط رژیم فاسد بعثی صادر شده بود، بسیاری از عناصر بعثی و استخبارات صدام، بعد از سقوط وی سعی در نفوذ در جنبش‎های اسلامی دارند و لباس اسلام و تشیع را بر تن كرده اند، در صورتی‎كه هیچ‎گونه پای‎بندی به مسایل اسلامی و تشیع ندارند. لذا در این اوضاع جنبش‎های اسلامی اصیل كه به اسلام ناب محمدی و تشیع علوی و جعفری و غیبت كبری امام زمان (عج) ایمان دارند باید سعی كنند كه خودشان را از عناصر فاسد و تروریست رژیم بعث كه در میان آنها رخنه كردند پاك كنند و به فتوای مراجع دینی مذهب پای‎بند باشند و در مسیر ایشان كه به‎شدت با برداشت گزینشی از اسلام مخالف هستند حركت كنند تا اصالت دینی و مذهبی امت اسلام در عراق و جنبش‎های اسلامی ـ‌ سیاسی نهادینه شود.
مجاهدین خلق نمونۀ بارز تفكر گزینشی
انقلاب اسلامی ایران تجربۀ سخت و دشواری را پشت سر گذاشت، و با تلاش ایرانیان مخلص و رهبران آن توانست این مرحلۀ سرنوشت‎ساز تاریخ تشیع و اسلام را طی كند. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمانی علیه رژیم شاهنشاهی در ایران مشغول به فعالیت بود به نام مجاهدین خلق که بیشترین فعالیت خود را در زمینۀ تبلیغات سیاسی و نظامی داشت. بسیاری از جوانان ایرانی كه قصد مبارزه و جهاد علیه رژیم شاه معدوم را داشتند به این سازمان پیوستند. این سازمان افكار و ایدئولوژی خود را از سوسیالیسم، ماركسسیم و لنینسم اخذ كرده بود و با فرهنگ اسلام و تشیع درآمیخته بود. از سخنان امام علی (ع) و نهج‎البلاغه مطالبی را گزینشی انتخاب كرده بود و با فرهنگ ماركسسیم درآمیخت. در سایۀ استبداد شاهنشاهی و سكوتی كه در ملت ایران سایه افكنده بود و در سایۀ تروریسم ساواكی كه سازمان اطلاعات وقت ایران علیه مخالفین پیش گرفته بود و نیز در فضایی كه حوزۀ علمیه و روحانیون سكوت اختیار كرده بودند، این سازمان مثل سازمان‎های اسلامی – ماركسیستی دیگر ظاهر شد و نقش خود را در مبارزه با شاه پیش گرفت و بسیاری از جوانان دختر و پسر را به‎خدمت گرفت.
رهبران مجاهدین خلق ایران چندین بار سعی كردند تا با امام خمینی در نجف اشرف دیدار كنند ولی ایشان رهبران این گروه را به‎حضور نپذیرفتند، زیرا ایشان از مدت‎ها پیش با این سازمان آشنا بودند و می‎دانستند كه این سازمان، سازمانی سیاسی است كه دارای افكار ماركسیستی و گزینشی می‎باشد و از فرهنگ اصیل اسلام و تشیع فاصلۀ زیادی دارد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ورود نیروهای سیاسی و اسلامی به صحنۀ سیاسی و مشاركت در انتخابات پارلمانی و ریاست‎جمهوری، این سازمان و رهبران آن نیز تمام همت خویش را در زمینۀ كارهای سیاسی و تبلیغاتی به‎كار گرفتند و چندین نشریه و كتاب و روزنامه را منتشر كردند، از جمله، نشریه‎ای به نام مجاهد. جمعی از جوانان را به‎خود جلب كردند كه در تظاهرات و مراسم مختلف آن شركت می‎کردند، جوانانی كه هنوز این سازمان را به‎خوبی نمی‎شناختند و فریب افكار آن را خورده بودند.
ترور آیةالله مطهری و آیةالله مفتح توسط گروه‎های طرفدار ایدئولوژی گزینشی و منحرف
در آغاز انقلاب، هنوز خط اسلام ناب محمدی از خط انحرافی گزینشی به‎خوبی شناخته نشده بود و مردم در جلسات همۀ گروه‎ها جمع می‎شدند و به نظرات و دیدگاه‎های آنان گوش فرا می‎دادند. علیرغم اینكه اغلب مردم مؤمن ایران پیرو رهبری انقلاب اسلامی و بنیانگذار آن، امام خمینی بودند، ولی با این وجود كم كم گروه‎های سیاسی تندرو از جمله گروه فرقان پا به عرصه گذاشت. این گروه اقدام به پاره‎ای از ترورهای سیاسی كرد، كه متفكر بزرگ اسلامی آیةالله شیخ مرتضی مطهری و آیةلله شیخ محمد مفتح، رییس دانشكدۀ الهیات دانشگاه تهران از معروف‎ترین شخصیت‎هایی بودند كه توسط آنان ترور شدند. بعد از این ماجراها، درگیری سیاسی در ایران بالا گرفت و خط فكری اصیل از خط انحرافی متمایز گشت. خط و مشی مجاهدین خلق كه ملت ایران نام دیگری تحت عنوان سازمان منافقین بر آن گذاشتند به‎خوبی واضح و روشن شد. این سازمان نیز اقدام به ترورهای سیاسی زیادی كرد كه بسیاری از رهبران دینی و سیاسی و روحانیون و مؤمنین ایرانی را بعد از شكنجه از بین برد.
فاجعۀ حزب جمهوری و دفتر نخست‎وزیری
بعد از بالا گرفتن درگیری بین ملت ایران و دولت از یك طرف و این گروه منحرف از خط ناب اسلامی، این سازمان اقدام به انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی كرد كه منجر به شهادت بهترین رهبران سیاسی و اسلامی نظام جمهوری اسلامی شد. از معروف‎ترین آنان دانشمند بزرگ آیةالله دكتر بهشتی، رییس شورای‎عالی قضایی كشور و حجةالاسلام شیخ محمد منتظری و حجةالاسلام شیخ حقانی و هفتاد و سه تن از بهترین یاران امام بودند. این فاجعه به فاجعۀ كربلای ایران شهرت یافت.
نفوذ عناصر فاسد مجاهدین خلق در حزب جمهوری نقش بارزی را در انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی و شهادت این بزرگان از رهبران جنبش اسلامی داشت. كلاهی مزدور سازمان مجاهدین خلق كه در روابط عمومی این حزب نفوذ کرده بود، عامل این سازمان در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی بود. وی با بسیاری از شخصیت‎ها و مقامات تماس گرفت و آنان را برای مشاركت در نشست دفتر حزب جمهوری تشویق كرد. حتی برخی از آنان از مدعوین برنامه‎ریزی شدۀ این نشست نبودند، از جمله علامۀ شهید محمد منتظری. وی با ایشان تماس گرفته و اظهار کرده بود كه همه منتظر شما در نشست حزب می‎باشند. منتظری در این نشست دعوت شد تا به شهادت برسد و به لقاء‌الله نایل شود.
بعد از فاجعۀ حزب جمهوری فاجعۀ دیگری صورت پذیرفت كه عناصر نفوذی این سازمان آن را بر پیكرۀ نظام اسلامی وارد آوردند. انفجار مقر نخست‎وزیری و شهادت رییس‎جمهور محمدعلی رجایی و نخست‎وزیر حجةالاسلام محمدجواد باهنر و گروهی از فرماندهان نظامی و در رأس آنان سرلشكر شهید نامجو بود.
با این اعمال تروریستی، انحراف این سازمان از خط اسلام ناب به‎خوبی مشهود گشت. بدین خاطر امام خمینی و روحانیون و علمای حوزۀ علمیه، حقایقی را راجع به انحراف این سازمان از اسلام و تشیع به گوش مردم رساندند. ملت ایران نیز تمام همت خویش را به‎كار گرفت تا ادارات دولتی و غیردولتی را از این عناصر فاسد پاك كند که با یاری خداوند متعال در نهایت توانستند بر این انحراف كه در امت اسلام پیش آمده بود فائق آیند. با این وجود این سازمان به راه انحرافی و اسلام التقاطی خود ادامه داد و حملات دردناكی را علیه ملت ایران و حكومت اسلامی، با همكاری رژیم بعثی و معدوم عراق انجام داد.
هم‎پیمانی استراتژیكی حزب بعث منحله و سازمان مجاهدین خلق
كار این سازمان بعد از خروج از ایران به آنجا كشیده شد كه زیر لوای رژیم دیكتاتوری بعث درآمد و با او هم‎پیمان و هم‎قسم شد.
این سازمان با صدام جنایت‎كار هم‎پیمان شد تا همان راه فكری سیاسی و شیوۀ مرگ‎بار و خونین ترور را با هم طی كنند. مجاهدین در خلال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در كنار صدام ایستادند و به‎عنوان ستون پنجم علیه نظام اسلامی ایران عمل كردند.
آنها حتی به صدام در سركوب ملت عراق هم کمک کردند و دوشادوش عناصر تروریستی و سرویس‎های سركوب‎گر رژیم بعث به آزار و اذیت و كشتار دسته‎جمعی ملت عراق اقدام كردند.
هنوز این سازمان تروریست در خاك عراق حضور دارد و با نیروها و مقامات اشغال‎گر همكاری می‎كند. نیروهای اشغال‎گر نیز برای اعضای این گروه زمینۀ حضور را فراهم می‎آورند، علیرغم اینكه شورای حكومت انتقالی، قانونی را صادر كرد كه این سازمان را از هرگونه فعالیت سیاسی باز می‎دارد و خواستار اخراج آنان از خاك پاك عراق شده است.
ربودن مرجع بزرگ آیةالله مدرسی
این سازمان تروریستی اقدام به ربودن مرجع دینی بزرگ عراق، مجاهد آیةالله‎العظمی سید محمدتقی مدرسی و گروه همراه وی كرد. ایشان بعد از سقوط رژیم صدام و بعد از تحمل تبعید، تصمیم گرفته بود از ایران به زادگاهش كربلای مقدس برگردد. اگر خواست خدا، دعای مؤمنین و پیگری تبلیغاتی و سیاسی بین‎المللی در خصوص آزادی این بزرگوار نبود، گروه تروریستی مجاهدین مجدداً مرتکب عمل جنایت‎کارانه‎ای در حق یكی از مراجع دینی عراق و همراهانش می‎شد.
حزب طلیعۀ اسلامی از تمامی امكانات و توان خود استفاده كرد تا آیةالله‎العظمی مدرسی و همراهان ایشان از دست این سازمان تروریستی نجات یابند، ولی نیروهای اشغال‎گر مانع آن شدند، لذا حزب طلیعۀ اسلامی در اعتراض به گروگان‎گیری مرجع شیعیان، آیةالله مدرسی توسط این سازمان تروریستی، تظاهرات بزرگی را در كربلای معلی به‎راه انداخت.
آیةالله مدرسی و افشای تفكر انحرافی و گزینشی
مرجع دینی، آیةالله مدرسی در خلال اقامت خود در ایران و بعد از ظهور این جریان فكری منحرف و گزینشی، در زمان حضور خود در تهران اقدام به ایراد سخنرانی‎های فكری و دینی در دفترش كرد که ملت مسلمان عراق از زن و مرد در این سخنرانی‎ها حضور می‎یافتند. این سلسله سخنرانی‎ها تحت عنوان برای اینكه تجربۀ منافقین خلق تكرار نشود نام گرفته بود. حضرت آیةالله مدرسی در این سخنرانی‎ها خطاب به ملت عراق از تفاوت اسلام ناب محمدی و فرهنگ گزینشی، التقاطی و منحرف كه این سازمان برای خود برگزیده بود سخن می‎گفتند و خصوصیات راه درست محمدی و فرهنگ و تاریخ آن‎را بازگو كردند.
هشدار
در سایۀ تحولات جدید سیاسی عراق این امكان وجود دارد كه گروه‎ها و سازمان‎های سیاسی و دینی مثل این گروه منحرف پا به عرصه بگذارند. گروه‎هایی كه دارای افكار تند می‎باشند و از اسلام اصیل و ناب تشیع منحرف شده‎اند. این پدیده‎ای است كه باید به‎دقت مورد بررسی و توجه قرار بگیرد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا